عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم رهاورد اسلام و انقلاب من بايد به يك واقعيتى ملت ايران را تذكر دهم، واقعيتى كه شايد باز هم تذكر داده باشم؛ لكن اهميت موضوع موجب مىشود كه من باز به ملت ايران تذكر دهم. كوششهاى زيادى در ظرف قريب بيست سال شد تا گروههاى مختلف ملت را به هم پيوست. كوششهايى شد تا آنكه تبليغات اجنبيها، آنهايى كه مىخواستند ما را غارت كنند و عقب نگه دارند، خنثى شد. كوششها شد تا گروههاى مختلف ملت را به هم پيوست. جوانان دانشگاهى را با جوانان روحانى پيوند داد. كارمندان دولت را با بازارى و روحانى و دانشگاهى به هم پيوست. اين قشرها، قشرهاى مختلف، از كارگر تا دهقان تا كشاورز، بازارى، روحانى، دانشگاهى، تمام قشرها، به هم پيوستند و به هم جوش خوردند. زحمتهاى زياد، كوششهاى فراوانى شد تا اين متفرقات مجتمع شدند؛ تا اين قطرهها دريا شدند؛ تا اين قطرههاى جداى از هم به شكل يك سيل بنيانكن در آمدند، و بنيان ظلم و جور و دستهاى اجنبى را از بيخ و بن كندند و قطع كردند و شما ملت بزرگ ايران، از شهرستانيها گرفته تا دهات و قَصَبات. بانوان محترم و برادران عزيز! بدون توجه به گرفتاريهاى خودتان، همصدا با هم اين سد بزرگ انسانيت را شكستيد. ايمان و وحدت كلمه، رمز پيروزى من مىترسم كه در اين نيمۀ راه زحمتهايى كه تاكنون كشيده شده است به واسطۀ نادانى يك عده و غرضورزى عدۀ ديگر از بين برود و خون جوانان ما هدر رود. شما مىبينيد كه در ظرف دو ماه، سه ماه كه از پيروزى شما گذشته است، و همه ديديد در پناه وحدت كلمه و در پناه قدرت اسلام اين پيروزى را تحصيل كرديد و رمز پيروزى شما ايمان و وحدت كلمه بود، در ظرف يكى ـ دو ماه قريب صد گروه با اسمهاى مختلف اظهار وجود كردند. يعنى آن انسجامى كه ملت به هم پيدا كرد و آن وحدتى كه ملت پيدا كرد، و اجانب احساس كردند كه با وحدت كلمۀ ملت و با قدرت ايمان، هيچ قدرتى نمىتواند مقابله كند با اين قدرت، در صدد برآمدند اين قدرت را تضعيف كنند؛ هم قدرت اسلامى را؛ و هم وحدت كلمه را. زحمتهاى چندين سالهاى كه براى انسجام گروههاى مختلف و براى وحدت كلمه بود، اجانب در صدد بر آمدند كه به هدر بدهند اين زحمتها را و با دستهاى ناپاك خودشان و با بىتوجهى به بسيارى از اشخاصى كه ادعاى همه چيز مىكنند، اين زحمتها نزديك است به هدر برود. ما گروههاى مختلف را مجتمع كرديم و اين سد را شكستيم و الآن گروههاى مختلف، حدود صد گروه، تا كنون اظهار وجود كردهاند! و اين اظهار وجود منتهى به معدوميت همه خواهد شد. هشدار به احزاب و گروهها اى احزاب مختلف، اى گروههاى مختلف! اگر شما براى كشور خودتان دلسوز هستيد و براى ملتتان دلسوز هستيد، بايد بدانيد كه اين ايجاد گروههاى مختلف براى ملت سم قاتل است و كشور شما را باز به حال اول خداى نخواسته برمىگرداند. اى اشخاصى كه داد از مليت مىزنيد، داد از دوستى با ملت مىزنيد، داد از دوستى با مستضعفين مىزنيد، اين اظهار وجودها، اين گروه گروه كردن ملت، موجب اين مىشود كه ملت شما باز به حال اول برگردند. شما داريد رمز پيروزى ملت را از دست مىدهيد. شماها كه حسن نيت داريد در تحت تأثير شياطينى كه سوء نيت دارند واقع شدهايد. خداى تبارك و تعالى مىفرمايد وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِاللّه جَميعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا 1
