عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم رعايت بيتالمال مسلمين من اين عيد سعيد بزرگ اسلامى را و مذهبى را به همۀ ملتهاى مستضعف و به مسلمين جهان و به ملت بزرگوار ايران تبريك عرض مىكنم. و به فال نيك مىگيرم كه در يك همچو روز بزرگى، مسئلۀ تنفيذ صورت گرفت. بايد عرض كنم كه مصادف با اين يوم، مسئوليتهاى بزرگى در پيش دارد. حكومت، حكومت حضرت امير ـ سلاماللّه عليه ـ و وضع حكومت او را ما در نظر بگيريم، و كسانى كه در حكومت هستند و در دستگاههاى دولتى هستند، سيرۀ آن بزرگوار را در نظر بگيرند و ببينند كه بايد چه بكنند. البته قدرت اينكه آنطور كسى عمل بكند، ماها نداريم، كسى ندارد. به طورى كه نقل كردند در يكى از چيزهايى كه به بعض از عمال خودشان نوشتند، نوشتهاند كه: «سر قلمها را نازك بگيريد، سطرها را نزديك هم بنويسيد، از چيزهايى كه فايده ندارد، احتراز كنيد». 1
اين يك دستورى هست براى همه؛ يعنى، دستورى هست براى كسانى كه در بيتالمال دست دارند. اينطور حضرت امير ـ سلاماللّه عليه ـ در وقت حكومتش دستور مىدهد براى صرفهجويى. او مضايقه مىكند كه در يك صفحه كه مىشود ده سطر نوشت، پنج سطر نوشته بشود؛ يك قلم كه مىتواند آن مركّبى كه در آن وقت بوده است صرف كند، سرش ريزه باشد تا كم صرف بشود، حرفهاى غير اصولى نوشته نشود، كه صرفه واقع بشود. باز از ايشان نقل شده است كه حساب بيتالمال را مىكشيدند، چراغى روشن بود، شمعى روشن بود و كسى آمد با ايشان حرف ديگرى مىخواست بزند، شمع را خاموش كردند، فرمودند كه اين مال بيتالمال است، تو مىخواهى حرف ديگر بزنى. ما چه كنيم با بيتالمال مسلمين؟ وظيفۀ حكومتها چيست با بيتالمال مسلمين؟ اين مسئله، مسئلۀ اين نيست كه در آن وقت و در حكومت حضرت امير باشد؛ اين دستور است در طول تاريخ براى كسانى كه متكفل حكومت هستند كه تا اندازۀ ممكن در بيتالمال تصرف نكنند، يك دِرهَمش در آن طرف حساب دارد. بايد حساب بدهيم، بايد در پيشگاه خداى تبارك و تعالى، در كارهايى كه مىكنيم، تصرفهايى كه در بيتالمال مىكنيم، بايد بعد حساب بدهيم چرا؟ زيادهروى شده باشد، مجازات دارد؛ عدالت شده باشد، مجازات خير دارد. بيتالمال مسلمين را بزرگ بشماريد. مصرف بيتالمال در امور مربوط به مصالح مسلمين حكومتهاى اسلامى بايد بيتالمال مسلمين را براى جلال و جبروت خودشان صرف نكنند، بيتالمال مسلمين صرف آن چيزى بشود كه براى مسلمين است. وزارتخانهها بايد وقتى كه مىبينند كه كارمند بيتالمال مسلمين هستند و مسلمين هستند و از آنجا حقوق مىگيرند و ارتزاق مىكنند و اداره، ادارۀ بيتالمال مسلمين است، حتى در آن مسائلى كه حضرت امير گفته ملاحظه كنند، كوچك نشمرند مسئله را، مسئلۀ بيتالمال مسلمين است و دستور، دستور اسلام است به حد ضرورت. البته راجع به آن چيزهايى كه مربوط به حفظ مقامات است ـ در حالى كه ما الآن درش مىگذرانيم ـ آن يك چيز لازم است، امّا به حد لزوم. حتى مطبوعات بايد اين توجه را داشته باشند كه چيزهايى كه براى ملت