عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم بركات و درسهاى نهضت امام حسين (ع) من از علماى محترم آذربايجان و اهل علم آنجا و علماى تهران و برادران علماى اهل سنت تشكر مىكنم و سلامت و سعادت همه را از خداوند تعالى مسئلت مىكنم. در آستانۀ شهر محرم، مصيبتى بر همه ما وارد شد و آن شهادت اين پير هشتادساله 1
[است] كه عمر شريف خودش را در راه اسلام و در راه خدمت به مردم و راه تهذيب جامعه صرف فرمود. ملت ما از طفل شش ماهه تا پيرمرد هشتاد ساله را در راه خدا فدا كرد و اين اقتدا به بزرگمرد تاريخ، حضرت سيدالشهدا ـ سلاماللّه عليه ـ است. حضرت سيدالشهدا ـ سلاماللّه عليه ـ به همه آموخت كه در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حكومت جائر چه بايد كرد. با اينكه از اول مىدانست كه در اين راه كه مىرود، راهى است كه بايد همۀ اصحاب خودش و خانوادۀ خودش را فدا كند و اين عزيزان اسلام را براى اسلام قربانى كند، لكن عاقبتش را هم مىدانست. اگر نبود اين نهضت؛ نهضت حسين ـ عليهالسلام ـ يزيد و اتباع يزيد اسلام را وارونه به مردم نشان مىدادند. و از اول، اينها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به اولياى اسلام حقد و حسد داشتند. سيدالشهدا با اين فداكارى كه كرد، علاوه بر اينكه آنها را به شكست رساند و اندكى كه گذشت، مردم متوجه شدند كه چه غائلهاى و چه مصيبتى وارد شد. و همين مصيبت موجب به هم خوردن اوضاع بنىاميه شد، علاوه بر اين، در طول تاريخ آموخت به همه كه راه همين است. از قلّت عدد نترسيد، عدد، كار پيش نمىبرد، كيفيت اعداد، كيفيت جهاد، اعداى مقابل اعدا، آن است كه كار را پيش مىبرد. افراد ممكن است خيلى زياد باشند، لكن در كيفيت ناقص باشند يا پوچ. و افراد ممكن است كم باشند، لكن در كيفيت توانا باشند و سرافراز. شكستناپذيرى انقلاب در پرتو عنايات الهى تاريخ، اين نهضت ايران را و اين انقلاب را فراموش نخواهد كرد، و اين فداكارىاى كه در همۀ قشرهاى ملت اسلامى است در ايران، فراموش نخواهد كرد. و اين وحدتى كه بين اقشار ملت از هر طبقه هستند، بين برادران اهل سنت و برادران شيعى مذهب، تحقق پيدا كرده است و اين اخوت اسلامى فراموش نخواهد شد و اين انقلاب به خواست خداى تبارك و تعالى شكست نخواهد خورد. گو اينكه همۀ قدرتهاى بزرگ دنيا و آنهايى كه در بلوك شرق و غرب هستند، با انقلاب ما دشمن باشند، گو اينكه همۀ رسانههاى گروهى دنيا بر ضد اين نهضت قلمفرسايى كنند و دروغپردازى؛ آنچه حقيقت است، روشن خواهد بود و روشن خواهد شد. آن روزى هم كه حضرت سيدالشهدا را مظلوم شهيد كردند، بعضى از اشخاصى كه بودند، او را به اسم خارجى و اينكه در حكومت حق وقت، قيام كرده است، اينطور معرفى كردند. لكن نور خدا مىدرخشد و خواهد درخشيد و عالم را خواهد از نور پر كرد. درسآموزى از مكتب عاشورا تكليف ما در آستانۀ شهر محرمالحرام چيست؟ تكليف علماى اعلام و خطباى معظّم در اين شهر چيست؟ در اين شهر محرم، تكليف ساير قشرهاى ملت چى هست؟ سيدالشهدا و اصحاب او و اهل بيت او آموختند تكليف را: فداكارى در ميدان، تبليغ در خارج ميدان. همان مقدارى كه فداكارى حضرت ارزش پيش خداى تبارك و تعالى دارد و در پيشبرد نهضت حسين ـ سلاماللّه عليه ـ كمك كرده است، خطبههاى حضرت سجاد و حضرت زينب هم به همان مقدار يا قريب آن مقدار تأثير داشته است. آنها به ما فهماندند كه در مقابل جائر، در مقابل حكومت جور، نبايد زنها بترسند و نبايد مردها بترسند. در مقابل يزيد، حضرت زينب ـ سلاماللّه عليها ـ ايستاد و آن را همچو تحقير كرد كه بنىاميه در عمرشان همچو تحقيرى نشنيده بودند، و صحبتهايى كه در بين راه و در كوفه و در شام و اينها كردند و منبرى كه حضرت سجاد ـ سلاماللّه عليه ـ رفت و واضح كرد به اينكه قضيه، قضيۀ مقابلۀ غير حق با حق نيست؛ يعنى، ما را بد معرفى كردهاند؛ سيدالشهدا را مىخواستند معرفى كنند كه يك آدمى است كه در مقابل حكومت وقت، خليفۀ رسول اللّه ايستاده است. حضرت سجاد اين مطلب را در حضور جمع فاش كرد و حضرت زينب هم. امروز كشور ما هم به همين نحو است. سازمان عفو بينالمللى، كه من بايد بگويم «سازمان جعل بينالمللى»، «سازمان كذب بينالمللى»، در يك بيانيهاى كه صادر كرده است، همان تهمتهايى كه در صدر اسلام به اسلام، به رسول خدا و به اولاد و اتباع او مىزدند، زايد بر او را بر كشور ما زدهاند. همان دروغهايى كه اتباع يزيد منتشر مىكردند، امروز همين سازمان عفو بينالمللى ـ به اصطلاح ـ منتشر مىكند يك همچو دروغهايى را. انسان خجالت مىكشد كه بگويد ما در يك كشورهايى و در يك زمينى زندگى مىكنيم كه اينها رسانههاى گروهىاش است و اينها هم سازمانهاى عفو بينالمللى و سازمانهاى ديگرش است. انسان عار دارد كه بگويد ما در عصرى زندگى مىكنيم كه تمام ارزشها، تمام ارزشها فداى قدرتهاست، فداى منافع مادى است و براى خود جز منافع مادى چيزى را ارزش نمىدانند. و ما امروز اينطور مبتلا هستيم. آن پيرمرد سالخوردۀ زاهد عابد متعهد را مىكشند و آن فُسّاق و آن منافقين مىگويند كه اين را ما كشتيم؛ براى اينكه مستقيماً در شكنجهها و در قتلها، مستقيماً دخالت داشته است! اين چه بىآبرويى است كه اينها دارند؟! چه سنخ تربيتى است كه اينها شدهاند؟! از آن طرف، آنهمه تهمت به جمهورى اسلامى و از آن طرف، اينطور جنايات به اشخاصى كه شبها در خلوت با خدا هستند و روزها در جهاد. تكليف ماها را حضرت سيدالشهدا معلوم كرده است: در ميدان جنگ از قلّت عدد نترسيد، از شهادت نترسيد. هر مقدار كه عظمت داشته باشد مقصود و ايدۀ انسان، به همان مقدار بايد تحمل زحمت بكند. ما باز درست نمىتوانيم ادراك كنيم كه حجم اين پيروزى چقدر است. دنيا بعد ادراك خواهد كرد كه اين پيروزى ملت ايران چه حجمى دارد. به همان حجمى كه اين پيروزى دارد و اين مجاهدت، همان حجمى را كه دارد، در ازايش مصيبتها هم بايد حجمشان زياد باشد. ما نبايد متوقع باشيم كه همۀ قدرتها را [كه] دستشان را از منافعشان در اينجا و انشاءاللّه، در منطقه كوتاه كرديم و متوقع اين باشيم كه كه هيچ صدمهاى به ما وارد نمىشود. ما نبايد متوقع باشيم كه با اينهمه پيروزى، ما همينطور سالم خواهيم ماند. ما همينطور روزمره، همانطورى كه سابق بوده، حالا هم بايد باشيم. تكليف همۀ روحانيون، چه خطبايى كه منبر تشريف مىبرند، يا ائمۀ جمعه و جماعت و هر كس كه با مردم سروكار دارد و با آنها صحبت مىكند، اين است كه وضعيت قيام حضرت سيدالشهدا را به مردم درست بفهمانند كه قيام براى چى بود، چه بود و با چه عدهاى قيام شد و با تحمل چه مصايبى آن قيام به آخر رسيد ـ كه به آخر نخواهد رسيد. نقش عظيم