بسمه تعالى 18 / 1 / 1361 محضر مبارك رهبر انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى مردى با زن مطلّقهاى ازدواج نموده و پس از چندين سال متوجه مىشود كه طلاق زوجه به دستور دادگاه بوده و مطابق با موازين شرعى نبوده و زوجه هم مىگويد: شوهر من راضى به طلاق نبوده و پدرم با توسّل به دادگاه و اجباراً طلاق مرا گرفت و حتى فعلاً نيز اگر از شوهرم سؤال شود، مىگويد كه من راضى به طلاق نبودم؛ ولى پدر زوجه ادعا مىكند كه من پس از اجراى طلاق به دستور دادگاه و توسط محضر، بعداً از زوج اجازه گرفته و صيغۀ طلاق را جارى نمودم. البته نامبرده يك فرد عادل نيست و چه بسا دروغهاى زياد و حتى قسمهاى دروغ از وى مشاهده شده است و ازطرفى معلوم نيست كه زوج سابق، ادعاى وى را تصديق نمايد. آيا در صورت ياد شده، اين زن و شوهر به همديگر حرام مؤبّد بوده و بايد جدا شوند ويا با اعتماد به قول پدر زوجه مىتوانند به زندگى خود ادامه دهند؟
اثبات نكند، حرمت ابديه بر مرد ثابت نيست؛ و زن بايد به آنچه بين خود و خدا علم دارد عمل نمايد.
۱. بسمه تعالى، زن تا به طريق شرعى دعواى خود را كه بطلان طلاق است