مفيد نيست در روزنامهها ننويسند، كاغذ صرف اين نكنند، وقت صرف اين نكنند. بايد راديو ـ تلويزيون توجه به اين معنا داشته باشد كه اين از بيتالمال مسلمين است، بايد وقتش صرف چيزهايى كه مربوط به مصالح مسلمين نيست، نشود، مسئوليت دارد اينها. بايد اشخاصى كه، مقاماتى كه هستند، ملاحظه كنند كه به اندازۀ ضرورت مشاور بگيرند، به اندازۀ ضرورت خدمتگزار بگيرند، نه به اندازۀ دلخواه. و اين معنا را بايد همۀ ما بدانيم كه دلخواههاى ما آخر ندارد. گمال نبايد بكنيم كه اگر ما به آنجا رسيديم، تمام شد مسئله، آنجا كه رسيديم بيشتر خواهد شد. امروز حكومتهاى كوچك تقاضاهاى كوچك دارند، هواهاى كوچك دارند، لكن اينطور نيست كه اين هواها محدود بشود. وقتى به يك حكومت بالاتر رسيدند، تقاضاها زيادتر مىشود، هواهاى نفس بيشتر مىشود. وقتى رئيس جمهور يك كشور پهناور مثلاً امريكا يا شوروى يا هندوستان شدند، آن وقت هوايشان بالاتر مىرود، قانع نيستند به آنجا، حدود ندارد، انسان لاحد است در همه چيز. گمان نكند انسان كه اگر يك جايى دارد كه درش زندگى مىكند، يك جا بهتر پيدا كند، آنجا وقتى رفت راحت است. آنجا تازه اول اين است كه يك جاى بالاتر داشته باشد. هواهاى نفسانى سرچشمۀ همۀ فسادها من به آقاى رئيس جمهور عرض مىكنم؛ چهار سال گذشت و چهار سالها مىگذرد و همۀ حكومتها همين طور است، مىگذرد. آن كه نخواهد گذشت اعمالى است كه ما انجام بدهيم، كه اينها ثابت است، در دفترهاى خدا ثابت است. اعمال خوب به ما برمىگردد، اعمال بد به ما برمىگردد، همه چيز از خود ما هست و به ما برمىگردد، عكسالعمل ماست. بايد توجه داشته باشند، همه توجه داشته باشيم به اينكه آفت انسان، هواى نفس انسان است و اين در همه هست، سرچشمه مىگيرد از آن فطرت توحيد. فطرت، فطرتِ توحيد است، فطرتِ كمالطلبى است. كمال مطلق را انسان مىطلبد، خودش نمىفهمد، خيال مىكند كه مقام مىخواهد، لكن وقتى بهش رسيد، مىبيند اين هم نيست. همۀ عالم را اگر چنانچه جمع كنند و به دست انسان بدهند، قانع نيست. مىبينيد كه قدرتمندهايى كه قدرتشان زياد است، بيشتر دنبال قدرت هستند، بيشتر دنبال توسعۀ قدرت خودشان هستند. آنها هم اگر فضا را بگيرند و دريا را بگيرند و زمين را بگيرند و آسمان را بگيرند، قانع نيستند. اگر انسان جلوى خودش را نگيرد، اين سركشىاى كه حدّ و حدود ندارد، انسان را به باد فنا مىدهد. بايد سركشى را جلويش را گرفت، و اين نَفْس را مهار كرد. در همۀ امور، در تمشيت همۀ امور بايد انسان آنچه را كه مصلحت اسلام است، كسانى كه متصدى امور هستند، آن چيزهايى كه مصلحت اسلام است، آن چيزهايى كه مصلحت ملت اسلام است، در نظر بگيرند. از هواهاى نفسانى كه سرچشمۀ همۀ فسادها هست، جلو بگيرند. گمان نكنند كه ما حالا اينجا را مىخواهيم كافى است، خير! هيچ چيز براى انسان كافى نيست. قلب انسان قدرت مطلق طلب است؛ يعنى قدرت خدا، مىخواهد فانى در او بشود و اين حد ندارد، لا حد است. لكن چون ما مطلع نيستيم، نمىفهميم، از اين