عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم مقايسۀ نظام اسلامى با ساير حكومتها ما قبل از هر چيز، همگى بايد از خداوند تعالى تشكر كنيم كه ملت ما را توفيق اين خدمتگزارىهاى به اسلام را عطا فرموده است و از ملت تشكر كنيم كه در همۀ مراحل، از قبل از انقلاب تا زمان انقلاب و تا پيروزى انقلاب، يكدل و يك جهت براى اقامۀ عدل اسلامى و براى دفع اشرار و رژيمهاى فاسد و اقامۀ رژيم جمهورى اسلامى، كوشش كردند و از زمانى كه بپا خاستند تاكنون در صحنه بودهاند و با تمام توان خود و بذل مال و جان و فرزند و خاندان، براى پيدا شدن عدل الهى و مستقر شدن احكام آسمانى كوشا بودهاند و در صحنه الآن هم بيش از پيش حاضرند. و دليل اينكه بيش از پيش است اين مراتب آرا در رؤساى جمهورى است كه هر كدام از ديگرى بالاتر [است] و اين رأى اخير رأيى است كه من گمان نمىكنم در دنيا سابقه داشته باشد كه به اينطور، بدون اينكه تبليغات دامنهدارى شده باشد، با فرصت كم و بدون اينكه يك خوف يا طمعى در كار باشد، همۀ قشرهاى ملت از مراجع بزرگ اسلام و علماى اعلام بلاد و قشرهاى ديگر مستضعف و بپاخاسته به پاى صندوقها رفتهاند و رأى خودشان را دادهاند؛ يعنى، رأى به اسلام. ما مرهون اين زحمات و اين خدمات هستيم. همۀ ما و همۀ آقايانى كه حاضر هستند، چه كشورى و چه لشكرى، همۀ ما مرهون زحمات اين ملت هستيم. اين ملت، ما را از انزوا بيرون آورد و اين ملت دست همۀ شما را گرفت و از حبسها بيرون كشيد و دست جور ستمكاران را از سر اين كشور قطع كرد. خداوند انشاءاللّه، اين ملت را پايدار و اين اشخاصى [را] كه براى اسلام در جبههها و پشت جبههها زحمت مىكشند سعادتمند و پيروز فرمايد. تمام اين مسائل براى اين است، كه اولاً، اسلام ايدۀ ما و شما و ملت است و ثانياً، ملت همراه است با دولت، با ارتش، با مجلس، با قوۀ قضائيه و ساير ارگانهايى كه هست؛ ملت در صحنه است. همان طورى كه پيروزى براى حضور ملت در صحنه بود، ادامۀ پيروزى هم همين معنا را دارد. و شما مقايسه كنيد مابين اين كشور و كشورهاى ديگر [را] از قبيل كشور مصر، عراق و ساير كشورهاى نظير آنها و كشورهاى بزرگى كه در پس اينجا واقع شدهاند و هدايت مىكنند آن نوكرهاى خودشان [را] براى به دست آوردن قدرت. مقايسه كنيد، ببينيد رئيسجمهورى شهيد مىشود در ايران، هيچ اتفاقى نمىافتد، دنبال او و بعد از مدت كوتاه، يك رئيسجمهور به جاى او مىنشيند. رئيسجمهور فاسد در مصر كشته مىشود، 1
مصر به هم مىخورد! اعلام حكومت نظامى [مىشود] يك سال. فرق مابين اينجا و آنجا و اين رئيسجمهور با آن رئيسجمهور اين است كه اينجا اتكا به اسلام است و همۀ ملت زير پرچم اسلام قيام كردند و رئيسجمهور [هم] شهيد بشود، ملت در صحنه است و به جاى او، يكى ديگر را اقامه مىكند. و آنجا پشتوانه تفنگ است و مسلسل است و قواى نظامى است و از ملت جدا و ملت از آنها جدا. اتكال اين ملت به خداست و اتكال دولت مصر و عراق به اروپا و امريكا و شوروى است. ملتها اينجا در صحنه هستند و ملتها آنجا در خارج صحنه. از اين جهت است كه با كشته شدن رئيسجمهور در اينجا، هيچ اتفاقى نمىافتد كه دنبالۀ كشتن رئيسجمهور باشد و در آنجا، همچو به هم مىخورد كه براى تشييع جنازۀ نامبارك او نمىگذارند [كسى شركت كند؛] بايد جواز داشته باشند، نمىتوانند تشييع جنازه كنند. براى چه؟ براى اينكه ملت مخالف آنهاست. توصيۀ كشورهاى اسلامى به اتكال بر خدا و از اينجا بايد به همۀ كشورهاى اسلامى تذكر بدهم و اخطار كنم كه شماها در اشتباه هستيد؛ شماها كه اتكالتان را از خدا برداشته و به قدرتهاى دنيوى مثل شوروى، مثل امريكا، اتكال پيدا كردهايد و ملتهاى شما از شما متنفرند و لهذا، اگر يك روز سرنيزه را برداريد، نابود خواهيد شد، شما به خود آييد و اين رويه را ترك كنيد. شما از ملت ايران و دولت ايران الگو بگيريد. ملت ايران الآن آرامش را در كشور ايجاد كرده است و خود آرامش را ايجاد مىكند، بدون اتكال به يك قدرت ديگرى. دولت هم اتكال از سرنيزه را برداشته و اتكال به خدا و به ملت كرده است. از اين جهت، هيچ اتفاقى نمىافتد از كشته شدن و شهيد شدن رئيسجمهور يا شهيد شدن نخستوزير. اينها براى اين است كه ما در زير پرچم مبارك اسلام [هستيم] و اتكال به خداى تبارك و تعالى [داريم] و ملت ما وفادار به اسلام است. ملتهاى اسلامى ديگر هم اتكالشان به خدا و اسلام است. دولتها كارى بكنند كه جلب نظر ملت را بكنند. دولتها بناشان بر اين نباشد كه در سايۀ سرنيزه حكومت كنند. شما دولتهاى اسلامى به اندازۀ محمدرضا، نه قدرت داشتيد و نه پشتيبان. پشتيبان او همۀ قدرتهاى عالَم بود. من آن وقتى كه در پاريس بودم، فهميدم كه همه پشتيبان اين آدم هستند. معذلك، اين ملت كه قيام كرده بود آن سرنيزه را شكست و آن مسلسلها را درهم كوبيد و آن قدرتهاى بزرگ را از ايران بيرون كرد و هر چه خواستند او را نگه دارند و دنبال او كارهاى خودشان را انجام بدهند، نتوانستند؛ براى اينكه ايران متكل به خدا و متكل به قدرت خود بود. دولتهاى وابسته به امريكا، وابسته به شوروى، كه مخالف با نص قرآن است وابستگى آنها، بيايند بيدار بشوند؛ توجه كنند كه عزت مال اسلام است. و اگر آنها دست بردارند از شيطنتهايى كه به آنها تعليم مىدهند و برگردند به دامن ملتهاى خودشان ـ اگر امكان برگشتن برايشان باشد ـ برگردند و به ملتهاى خودشان بپيوندند تا محتاج به سرنيزه نباشند و محتاج به حكومت نظامى نباشند. شما ديديد كه با اين انقلاب عظيمى كه در ايران واقع شد، يك روز حكومت نظامى اعلام نشد، يك روز وضع غير عادى در هيچ جاى اين كشور اعلام نشد؛ براى اينكه حكومت نظامى براى سركوبى ملت است و ما كسى را نداشتيم كه از ملت جدا باشد و بخواهد ملت را سركوب كند. اينكه صدام اينقدر بعد از به دام افتادن و كار غير عقلايى كردن و روى تخيلاتى كه به او تحميل كرده بودند، به ايران حمله كرد و امروز مىخواهد خودش را از اين دام بيرون بكشد و هر روز يك جور، يك نحو يك توطئه انجام مىدهد، يك روز با اسرائيل مىسازد و يك جايى از كشور خودش را بمباران مىكند، يك بنگاهى را بمباران مىكند و به گردن ايران مىگذارد و ايران را با اسرائيل موافق مىداند، همپيمان مىداند؛ ايرانى كه از قبل از انقلاب با اسرائيل مخالف بوده است و از اول انقلاب تاكنون هميشه مخالف بوده است و اعلام مخالفت كرده و همه چيز را به روى او و دوستان او بسته است، اين ايران را مىگويد مخالف با اسرائيل نيست، بلكه همپيمان با اسرائيل است. خوب، اين مرد چه داعى داشت كه خودش را به اين دام بيندازد تا محتاج به اينطور دروغهاى شاخدار و اينطور توطئهها بشود. و يك روز هم در كويت، يك عملى انجام مىدهند و مىگويند كه اين عمل را ايران انجام داده است. اين كويت و ساير شيخنشينها تنبه پيدا بكنند به اينكه اينطور امور براى آنها صرفه ندارد. بدانند اين معنا را كه ابرقدرتها از شما استفاده مىكنند و آن روزى كه ديدند از شما استفاده حاصل نمىشود، تفالۀ شما را به دور مىريزند. ما ديديم كه قبل از اينكه سادات ساقط بشود، امريكا جانشين براى او معيّن مىكرد. سادات باز زنده بود و داشت مثل حيوانات راه مىرفت! لكن امريكا پيشبينى كرد كه بايد به جاى او كه باشد؛ آن نوكرى كه همۀ حيثيت خودش را به باد داد در خدمتگزارى به امريكا، آن روزى كه كشته شد و آنطور بساط در مصر پيدا شد. اين رئيسجمهور تحميلى ثانى، 2