مجالس عزا و سوگوارى در ايجاد وحدت كلمه اين را بايد همۀ گويندگان توجه بكنند، و ما بايد همه متوجه اين معنا باشيم كه اگر قيام حضرت سيدالشهدا ـ سلاماللّه عليه ـ نبود، امروز هم ما نمىتوانستيم پيروز بشويم. تمام اين وحدت كلمهاى كه مبدأ پيروزى ما شد، براى خاطر اين مجالس عزا و اين مجالس سوگوارى و اين مجالس تبليغ و ترويج اسلام شد. سيد مظلومان يك وسيلهاى فراهم كرد براى ملت كه بدون اينكه زحمت باشد براى ملت، مردم مجتمعند. اسلام مساجد را سنگر قرار داد و وسيله شد از باب اينكه از همين مساجد، از همين جمعيتها، از همين جمعات، از همين جمعهها و جماعات، همۀ امورى كه اسلام را به پيش مىبرد و قيام را به پيش مىبرد، مهيا باشد و بالخصوص حضرت سيدالشهدا از كار خودش به ما تعليم كرد كه در ميدان وضع بايد چه جور باشد و در خارج ميدان وضع چه جور باشد و بايد آنهايى كه اهل مبارزۀ مسلحانه هستند چه جور مبارزه بكنند، و بايد آنهايى كه در پشت جبهه هستند چطور تبليغ بكنند. كيفيت مبارزه را، كيفيت اينكه مبارزه بين يك جمعيت كم با جمعيت زياد بايد چطور باشد، كيفيت اينكه قيام در مقابل يك حكومت قلدرى كه همه جا را در دست دارد، با يك عدۀ معدود بايد چطور باشد، اينها چيزهايى است كه حضرت سيدالشهدا به ملت آموخته است و اهل بيت بزرگوار او و فرزند عاليمقدار او هم فهماند كه بعد از اينكه آن مصيبت واقع شد، بايد چه كرد. بايد تسليم شد؟ بايد تخفيف در مجاهده قائل شد؟ يا بايد همانطورى كه زينب ـ سلاماللّه عليها ـ در دنبالۀ آن مصيبت بزرگى كه تُصَغَّرُ عِنْدَهُ الْمَصائِبُ، 2
ايستاد و در مقابل كفر و در مقابل زندقه صحبت كرد و هر جا موقع شد، مطلب را بيان كرد و حضرت على بن الحسين ـ سلاماللّه عليه ـ با آن حال نقاهت، آنطورى كه شايسته است تبليغ كرد. حفظ اسلام، تكليف بزرگ ما امروز در مقابل اينهمه تبليغاتى كه در عالم دارد مىشود بر ضدمان، در مقابل آنها واقع هستيم. در مقابل مطبوعات، در مقابل راديوها، در مقابل سخنرانيها، در مقابل سازمانها: ما در مقابل اينها واقع هستيم و ما منافع آنها را از دستشان گرفتهايم و دست آنها را از كشورمان قطع كردهايم و براى ادامۀ اين نهضت، بايد كوشش كنيم. يك نعمتى است خدا به ما داده است، ما بايد اين نعمت را حفظ كنيم. اسلام كه مىرفت در عصر رژيم منحوس پهلوى از بين برود، اسلام را برگردانديم و آن كه دشمن او بود كنار زديم و امروز بايد اين نعمت را حفظ كنيم. تكليف همه اين است كه اين نعمتى كه خداى تبارك و تعالى داده است، به شكر اين نعمت، مجاهده كنيم براى حفظ او. بحمداللّه، سربازهاى اسلام در جبههها، از ارتشى و پاسدار و بسيج و عشاير و اينها گرفته تا آنهايى كه كمك به آنها مىكنند، آنها دارند خدمت خودشان را به شايستگى انجام مىدهند و دشمن را روز به روز، ساعت به ساعت عقب مىنشانند. و ما بايد در پشت جبهه، همانطورى كه تودههاى مردم در پشت جبهه دارند كمك مىكنند به جبههها، علماى اعلام، گويندگان بزرگ، خطباى عظيمالشأن هم بايد جهاد كنند و جهاد آنها تبليغ است، جهاد آنها فهماندن حجم اين پيروزى است و اين عملى كه شما براى او انقلاب كرديد و اين ايدهاى كه براى او قيام كرديد، فهماندن به ملتها و ملت كه مقدار اين پيروزى چقدر است و براى حفظ او بايد چه كرد. همانطورى كه پيروزى حاصل شد