Picture of the author
Comma
صحیفه
سخنرانى

بسم اللّه‌ الرحمن الرحيم لزوم حاكميت اسلام در تمام امور خوب است كه حالا آقايان مجتمع‌اند؛ و آقاى قطب‌زاده هم هستند. من كراراً اين مطلب را تذكر دادم كه «جمهورى اسلامى» يك لفظى نيست كه محتوا نداشته باشد. يك لفظى است كه بايد محتوا داشته باشد و محتوايش هم اين است كه تمام دستگاههاى دولتى و ملى و تمام قشرهاى كشور، اسلامى بشود. اگر بنا باشد مثلاً دادگسترى اسلامى نباشد، ماليه‌اش اسلامى نباشد، هر جا دست بگذاريد اسلامى نباشد، اين شكست نهضت است. و بدتر از اول است؛ براى اينكه [حكومت] اول با رژيم شاهنشاهى و طاغوتىْ خلاف اسلام بود؛ حالا با جمهورى اسلامى، خلاف اسلام است، و اين دو تا خيلى فرق دارد. اگر مثلاً دستگاه تلويزيون، راديو و تلويزيون، اينها يك نقصى داشته باشد، اين را ديگر نمى‌گويند رژيم طاغوتى كذا؛ اين را مى‌گويند كه جمهورى اسلامى كذا. نقش حساس راديو ـ تلويزيون و آن وقت هم قضيۀ راديو ـ تلويزيون فرق دارد با قضاياى ديگر. ممكن است در يك وزارتخانه يك مطلب خلافى بشود، بعد از ده سال ديگر هم مردم نفهمند؛ اما راديو ـ تلويزيون اگر يك كار خلافى بشود و بخواهد يك چيزى باشد كه برخلاف شرع، برخلاف مسير ملت، يك چيزى نمايش داده بشود يا گفته بشود، همان روز اول و ساعت اول همۀ كشور ـ الآن هم كه همه جا راديو هست، تلويزيون هم شايد اكثر جاها باشد ـ سرتاسر كشور يكدفعه ملتفت مى‌شوند كه يك همچو مسئله‌اى است. از اين جهت، اين دستگاه حساسترين دستگاهى است كه در مملكت موجود است؛ يعنى از حيث اينكه در راديو ـ تلويزيون هم چشم مى‌بيند، هم گوش مى‌شنود، آن هم در يك سطح وسيعِ همه جايى، و راديو در خارج هم پخش مى‌شود و همه آنجاهايى كه موجش مى‌رود اطلاع بر آن پيدا مى‌كنند و اگر خداى نخواسته اين دستگاه يك وقتى نقيصه داشته باشد؛ يعنى بر مسير ملت نباشد، بر مسير اسلام نباشد، اين خطرش بيشتر از اين است كه وزارت مثلاً فلان بر مسير اسلام نباشد. اين وقتى بر مسير اسلام نباشد، سرتاسر ايران و بسيارى از كشورها مى‌فهمند به اينكه اين بر مسير اسلام نيست. و براى آنهايى كه غرض دارند منعكس مى‌كنند كه رژيم شاهنشاهى لفظاً رفته، معناً باز هست. باز قلمها و قدمهايى كه مى‌خواهند اين رژيم را، اين نهضت را، آلوده كنند و اشكال كنند آنها به كار مى‌افتند. و اگر يك مطلب باشد، يك مطلب را بزرگش مى‌كنند و چندين برابر. و روى اساس تلويزيون نمى‌آيند صحبت كنند؛ روى اساس اسلام مى‌آيند صحبت مى‌كنند، اشكالْ حالا اين است. در زمان طاغوت هر كارى هم كه واقع مى‌شد، هرچه هم خرابكارى بود، كارى به اسلام نداشت. يك رژيم مخالف اسلام بود، و كار خلاف اسلام مى‌كرد. رژيم خلاف اسلام، كار خلاف اسلام مى‌كند. از اين جهت، در آن وقت خطر كم بود، و خطر متوجه به اسلام نبود؛ به جمهورى اسلامى نبود؛ اما امروز خطر متوجه به جمهورى اسلامى و اسلام است. ولهذا يك وظيفۀ بزرگى به دوش همۀ ماست. اگر من يك كار خلافى بكنم، اگر شما يك كار خلافى بكنيد، هركس كار خلافى بكند، اين خلاف در جمهورى اسلامى واقع مى‌شود. و اگر يك دستگاهى به اين وسيعى و به اين حساسى يك كار خلاف اسلام بكند، يا برخلاف مسير ملت يك كارى انجام بدهد و يك برنامه‌اى انجام بدهد، اينها نمى‌آيند حساب بكنند به اينكه تلويزيون اين طور است؛ راديو اين طور است؛ حساب مى‌كنند كه جمهورى اسلامى اين طور است. بنابراين، الآن حيثيت اسلام، حيثيت جمهورى اسلامى بسته به اين دستگاههاست، كه يكى‌اش هم دستگاه تلويزيون و راديو است، كه بيشتر از جاهاى ديگر بستگى دارد. از اين جهت، بايد همه سعى بكنيد و اوّلاً تفاهم حاصل بكنيد. لزوم تفاهم و برادرى ميان