جهت، گمان مىكنيم اين چيزها را مىخواهيم، و همۀ عذابهاى انسان براى همين است كه نمىداند چى مىخواهد. اين چند روز دنيا رفتنى است، اين رياستها رفتنى است، آنچه كه به جا مىماند اين است كه ما چه كرديم و در محضر مقدس حق تعالى چكاره هستيم. اين اگر اصلاح بشود، همه چيز اصلاح مىشود. و من اميدوارم كه براى همه و خصوصاً آنهايى كه كارهايى كليدى در دستشان است، اين مسئله حل بشود و اگر حل شد، مسائل ديگر هم حل مىشود. رعايت صلاح اسلام و كشور در كارها در اين حكومتى كه الآن در پيش داريد و در اين دورۀ تازه توجه كنيد كه كارهايى را كه مىخواهيد انجام بدهيد، كارهايى باشد كه همهاش صلاح كشور و صلاح اسلام باشد. دانشگاهها را در مدّ نظر بگيريد كه اسلامى بشود. و اگر دانشگاهها اسلامى بشود مسائل ما در آتيه هم حل است. در نظر بگيريد كه افرادى كه براى اسلام مفيد است، انتخاب كنيد، خودى را كنار بگذاريد و خدا را توجه كنيد. اگر اين مسئله در هر انسانى حل بشود، همۀ مسائلش حلشدنى است. خداوند به همه توفيق بدهد كه راه مستقيم الهى را به پيش بگيرند و بگيريم و به اين راه مستقيم پيش برويم. صراط كه در روايات هست كه «أدقّ» 2
از مو 3
، مثلاً تاريكتر است از شب، چه و چه، و در بعض روايات هست كه صراط از متن جهنم مىگذرد 4
؛ يعنى توى آتش عبور مىكند، آتش محيط است، نه رو. ملاحظه كنيد آنجا بايد عبور كرد، و در اين دنيا از همين جا صراط است تا غير متناهى، و اين صورت در آن عالم به آن نحو نمايش پيدا مىكند. تربيت جوانان به راه مستقيم در اين راه كه داريد، توجه كنيد كه مستقيم باشد، صراط مستقيم باشد، شرقى و غربى نباشد. جوانها را تربيت كنيد به اينكه مستقيم باشند، خداخواه باشند. ادارات را اصلاح كنيد و همه چيز را. براى اين مردم ستمديده خدمت كنيد، اين مردمى كه شما را به اينجا رساندهاند، و اگر اينها نبودند حالا يا در حبسها بوديد يا در قبرستانها. براى اينها بايد خدمت بكنيد، همهمان خدمت بكنيم، هر كس به هر اندازهاى كه مىتواند. بزرگترين [سرمايه] تقواست كه قرآن و حديث در آن، آن قدر پافشارى كردند كه انسان متقى باشد، مواظب خودش باشد، كه نبادا با زبانش، با چشمش، با گوشش به مردم ظلم كند. عدالت را اجرا كنيد، عدالت را براى ديگران نخواهيد، خودتان هم بخواهيد. در رفتار عدالت داشته باشيد، در گفتار عدالت داشته باشيد، تشريفات را كم كنيد، و اين ملت را خدمتگزار باشيد. خداوند انشاءاللّه همۀ ما را، همۀ شما را، همۀ مسئولين را توفيق بدهد كه خدمتگزار اين ملت باشند؛ توفيق بدهد كه رضاى خدا را در اين عالم تهيه كنند و مرز حركتشان، حركت اسلامى و الهى باشد و من اميدوارم كه خداوند توفيق بدهد به دستاندركاران كه در كارهايشان موفق باشند. والسلام عليكم و رحمةاللّه
عنوان :
وظیفه حکومت با بیتالمال مسلمین، ثبات اعمال
مرجع :
صحیفه امام (۱۹) صفحه ۳۹۳
مکان :
تهران، حسینیه جماران
تاریخ :
۱۳۶۴-۰۶-۱۳
حضار :
مسئولین جمهورى اسلامى و مقامات لشکرى و کشورى و اقشار مختلف مردم