به حضور همۀ جمعيتها در ميدان و در صحنه، حضور همه در صحنههاى نبرد جبهه و پشت جبهه، حفظ اين نعمت بزرگ الهى هم محتاج به اين است كه حاضر باشند جوانهاى ما، حاضر باشند كه هر وقتى آنها را خواستند، بروند و از اسلام دفاع كنند. اسلام يك امرى است كه انبيا، كه نبىاكرم، كه اولاد نبىاكرم و اصحاب متعهد نبىاكرم براى او جانفشانىها كردند و براى او زحمتها كشيدند. اسلام چيزى است كه از [سوى] خدا آمده است و بايد حفظ بشود و اگر ـ خداى نخواستهـ اين پيروزى كه دنبال اين انقلاب به دست شماآمده است، به واسطۀ سستى ما، به واسطۀ ضعف تبليغ ما، به واسطۀ ضعف حضور ملت ما، به شكست ـ خداى نخواسته ـ برسد، بدانيد كه اسلام تا قرنها ديگر نمىتواند سربلند كند. تكليف، بزرگ است و همه بايد اين تكليف بزرگ را بپذيريم. آخر مطلب شهادت است و وصول به لقاءاللّه و حضور در محضر حضرت سيدالشهدا و امثال او، و اين غايت آمال اشخاصى است كه عشق به خدا دارند. و ما مىبينيم در جبههها، براى ما نقل مىكنند از جبههها كه اين جوانهاى عزيز در جبههها شب چه حالى دارند؛ چه ذكر و فكر و دعايى دارند و نمازى و روز با چه نشاطى به جبههها مىروند. اين چيزى است كه خداى تبارك و تعالى، نعمتى است كه خداى تبارك و تعالى به اين ملت عطا فرموده است. اين اين نعمت را حفظ كنيد. شهادت بيمهكننده پيروزى اسلام شما آقايان روحانيون و همۀ روحانيونى كه در كشور هستند، همه مكلفند به اينكه اين نعمت خدا را، اين عطيۀ الهى را حفظ كنند و شكر اين نعمت را برآورند و شكر به اين است كه تبليغ كنند. آنچه كه سيدالشهدا عمل كرد و آن ايدهاى كه او داشت و آن راهى كه او رفت و آن پيروزى كه بعد از شهادت براى او حاصل شد و براى اسلام حاصل شد، به مردم روشن كنند و بفهمانند به همه كه مسئله مجاهده در راه اسلام آن است كه او كرد. مىدانست كه با يك عدۀ قليل كمتر از صد نفر نمىشود مقابله با يك همچو ظالمى داراى همه چيز كرد، در صورتهاى مادى، لكن مىدانست كه همين شهادت پيروز كرد اسلام را و اسلام را تجديد كرد. همين شهادت اين پيرمردهاى محراب از مدنى، 3
ـ رحمهاللّه ـ گرفته تا اين شهيد اخير ما، همين شهادتها پيروزى را بيمه مىكند. همين شهادتهاست كه دشمن شما را رسوا مىكند در دنيا، هر چند كه همۀ دنيا با آنها موافق باشد. همين سازمان عفو بينالمللى كه آن همه دروغپردازى كرده است، سند صحيح هم دارد، سند صحيحش اين است كه منافقين اينطور مىگويند، مستند اين است كه در نوشتههاى منافقين اين امور هست؛ آنهايى كه دشمن اسلامند، آنهايى كه دشمن ملت هستند، دشمن مسلمانان هستند، آنهايى كه ديوانه شدند براى اينكه نرسيدند به آن اهدافى كه داشتند و او سلطۀ بدتر از سلطۀ محمدرضا بر اين كشور بود. شما بايد تبليغ كنيد آقا! محرم است. اين محرم را زنده نگهداريد. ما هر چه داريم از اين محرم است و از اين مجالس. مجالس تبليغ ما هم از محرم است، از اين قتل سيدالشهداست و شهادت اوست. ما بايد به عمق اين شهادت و تأثير اين شهادت در عالم برسيم و توجه كنيم كه تأثير او امروز هم هست. اگر اين مجالس وعظ و خطابه و عزادارى و اجتماعات سوگوارى نبود، كشور ما پيروز نمىشد. همه در تحت بيرق امام حسين ـ سلاماللّه عليه ـ قيام كردند. الآن هم مىبينيد كه در جبههها وقتى كه نشان مىدهند آنها را، همه با عشق