امر به اجتماع و نهى از تفرق. شماها اجتماع مسلمين را به هم مىزنيد و موجب تفرقه مىشويد. هواهاى نفس را كنار بگذاريد! با ملت در يك مسير برويد. اين ملت جوانهاى خودش را از دست داد، اين دانشگاه زحمت كشيد، اين مدرسهها زحمت كشيدند، اين مدرسۀ فيضيه كشته داد، قرآنها را در اين مدرسۀ فيضيه بىاحترامى كردند، بلكه گفته شد آتش زدند! ما زحمت كشيديم و روحانيون را با دانشگاه آشتى داديم، و تبليغات سوء اجانب را خنثى كرديم، و شما در اين وقت، در وقتى كه ما احتياجمان به وحدت كلمه بيشتر است، موجب تفرق داريد مىشويد. اين خدمت به خلق است؟ اين خدمت به كشور است؟ اين گروه گروه شدن خدمت به انسانيت است؟ خدمت به مستضعفين است؟ يك قدرى تأمل كنيد. و يك قدرى در كارهاى خودتان تجديد نظر كنيد. گروه گروه مىشويد و هر گروهى مخالف گروه ديگر. اگر همه در يك مسير مىرفتيد، باز مضايقه نبود كه گروههايى همه در مسير واحد. لكن دستهاى خبيث اجانب در كار است كه شما را ندانسته گروه گروه كند و مخالف باهم. آنهايى كه مىخواهند ما را بچاپند و ذخاير ما را ببرند و ما را به اسارت بكشند، مشاهدۀ عينى كردند كه دو چيز پيروزى براى ما آورده است و به اين دو چيز حمله كردند: يكى ايمان، اسلام؛ يكى وحدت كلمه. با دست عمال خودشان اين رمز پيروزى، كه داراى دو جهت بود، به هر دو حمله كردند. در سطح وسيعى در ايران مشغول تفرقه افكندن شدند. تفرقه در همۀ اطراف ايران. احزاب مختلفه؛ گروههاى مختلف؛ جبهههاى مختلفه و معالأسف همه با هم مخالف. اين وحدت كلمه را دارند از ما مىگيرند. قدرت ايمان بود كه شما را به اين پيروزى رساند. و آنها مشاهدۀ عينى كردند كه ايمان منشأ شكست آنها شده است، اين را هم دارند در آن خدشه مىكنند. آنهايى كه با اسلام مخالفند، امروز اگر چنانچه عقل دارند، مخالفت نكنند؛ كه اسلام پيروز مىكند آنها را. آنها كه نوكر اجنبى هستند حسابشان معلوم است. اين يك نگرانى است براى من كه زحمتهاى چندين سالۀ اشخاصى كه دنبال اين بودند بين قشرهاى مختلف آشتى بيندازند و تبليغات باطل اجانب را خنثى كنند، وبحمداللّه كردند و پيروز شدند، اين اجتماع به هم بخورد و تفرقه حاصل بشود. خطر ارائۀ اسلام به شكل غلط يك نگرانى ديگرى كه ما داريم اين است كه دوستهايى كه نادان هستند توجه به مسائل ندارند موجب اين بشوند كه اسلام را طور ديگرى نشان بدهند. ما امروز رژيم جمهورى اسلامى داريم؛ ما امروز تمام قشرهايمان مدعى هستند كه جمهورى اسلامى هستيم، كه رژيم ما جمهورى اسلامى است؛ دادگاههاى ما دادگاههاى اسلامى است، كميتههاى ما كميتههاى اسلامى، پاسدارهاى ما پاسدار اسلامى، ارتش ما، ژاندارمرى ما، شهربانى ما، قواى انتظامى ما، اسلامى؛ دولت ما اسلامى؛ ادارات ما اسلامى؛ ما همچو ادعا داريم؛ من خوف آن دارم كه به واسطۀ قشرهايى كه غرض ندارند لكن نادان هستند كارهايى صورت بگيرد كه مكتب ما را آلوده كند و بد معرفى كند؛ ما شكست بخوريم در مكتب؛ اسلام دفن بشود. اگر كميتهها، چه آنهايى كه در آنها بعض معممين هست و چه آنهايى كه نيست، اگر خداى نخواسته بر خلاف موازين اسلامى عمل كنند، مكتب ما را شكست مىدهند و اين مسئوليت بزرگى است براى معممين. اگر خداى نخواسته در شهرستانها، در جاهايى كه علما و روحانيون هستند، يك اختلاف نظرى باشد كه منتهى به اختلاف ظاهر بشود، مكتب ما خدشهدار مىشود و اين مسئوليت بزرگى است متوجه به روحانيين. اگر دادگاههاى ما برخلاف موازين اسلامى، بر خلاف عدالت، رفتار كنند، مكتب ما خدشهدار مىشود. اگر پاسدارهاى ما، كه پاسدار جمهورى اسلامى هستند، پاسدار انقلاب اسلامى هستند، كارى بكنند كه بر خلاف موازين پاسدارى باشد، مكتب ما خدشهدار مىشود و اين مسئوليت بزرگى است. ما اگر در رژيم سابق شكست مىخورديم و كشته مىشديم لكن مكتبمان محفوظ بود، غم نداشتيم؛ نگرانى نداشتيم. ما اگر در رژيم سابق بعض كارهاى خلاف ـ فرض كنيد ـ مىكرديم، به مكتبمان مربوط نبود. امروز اگر كار خلاف بكنيم مكتب شكست مىخورد. مصيبت آن است كه مكتب شكست بخورد. سيد الشهداء ـ سلاماللّه عليه ـ شهيد شد با همۀ اصحاب و عشيره، لكن مكتب جلو رفت. شهادت او مكتب را جلو برد. ما هم اگر در آن رژيم شهيد مىشديم و شما هم اگر شهيد مىشديد، مكتب جلو مىرفت، لكن با اعمال ما، با كردار ما، با گفتار ما، با قلمهاى ما، با قدمهاى ما، اگر امروز كارهاى خلاف واقع بشود، مكتب متزلزل مىشود. مصيبت بزرگ اين است كه مكتب از دست برود. مكتبى كه انبيا براى او كشته شدهاند؛ مكتبى كه اوليا براى او كشته شدهاند. ملت ايران، بانوان محترم، برادران محترم، به داد اسلام برسيد! اسلام امروز امانت است در دست شما؛ خيانت نكنيد به اين امانت. روحانى، دانشگاهى، بازرگان، دهقان، كارگر، شهرى، دهاتى، عشاير، اسلام امروز در خطر است؛ نه ما. خطر براى ما بود، اشكال نبود. اسلام را دريابيد. كارهاى خلاف ما اسلام را بد جلوه مىدهد؛ اسلام را دفن مىكند كه تا آخر به آن توجه نشود. قلمهاى ناپاك، چشمهاى ناپاك در صددند كه از شما خردهگيرى كنند و مكتب شما را بد جلوه دهند و بگويند اين هم جمهورى اسلامى. چنانچه در كارخانهها مىروند و مىگويند؛ چنانچه قلمهاى خائن مىنويسد. 2
ما امروز از دوستان مىترسيم! ديروز از دشمنها مىترسيديم. آن ترس خيلى زياد نبود؛ اشكالى نبود. امروز از دوستها مىترسيم كه اين دوستهاى بىتوجه به عمق مسائل، بىتوجه به موقعيتى كه الآن ما در آن واقع هستيم، كارى بكنند كه مكتب ما در دنيا مكتب فاسد قلمداد شود؛ مكتب عقب افتاده قلمداد شود. اين است كه ما را رنج مىدهد، اين است كه ما را نگران كرده. امروز بر همۀ ما، بر همۀ ملت، بر بانوان، بر برادران، بر علما، بر دانشگاهيها، بر وكلا، بر وزرا، بر همۀ قشرهاى ملت است كه احتراز كنند از اختلاف، و احتراز