بسم اللّه الرحمن الرحيم لزوم شناخت معنويات و معارف اسلامى من تشكر مىكنم از حضرات آقايان كه عنايت كردند و اينجا تشريف آوردند تا از نزديك خدمتشان برسيم و من دعاگوى همه هستم، خصوصاً اين نخبگانى كه از سراسر كشور بسيار مورد اهميت هستند. من نبايد به آقايان تذكر بدهم؛ لكن براى اينكه صحبتى شده باشد، دو ـ سه كلمه عرض مىكنم. عرض من اين است كه تمام تشكيلاتى كه در اسلام از صدر اسلام تا حالا بوده است، و تمام چيزهايى كه انبيا از صدر خلقت تا حالا داشتند و اولياى اسلام تا آخر دارند، معنويات اسلام است، عرفان اسلام است، معرفت اسلام است، در رأس همۀ امور اين معنويات واقع است. تشكيل حكومت براى همين است، البته اقامۀ عدل است، لكن غايت نهايى معرفى خداست و عرفان اسلام. هيچ كتابى از كتب الهى و فلسفى مثل قرآن نيست كه حقايق معارف را به طور صريح در بعضى جاها و به طور كنايه بسيارى جاها فرموده است. و آقايان بايد توجه به اين معنا داشته باشند كه مردم را آشنا به معارف الهى كنند. اسلام بسيار غنى است، هم از حيث جهات معنوى كه در رتبۀ عالى است، از جهت عرفانى كه بالاتر از آن است و هم غنى است از حيث تشكيلات ادارى. و البته آقايان مىدانند اين را، در عين حالى كه عنايت به طبيعت نبوده است و عمده هدايت به غيب بوده، معذلك، مىبينيد كه قرآن در بعضى جاها بر خلاف آن چيزى كه در بين ـ مثلاً ـ هيئت دانهاى سابق بوده است، بر خلاف آنها مىگويد. قرآن اول كتابى است كه حركت زمين را بيان كرده با صراحت. جبال را فرموده مثل ابرها حركت مىكنند 1
خيال نكنيد كه اينها جامدند، منتها چون سابق هيئت بطلميوس 2
غلبه داشته است، بعضى از آقايان اين را تعبير كردهاند به حركت جوهرى و حال آنكه حركت جوهرى حركتش مثل حركت سحاب نيست؛ هيچ ربطى به او ندارد. و همين طور در بسيارى از جاها قرآن شريف مسائلى فرمودهاند كه در سابق نبوده است نظيرش؛ اصلش نبوده است. از اين جهت، ما بايد عمدۀ توجهمان به عرفان اسلامى باشد. اگر ملاحظه فرموده باشيد در آيات شريفهاى كه مربوط به معنويات و عرفان و ـ عرض مىكنم كه ـ سلوك و اينطور چيزهاست، در هيچ كتابى نظير قرآن نيست و هيچ كتابى سابقه ندارد كه اين طور عرفان داشته باشد؛ اين طور فلسفه داشته باشد. منتها از باب اينكه ما عقب بوديم و عقب هم هستيم، نمىتوانيم اين طورى كه قرآن شريف فرموده است، ما هم بتوانيم آن طور بگوييم. همين قدر مىدانيم كه بايد ما همّمان را صرف كنيم تا آن قدرى كه استعداد داريم، قدرت داريم تا آن اندازه ما معارف اسلامى را به مردم بفهمانيم. معارف اسلامى بسيار غنى است؛ بسيار بزرگ است و بايد اين را فهماند. مثلاً در عين حالى كه توجه به ماديات نبوده است و عمده نظر روى معنويات است، معذلك، بر خلاف هيئت بطلميوس، قرآن مىگويد كه تمام ستارهها در آسمان پايين واقع شدند. در صورتى كه هيئت سابق اين طور نمىگفتند هرچه ستاره هست در آسمان پايين است و «سبع سموات» از اينجا معلوم مىشود كه غير آن سبع سمواتى است كه بطلميوسيها گفتهاند. آنها مىگويند كه هفت آسمان يكىاش كرۀ كذا دارد، يكى كرۀ كذا، يكى كرۀ كذا و آن آخريش عبارت از آنى است كه ستارهها را دارند. قرآن مىگويد كه نجوم در دنياى آسمانها واقع شده است، تمام نجوم اين طور است. بنابراين، آن چيزى كه ماوراى اينهاست ـ مثلاً سماءِ دوم ـ ما نمىدانيم چى است قصهاش، بالاترش هم ما نمىدانيم چى است. زَيَّنا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِب، 3
اين آسمان پايين را تزئين به زينت كواكب كرده. در هر صورت آن چيزى كه من توصيه مىكنم به همۀ اهل علم و به همۀ آقايان، به همۀ دانشمندان اينكه دنبال اين برويد كه معارف اسلامى را در بين مردم تقويت كنيد كه رأس امور اين معارف اسلامى است و اگر او درست بشود همۀ كارها درست مىشود. ضعف ايمان و نفسانيت منشأ اختلافات اگر انسان معارف اسلامى را داشته باشد و حقيقتاً مؤمن به معارف اسلامى باشد، ديگر اختلاف پيدا نخواهد شد بين دستجات؛ اختلاف اساسى. البته اختلاف رأيى هست، اما اختلاف اساسى كه بخواهد اين دسته، دستۀ ديگر را محكوم كند يا فرض كنيد كه توهين كند آن دسته، دستۀ ديگر را، اين براى اين است كه ما ضعيفيم در ايمان. اگر ما قوى در ايمان بوديم، شما ملاحظه مىكنيد اگر همۀ انبيا در يك روز جمع بودند هيچ همچو اختلافاتى نداشتند. خوب، البته ما اين طور نيست كه بتوانيم اختلافات آرا را رفع كنيم. اختلافات آرا هست و بايد هم باشد. اما آن چيزى كه لازم است اين است كه به مردم، به دستجات مختلف، به همۀ ائمۀ جمعه، ائمۀ جماعات، روحانيون سراسر كشور و ساير قشرها اين معنا توصيه بشود كه در سر يك چيزهايى كه مربوط به نفسانيت است نزاع نكنند. آن طور نيست كه بعضى نزاعها مربوط به اسلام باشد، به خداباشد. براى خدا انسان نمىشود اهانت كند به مؤمن، براى خدا انسان نمىشود كه كشف ستر مؤمن بكند، اينها همه براى اين است كه نفسيت انسان اين جورى است. و اميدواريم كه ما همه موفق بشويم كه اين پرده را، اين حجاب را برداريم. خداوند انشاءاللّه، همۀ آقايان را حفظ كند، سالم نگه دارد و در خدمتشان مستدام نگه دارد و همه الحمدللّه خدمتگزار اسلام هستند و همه متوجه به مسائل. والسلام عليكم ورحمة اللّه
عنوان :
لزوم شناخت معنویات و معارف اسلامى
مرجع :
صحیفه امام (۲۰) صفحه ۳۱۴
مکان :
تهران، حسینیه جماران
تاریخ :
۱۳۶۶-۰۴-۱۱
حضار :
مشکینى، على (رئیس) و اعضاى مجلس خبرگان