مسئولين در سطح راديو ـ تلويزيون، اختلافات هميشه برخلاف مسير اسلام است، اختلاف نكنيد با هم. يك دسته‌اى هستيد مسلمان؛ و مى‌خواهيد كه خدمت بكنيد؛ اشكالتراشى به هم نكنيد، اين به او، او به او. و اسباب اين بشود كه يك وقت يك دستگاهى در آن اختلال حاصل بشود، خلافكارى حاصل بشود، و به نتيجه نرسد؛ براى اينكه يك نتيجه عكس بشود، تفاهم بكنيد. دستجات مسلّمى كه هستيد، دستجاتى كه تفاهم داريد به حسب عقايد با هم، مسيرتان يك مسير است، مختلف نيست مسيرتان، تفاهم كنيد و با هم برادرى كنيد؛ و با برادرى و برابرى كارها را انجام بدهيد. وقتى همه با هم مجتمع باشيد و [با] برادرى بخواهيد كار را انجام بدهيد، كار زود انجام مى‌گيرد، و خوب انجام مى‌گيرد. اگر بنا باشد يك دسته‌اى از آن طرف بكشند، يك دسته‌اى از آن طرف بِكِشند، اختلاف بشود، نه كار انجام مى‌گيرد؛ نه اگر انجام بگيرد خوب انجام مى‌گيرد؛ خوب هم انجام نمى‌گيرد. بنابراين، يكى از كارهاى مهم اين است كه دستگاه را يك دستگاه توحيدى كنيد. و همه با هم مجتمع و براى خدا انجام بدهيد. راديو ـ تلويزيون دستگاهى اسلامى و آموزنده براى كشور و اگر چنانچه يك افرادى هستند كه مى‌خواهند اخلال بكنند، مى‌خواهند، عرض بكنم، خلاف مسير اسلام عمل بكنند، چه بكنند، آنها را بايد چه بكنيد. تدريجاً بايد اينها را ـ بتدريج البته ـ بدون اينكه درگيرى حاصل بشود، به تدريج اينها هم كنار بروند؛ كه يك دستگاه اسلامى بشود و يك تبليغات اسلامى؛ و يك دستگاهى باشد آموزنده براى مملكت، و براى كشور، براى ملت. اين دستگاهها را مى‌بينيد كه از بچه‌هاى كوچولو تا بزرگها و پيرمردها و پيرزنها پايش مى‌نشينند و نگاه مى‌كنند؛ اين دستگاه اگر آموزنده باشد، اگر فيلم‌ها يا ـ عرض بكنم كه ـ خطابه‌ها يا حرفها يا اخبار جورى باشد كه آموزنده باشد، اين بچه كوچولو هم از حالا تربيت مى‌شود، يك تربيت صحيح، و اگر چنانچه خداى نخواسته يك خلافى در او باشد، آن بچه‌ها كه كوچك‌اند از اولِ تربيت، تربيت فاسد مى‌شوند. و اين هم به عهدۀ شماست. به عهده ما يك مسئلۀ مشكلى است هم تربيتش كه يك چيزى است كه مثل يك مكتب سيارى مى‌ماند، كه همه جا برود، منتها در يك وقت همه جا مى‌رود و همه هم گوش مى‌كنند. چون بچه‌ها علاقه دارند به نگاه كردن به اين عكسها، و نگاه به اين فيلمها، آنها مى‌نشينند پايش نگاه مى‌كنند. اگر فيلم يك فيلم آموزنده باشد، اين بچه‌ها تربيت مى‌شوند به تربيت صحيح. و اگر يك فيلمى باشد كه برخلاف باشد، و عرض مى‌كنم كه انحراف كننده باشد، بچه‌ها تربيت مى‌شوند به تربيت انحرافى. بزرگها هم همين طور، بنابراين، مسئوليت است. الآن مسئوليت خدايى است؛ مسئوليت اخلاقى است؛ مسئوليت ملى است. همۀ مسئوليتها الآن به عهدۀ اين دستگاه هست. و ان‌شاءاللّه‌ اميدوارم كه با هم تفاهم كنيد؛ با هم دوستى و برادرى داشته باشيد؛ به نظر كينه به هم نگاه نكنيد. و اشخاصى هم كه خداى نخواسته انحراف دارند موعظه كنيد. و ان‌شاءاللّه‌ برگردند. و اگر يك وقت هم افرادى باشند كه ديگر قابل موعظه نيستند و قابل برگشتن نيستند، بتدريج اينها هم كنار گذاشته بشوند، تا ان‌شاءاللّه‌ يك دستگاه صحيح، خوب، آموزنده و تربيت كننده، باشد؛ و آبروى اين نهضت محفوظ بماند به واسطۀ اعمال شما. خدا همۀ شما را ان‌شاءاللّه‌ توفيق بدهد، موفق باشيد. من هم به همه دعاگو هستم، و خدمتگزار همه‌تان هستم، ان‌شاءاللّه‌.

عنوان :

اهمیت نقش رادیو تلویزیون

مرجع :

صحیفه امام (۱۰) صفحه ۲۳۶

مکان :

قم

تاریخ :

۱۳۵۸-۰۷-۱۲

حضار :

آقایان: صادق قطب‌زاده (سرپرست سازمان صدا و سیما)، موسوى (نماینده امام در سازمان صدا و سیما) و مسئولان و کارکنان سیماى جمهورى اسلامى