كنند از كارهايى كه مخالف با نهضت اسلامى است؛ مخالف با جمهورى اسلامى است. دست از اختلافات برداريد. در يك امور جزئى با هم اختلاف نكنيد. امروز روز اختلاف نيست. دست از هواهاى نفسانى برداريد! براى رياست كميته و پاسدارى و اينها خداى ناخواسته خلاف نكنيد. امروز روز هواى نفس نيست. امروز روزى است كه سرنوشت شما، سرنوشت اسلام، سرنوشت قرآن، بايد معلوم شود. با هم برادر باشيد. دانشگاهيها با ما برادرند؛ ما خدمتگزار آنها هستيم. توطئۀ دشمنان اسلام، جدايى روحانيت و دانشگاه برادرهاى دانشگاهى، توجه كنيد كه شما را جدا نكنند از روحانيون. برادران روحانى، توجه كنيد كه شما را جدا نكنند از دانشگاهيها. همين چند روز در اصفهان، در مشهد، در تهران، اساس يك خلاف را دارند طرحريزى مىكنند كه دانشگاه را از روحانى جدا كنند. بعض منبريهاى نادان و بعضى دانشگاهيهاى نادان مىخواهند اين دو قشر را از هم جدا كنند. طرحش را ريختهاند در يك موقعى كه موقع طرح قانون اساسى است. در يك موقعى كه موقع نتيجه گيرى است. در يك موقعى كه نزديك به ماه مبارك رمضان است و اجتماعات شما براى آنهايى كه مىخواهند ايران را از بين ببرند، اسلام را از بين ببرند؛ خطر دارد. ماه مبارك، ماه اجتماع است، ماه وحدت است؛ ماه خداست؛ در يك همچو موقعى قبل از ماه رمضان و موقع نتيجهگيرى از اين خونها، از اين زحمتها، از اين رنجها، طرح يك اختلاف بزرگ بين روحانيون و دانشگاهى ريخته شد. يكى جزوه مىدهد لعن مىكند يك كسى را؛ يكى جزوه مىدهد تعريف مىكند از كسى! هر دويش خلاف است. هر دويش امروز غلط است. دست برداريد از نادانى! شما را تحريك نكنند آنهايى كه با اسلام دشمنند. خيانت به اسلام نكنيد! اين تفرقه امروز خيانت به اسلام است، با هر اسمى كه باشد. امروز سر ولايت اميرالمؤمنين اختلاف كردن خيانت به اسلام است. امروز اين حرفها را طرح نكنيد. همه توجه به اين معنا داشته باشيد كه اين سرنوشتى كه بناست براى ايران تحقق پيدا كند خوب باشد. با اعمال شما نبادا اسلام فراموش بشود. با اعمال شما نبادا اسلام دفن بشود. اگر دلسوز به اسلام هستيد، دست از تفرق برداريد. اگر دلسوز به ملت هستيد، دست از تفرق برداريد. اگر دلسوز به كشورتان هستيد، دست از اين تفرقات برداريد. اين طرح شيطانى كه در اصفهان ظهور كرده، و در مشهد و در تهران هم، اين طرح شيطانى را خنثى كنيد. سر يك نفر آدم كه آيا كافر است يا مُسْلم، تو سر هم نزنيد! توجه به مسائل كنيد. شما را مىخواهند به جان هم بريزند، و آنها نتيجه بگيرند. خداوند انشاءاللّه ما را از غفلتها بيدار كند. خداوند انشاءاللّه اجتماع ما را حفظ كند. خداوند انشاءاللّه تفرقهاندازها را هدايت كند. خداوند انشاءاللّه اسلام را پيروز كند . والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
عنوان :
ایمان و اتحاد بین اقشار جامعه، رمز پیروزى
مرجع :
صحیفه امام (۸) صفحه ۵۰۴
مکان :
قم
تاریخ :
۱۳۵۸-۰۴-۱۵
حضار :
اقشار مختلف مردم دانشجویان دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران