عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم كوشش همگانى در به مقصد رسيدن نهضت ما بايد همان طورى كه ملاحظه كرديد كه با كمك همۀ قشرهاى ملت اين پيروزى معجزهآسا را به دست آورديم، كمك همگى بود كه توانست يك همچو اعجازى را بكند و توجه به مبادى، حالا هم كه باز بين راه هستيم و احتياج داريم به اينكه از قدرتهايى كه هست استفاده كنيم، بايد گمان نكنيم كه مطلب گذشته است. اينها كه استفاده از اين مملكت مىكردند و چشم طمعشان باز از اينجا نبريده است، اينها در صددند كه كارشكنيهايى بكنند و هرچه بتوانند نگذارند يك مملكت آرامى، يك مملكتى كه خودش، خودش را اداره كند و خودكفا باشد، نگذارند كه چنين چيزى پيش بيايد، و لهذا اين توطئهها را كه مىبينيد پيش مىآورند، كردستان را به آن صورت درست كردند و محتمل است كه باز هم جاهاى ديگر را. و ما بايد با توجه به اين معنا كه مابين راه هستيم و باز گرفتارى داريم، همهمان كمك كنيم. معنى كمك اين نيست كه شمايى كه مأمور شير و خورشيد سرخ 1
هستيد يك كار ديگر انجام بدهيد؛ معنىاش اين است كه آن كارى كه به دست شماست خوب انجام بدهيد. در حكومت غير اسلامى و طاغوتى، وجدان شما خيلى همراه نبود كه اطاعت از آنها بكنيد، اگر هم اطاعت شده، اطاعتى بوده است كه اطاعت الزامى بوده لكن حالا كه متبدل شده است و يك حكومت اسلامى و ملى است كه از خودتان است، ديگر يك چيزى نيست كه تحميلى باشد و يك دستگاهى نيست كه دستگاه ظلم و جور و اينطور چيزها باشد، بايد يك وظيفه اسلامى ـ وجدانى را ما احساس بكنيم كه با آن وظيفۀ اسلامى و با آن وظيفۀ انسانى كارها را خوب انجام بدهيم. خدمت به مردم و من دلخوشم به اينكه يك همچو تحولى در ايران، در همۀ قشرها، شده است. الآن در همين قضيۀ جهاد سازندگى، خوب انسان مىبيند كه از همهجا اشخاصى كه هم تحصيلكردهاند، خصوصاً خانمها، اينها ـ همين امروز هم در يك مصاحبهاى كه بود من گوش كردم ـ ديدم كه مىگويد كه ما از اول آفتاب مىرويم سراغ كار تا غروب. اين يك مسئلهاى است كه يك تحولى است پيدا شده است، يعنى همه با اشتياق و احساس اينكه بايد براى مردم كار بكنيم مشغولند و مسلّماً در شما هم همين معنا هست. شكى نيست كه حالا ديگر با اينكه يك الزامى و ـ يك، عرض كنم ـ يك اجبارى، اينها نيست، خودتان داوطلبيد و مشكلاتى اگر هست، خودتان مشكلات را رفع مىكنيد. بنابراين آن چيزى كه مايۀ دلخوشى ماست اين است كه اين تحول اسلامى كه با دست خدا پيدا شده است و كسى نمىتوانست يك همچو تحولى ايجاد كند، خصوصاً تحولات روحى كه از امريكا يك عدهاى جوان چند روز، چند وقت پيش از اين آمدند كه ما آمديم براى همين جهاد سازندگى و برويم به دهات. من به آنها گفتم كه خوب، من مىدانم كه شماها اهل اينكه بتوانيد با يك قدرتى درو بكنيد يا بنّايى بكنيد يا همچو چيزى را، همچو قدرتى نداريد؛ لكن متوجه باشيد كه كار شما چه كار ارزندهاى است. شما وقتى كه از امريكا آمديد و رفتيد در روستاى فلان، و مردم ديدند كه يك دسته از جوانهاى تحصيلكردۀ امريكا كه شايد بعضىشان هم مهندس و بعضىشان دكتر باشند آمدهاند درو مىخواهند بكنند، اين يك روحيۀ بزرگى به مردم اعطا مىكند كه آن رعيتى كه امروز يك جريب 2
را مثلاً درو مىكرده فردا دو جريب را درو مىكند، اين قدرت مىخواهد. خيال نكنيد كه ما كارمان كم است، نه، كار شما از حيث معنويت خيلى زياد است. وقتى اين رعيتها كه تا حالا هرچه ديده بودند هِى يك سربازى برود يا يك ژاندارمى برود و اذيت كند، همين را ديده بودند، يا اَخاذى كند، حالا ببينند كه يك دكترى، يك مهندسى، يك محصلى مىرود، چه از مركز اينجا، چه از خارج، مىرود و به اينها كمك مىكند، اينها تا كنون به چشمشان نخورده بود كه يك دسته از خانمهايى كه در شهرستان زندگى كردهاند، بروند توى اين جمعيتهايى كه دارند درو مىكنند همراه آنان درو بكنند، همچو چيزى به چشمشان نخورده بود، به خيالشان نمىآمد، حالا وقتى كه مىبينند يك همچو حس انسانى پيدا شده است و اين در سايۀ اسلام پيدا شده و قدرتهاى ظاهرى نمىتواند يك همچوتحولى را بدهد، تحول اسلامى و انسانى است، اين آنها را همچو دلخوش مىكند، كه كارهاشان و قدرتشان را چند مقابل مىكند. بنابراين يك تحول انسانى و تحول روحى حاصل شده است كه اين موجب طُمأنينۀ انسان است؛ موجب اطمينان است. و من اميدوارم كه اين محفوظ بماند و ملت ما همين طور كه حالا زنده هستند زنده بمانند و اين مملكت را با اين زندگى، با اين هوشيارى، مملكت را به پيش ببرند؛ به طورى كه افرادْ خودشان ديگر راه خودشان را پيدا كرده باشند كه با فقدان اشخاص، هيچ خللى وارد نشود. خداوند انشاءاللّه شما را حفظ كند؛ مؤيد، منصور؛ و مشكلات را رفع كند. البته مشكلاتى در دولت هست، مشكلاتى هست الآن زياد و اينها بايد با همت همه رفع بشود و من اميدوارم كه انشاءاللّه رفع بشود.
عنوان :
دعوت به انجام وظایف اسلامى و انسانى
مرجع :
صحیفه امام (۹) صفحه ۵۷۷
مکان :
قم
تاریخ :
۱۳۵۸-۰۶-۲۵
حضار :
گروه اعزامى جمعیت شیر و خورشید به کردستان