كه خيال دارد در مصر مثل آن حكومت كند و دربست خودش را در اختيار امريكا گذاشته است، قبل از اينكه به رياست برسد، اعلام همبستگى خودش را با اسرائيل و امريكا كرده است. نديده است كه همان طورى كه سلف طالحش 3
به واسطۀ خشم ملت به جهنم واصل شد، همين عمل را با او هم خواهند كرد. دعوت از ملت مصر و عراق براى قيام ملت مصر بايد اين مطلب را بداند كه اگر قيام كند برخلاف اين توطئهها، همان طورى كه ايران قيام كرد، آنجا هم خواهد پيروز شد. ملت مصر از حكومت نظامى نترسد و به او اعتنا نكند و همان طور كه ايران حكومت نظامى را شكست و به خيابانها ريخت، آنها هم بشكنند و به خيابانها بريزند و اين تفالههاى امريكا را بيرون بريزند. ملت مصر ننشينند تا اين قدرت از بين رفته دوباره دست و پاى خودش را جمع كند و نفوذ خودش را بر ملت تحميل كند. امروز روزى است كه ملت مصر بايد قيام كند. امروز روز ضعف دولت است و قدرت ملت. بايد قدرت را نشان دهد و اعتناى به اين حكومت نظامىِ برخلاف همۀ موازين نكند و بشكند اين حكومت نظامى را و به خيابانها بريزد و اين دولتى [را] كه مىخواهد با سرنيزه با اسلام مخالفت كند و به صراحت مىگويد كه هر كس كه به اسلام وفادار باشد او را سركوب مىكنيم، [از بين ببرد.] اين تكليفى است براى ملت مصر، براى علمايى كه وابسته به حكومت نيستند. اين تكليفى است براى علما. علماى مصر بپا خيزند و براى خاطر خدا، از اسلام دفاع كنند. چه عذرى است براى علماى مصر كه اعلام ضديت با اسلام را ـ اين حكومت قبل از آمدنش به سركار اعلام كرده است كه هر چه با اسلام ربط داشته باشد ما او را سركوب مىكنيم ـ چه عذرى است براى علماى اسلام در مصر كه نشستهاند و گوش مىكنند تا اينكه اينها دوباره غلبه كنند؟! امروز شما پيروزيد. ملت مصر امروز قدرت دستش است. ارتش معلوم نيست كه با دولت باشد، مگر آنهايى كه جيرهخوار امريكا هستند. ارتش مصر توجه كند به اينكه اگر بخواهد پشتيبانى كند از اين حكومتى كه اعلام كرده است كه من تابع امريكا هستم و اسرائيل و من هر كس دم از اسلام بزند او را خفه مىكنم، اين ننگ را به خودش، ارتش مصر راه ندهد و مهلت ندهد تا بعد از اين، باز اسرائيل بيايد و به شما حكومت كند، و اسرائيل و امريكا مقدرات شما را در دست بگيرند. ارتش عراق چه بهرهاى برد از اين كار؟ خطاى صدام كه به واسطۀ خدمتگزارى به امريكا و خدمتگزارى به اسرائيل، كه از ايران صدمه ديده بودند، به ايران حمله كرد، ارتش عراق چه بهرهاى از اين برد؛ جز اينكه هزاران نفر از افرادش در اينجا كشته شدند؟ ارتش عراق كه مىبيند ملت عراق با اين حزب فاسد، با اين حزب كافر مخالف است، او هم مخالفت كند و ديگر اجازه ندهد بيش از اين جوانانشان كشته بشود. ما و ارتش ما نمىخواهيم كه جوانان مسلمين كه با فشار به ايران مىآيند براى اينكه عمل كنند بر طبق افكار فاسد صدام، كشته بشوند. ما همۀ ملت اسلام و جوانان اسلام را دوست داريم و مىخواهيم كه به راه حق و به راه اسلام و به راه ملتهاى خود سير كنند. ارتش عراق چرا نشسته و صدام دارد مملكت عراق را تباه مىكند و ارتش عراق را تباه مىكند و اسلام را زير پا مىگذارد؟ ارتش عراق، ملت عراق، بپا خيزيد و اين تفالهها را بيرون ريزيد! همۀ ملتهاى اسلام بايد قيام كنند و راه حق را به پيش بگيرند. همۀ دولتها بايد برگردند و خاضع بشوند در مقابل ملت. البته از صدام گذشته است؛ مثل اينكه از سادات هم گذشته بود. توصيۀ جوانان به استقلال در انديشه و اينهايى كه در داخل كشور ما به تخيلات فاسد، مشغول به شرارت هستند، ما هيچ ميل نداريم كه اين جوانهاى گول خورده و اين دختر و پسر گول خورده در اين بيغولهها پيش اين شياطين باشند و از آنها الهام بگيرند. شما جوانها ـ دختر و پسر ـ چه ديديد از اين سران فاسد خودتان جز ادعا و جز انحراف؟ مگر همينها نبودند كه ادعا مىكردند ما با خلق موافقيم، با ديگران مخالف و با اجانب مخالف؟ مگر اينها ادعا نمىكردند و باز هم نمىكنند ـ لفظاً ـ كه ما با امريكا مخالفيم و با غرب مخالف؟ شما ديديد كه عملاً بر خلاف اين عمل كردند و به دامن امريكا پناه بردند و امريكا از آنها پشتيبانى مىكند. شما جوانها چرا فكرتان را در اختيار ديگران گذاشتيد؟ چرا استقلال فكرى نداريد؟ چرا خودتان مطالعه نمىكنيد در احوال اين سرانتان كه شما را دارند تباه مىكنند و خودشان يا در بيغولهها هستند يا فرار از اين كشور كردند و [مىخواهند] شما را به هلاكت بيندازند و مىگويند بعد، كه شما كارها را انجام دهيد، ما مىآييم و به شما حكومت مىكنيم؟ چرا تفكر نمىكنيد؟ چرا توجه نداريد به مصالح خودتان؟ آن روزى كه اينها بيايند و سلطه پيدا كنند بر اين كشور، معلوم نيست كه با شماها هم چه خواهند كرد. كسى كه طريقۀ اسلام را ندارد، وفادار نيست. همينها بودند كه افراد خودشان را ترور مىكردند به مجرد اينكه بر خلاف رأيشان عمل مىكردند و همينها هستند كه اگر ـ خداى نخواسته، به فرض محال ـ قدرت در دستشان بيايد، جز حزب خودشان و جز اشخاصى كه مربوط به خودشان است، تمام هواداران را ـ اگر بيدار بشوند و يك كلمه بخواهند برخلاف آنها بگويند ـ قتل عام خواهند كرد. شما گمان نكنيد كه اينها براى ملت، براى شما و براى اسلام ارزش قائل هستند. شما ديديد كه با همۀ ادعاها كه اينها داشتند، به جايى فرار كردند كه مىگفتند ما دشمن با آنها هستيم و پناه به جايى بردند كه دشمن همۀ ملتها است و ملتهاى ضعيف. چرا فكر نمىكنيد و چرا به خودتان رحم نمىكنيد؟ بيدار بشويد! توجه كنيد و دست از اين شرارتها برداريد! و شما را اغفال نكنند براى مقاصد خبيث خودشان و شما را به كشتن ندهند! ما ميل نداريم كه شماها، جوانانى كه براى اين ملت مىتوانيد يك ذخيره باشيد، تباه بشويد؛ تباه فكرى بشويد و بعد هم تباه جانى. من از خداى تبارك و تعالى، سلامت و سعادت همۀ ملت را و همۀ ملتها را و خصوصاً مستضعفين را خواستارم. و از همۀ كسانى كه اين ملت با زحمت خودش آنها را به مقامى رسانده است مىخواهم كه تمام توان خودشان را براى خدمت [به] اين مستضعفين و خدمت [به] اين بيغولهنشينهاى بيچاره و خدمت به اين زاغهنشينان صرف كنند. و انشاءاللّه، بعد از استقرار حكومت كه الآن ديگر تمام شد همۀ جهات ـ عذرى براى هيچ يك از شماها نيست؛ براى اينكه سابقاً كارشكنى مىشد و حالا شما همه تفاهم داريد و كارشكنى هيچ يك براى ديگرى نمىكند ـ همه همفكر و همصدا قيام كنيد و براى اين مستضعفين و براى اين ملت كه به همۀ ما و به همۀ شما منت دارد و حق دارد، براى آنها خدمت كنيد و انشاءاللّه، موفق شويد. و از قواى نظامى مىخواهم كه با قدرت تمام، اين تتمۀ اين اشخاصى كه به ناحق در مملكت ما وارد شدند، به اينها خاتمه دهند و آنها را از كشورمان انشاءاللّه، بزودى اخراج كنند. و اميد است كه خداوند به همۀ شما، لشكرى و كشورى، ملت و همۀ ملتهاى مستضعف دنيا سعادت بدهد و دست مستكبرين را از سر مستضعفين كوتاه كند. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
عنوان :
مقایسه نظام اسلامى با سایر حکومتها توصیه به کشورها و ملتهاى اسلامى
مرجع :
صحیفه امام (۱۵) صفحه ۳۰۱
مکان :
تهران، جماران
تاریخ :
۱۳۶۰-۰۷-۱۷
حضار :
خامنهاى، سیدعلى مقامات کشورى و لشکرى