امام حسين است كه دارند جبههها را گرم نگه مىدارند. لكن در اين اجتماعاتى كه در محرم و صفر مىشود و در ساير اوقات، مبلغين عزيز و علماى اعلام و خطباى معظّم بايد مسائل روز را، مسائل سياسى را، مسائل اجتماعى را و تكليف مردم [را] در يك همچو زمانى كه گرفتار اينهمه دشمن ما هستيم، معيّن كنند؛ به مردم و به كشور بفهمانند كه ما در بين راه هستيم و بايد تا آخر راه انشاءاللّه، برويم. ما با اين ترتيبى كه تاكنون بوده است و كشور ما و افراد كشور ما بحمداللّه، حاضر بودند، با اين ترتيب اگر پيش برويم، آخر كارمان به پيروزى مطلق مىرسد. لكن نبايد سست بشويم. ما تحت حمايت هيچ قدرتى نيستيم جز خداى تبارك و تعالى اين كشور ما كه قيام كرد، از اول هم كه قيام كرد، جمهورى اسلامى و استقلال كامل و «نه شرقى و نه غربى» را اعلام به دنيا كرد و از اول اعلام كرد به دنيا كه ما نه تحت حمايت امريكا و نه تحت حمايت شوروى و نه تحت حمايت هيچ قدرتى نيستيم؛ ماييم و تحت عنايات خداى تبارك و تعالى و پرچم توحيد كه همان پرچم امام حسين ـ عليهالسلام ـ است. وقتى اين اعلام را شما به دنيا كرديد و معلوم است پشت سر اين اعلام، دنيا بر ضد شما خواهند قيام كرد، از اول بايد توجه به اين معنا بكنيد كه ما هم همانطورى كه سيدالشهدا در مقابل آنهمه جمعيت و آنهمه اسلحهاى كه آنها داشتند، قيام كرد تا شهيد شد. ما هم همينطور، ما هم براى شهادت حاضريم. الآن هم مىبينيد كه در عين حالى كه عدهاى از بزرگان جمعه را از بين بردند، آنهايى كه الآن هستند، تمام با روى گشاده اعلام مىكنند كه ما تا مرز شهادت اين پست را داريم و حاضريم. همه بايد اينطور باشند. فراگيرى موج انقلاب ايران در جهان اگر نهضت شما و قيام شما و اينها مثل قيامهاى ديگر بود كه براى رسيدن به يك چيزهاى دنيوى بود؛ قيام كرده بوديد كه فراوانى باشد، قيام كرده بوديد كه ارزانى باشد، قيام كرده بوديد كه رفاه باشد، قيام كرده بوديد كه مجالس لهو و لعب باشد، اگر براى اينها قيام كرديد، خوب حق دارند كه آنهايى كه مىخواهند شكوه كنند، شكوه كنند. البته تودۀ مردم شكوه ندارند، آنى كه دارد، آنهايى است كه از آن مجالس لهو و لعب بازماندهاند، لكن تودهاى كه قيام كرده است [براى خدا بوده] و از اول هم غير از اينكه ما براى اسلام و جمهورى اسلامى قيام كردهايم، ديگر آمال و آرزويى نداشتيم. اين ملت خسته نمىشود. اين ملت اينطور نيست كه بگويد حالا كه نرسيديم به آن، پس برويم سراغ كارمان. اين ملت مىبيند رسيده به آن. الآن موج اين نهضت شما و انقلاب شما، در عالم اين موج رفته است، در همه جاى دنيا اين موج پيروزى شما سايهافكن است. «ايرانى» كه مطرح نبود در مجامع دنيا، جز اينكه يك عضوى است از اعضاى نوكرهاى امريكا، امروز در همۀ دنيا آنهايى كه انصاف دارند، تصديق مىكنند كه اين جمهورى اسلامى پيروز است و پيروزى او هم ادامه دارد. مأيوس نبودن از رحمت خدا برادران عزيز، مأيوس نباشيد: لا تَيْأسُوا مِنْ رَوْحِاللّه. 4
از آن چيزهايى كه خدا عنايت به شما مىكند و از آن عنايات الهى مأيوس نباشيد و نيستيد و شما پيروزيد و در دنيا سرافرازيد. شما ملتى هستيد كه [اصل مبارزه هستيد.] اگر يك ملتى بود كه كارى از او نمىآمد، گوشهگيرى كرده بود، انعزال كرده بود، نه امريكا با او مخالف بود، نه شوروى هم و نه ساير قدرتها؛ همانطورى كه در زمان سابق، مثل برّه مردم را خوابانده بودند و آنها هم به جان اين برّه افتاده بودند، سرش را او مىبريد و دستش را او مىبريد. بله، شكم براى يك عدهاى تا اندازهاى جور بود، درست بود، اما محرومين چطور بودند؟ در آنوقت، محرومين را برويد حساب كنيد. ملت ما كه همان يك دسته نيستند كه دور و بر ـ مثلاً ـ قدرتهاى در اينجا پروبال بزنند واستفاده كنند. ملت ما اكثرش اين محرومينى هست كه سرتاسر كشور هستند و در آن زمان، اصلاً براى آنها كارى نشده بود و امروز در همين مدت كم، بيشتر از آن مدتى كه آنها بودند در اين كارها، كار انجام گرفته است، در صورتى كه ايدۀ شما اين نبوده است؛ اينها از توابع هست. آن چيزى كه شما مىخواستيد اسلام بود. آن چيزى كه شما مىخواستيد، جمهورى اسلام بود. آن چيزى كه شما مىخواستيد، «نه شرقى و نه غربى» بود و اين حاصل است. اين را حفظش كنيد. الآن اشخاصى هستند كه عقيدهشان اين است كه ما بايد باز يا برويم آن طرف يا برويم آن طرف، لكن ملت ما قبول نمىكند ديگر اين معانى را. ملت ما از اول قيام كرد براى اينكه جمهورى اسلامى بدون اينكه بوى شرق يا غرب را بدهد مطلوب اوست. حالا كه اينهمه جوان داده است و اينهمه خون داده است و اينهمه عزيزان را از دست داده است، حالا ديگر نمىآيد بگويد كه خير، حالا همۀ ما را كشتيد، دست شما درد نكند، بسماللّه! ما تا آخرين وقت و تا آخرين نفس ايستادهايم و ملت ايستاده است و بحمداللّه، با قدرت دارد پيش مىرود. شما قدرت نمايى در دنيا كرديد. غافل از اين قدرت نمايى نباشيد. اينهمه دشمنها براى همين است كه اين يك قدرتى در مقابل دنياست و متحيرند بايد چه كرد با اين قدرت. شما يك قدرتى نشان داديد به دنيا كه تاكنون هيچ جمعيت قليلى نتوانسته است اين قدرت را در جمعيتهاى بزرگ ايجاد كند. بايد اين را حفظش كنيد. اسلام را زنده كرديد، بايد زندگى او را ادامه بدهيد. ادامهاش به عهدۀ همه است؛ از آن كسى كه شخص اول روحانيون هست و مراجع هستند تا آن طلبه بچهاى كه مشغول است در درس خواندن. خطبا تكليف دارند كه با خطبه و با صحبت، مردم را بيدار كنند و حفظ كنند. علما و ائمۀ جمعه و جماعات با آن سنگرهايى كه دارند، مردم را در سنگر حفظ كنند و خود مردم هم بحمداللّه، حاضر هستند و ما بايد از آنها تشكر كنيم و انصافاً ما رهين منت اين تودههاى بزرگوارى هستيم كه همه چيزشان را مىدهند و چيزى هم نمىخواهند. از آن پيرزنها كه آن چيزى كه در طول عمرشان تهيه كردند، حالا مىآيند براى اسلام مىدهند تا آن اشخاصى كه قلكشان را مىشكنند و پولش را مىآورند براى اسلام مىدهند. من نمىتوانم توصيف كنم از اين ملت و نمىتوانم تجليل كنم. ما واگذار مىكنيم تا خداى تبارك و تعالى به آنها عنايت خاص خودش را اعطا بفرمايد. خداوند، همۀ شما را حفظ كند و در اين سنگرها محكم پا برجا نگه دارد و مجالس را، مجالس عزا را، دستهجات را به طور كامل و شايسته انشاءاللّه، حفظ كنيم. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
عنوان :
اهمیت و تاثیر نهضت سیدالشهدا (ع)
مرجع :
صحیفه امام (۱۷) صفحه ۷۲
مکان :
تهران، حسینیه جماران
تاریخ :
۱۳۶۱-۰۷-۲۵
حضار :
ملکوتى، مسلم (نماینده امام و امام جمعه تبریز) خطبا، علما، روحانیون و مداحان قم، تهران، آذربایجان شرقى و غربى