عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم تحولى شورانگيز و اطمينان بخش شما گروههاى مختلف، عزيز هستيد. و من بايد براى هر گروه صحبت كنم. لكن چون نه وقت من و نه حال من اقتضا دارد، آن جهت مشترك را كه بين همه است صحبت مىكنم. و آن مطلبى است كه براى من اطمينانآور و شورانگيز است: آن مطلب مشتركى كه بين شما سه گروه و ساير گروههاى ايران هست اين تحولى است كه پيدا شده است. يك نحو تحولى در جوانهاى ما، پيرهاى ما، بچههاى ما، همۀ قشرها، پيدا شده كه اين تحول موجب اطمينان خاطر است. و من بارها گفتهام كه اين تحول روحى از آن پيروزى، كه خيلى هم بزرگ بود، بالاتر است. اين چه تحولى است كه شما جوانهايى كه همهتان تير خورديد، ناقص شده است بعض اعضايتان، در زحمت بوديد، معذلك، آمديد باز عرضه مىكنيد خودتان را بر اسلام. و اينكه جان خودمان را براى اسلام حاضريم فدا كنيم. و اين چه تحولى است كه خانمها از راههاى دور پا مىشوند مىروند به مراكزى كه جنگ است و آدمكشى است و همۀ ناراحتيهاست؛ مىروند براى كمك به برادرهاى خودشان. و اين چه تحولى است كه اين خانمها از كازرون مىآيند اينجا؛ و باز عرضه مىكنند ما براى اسلام حاضريم همهجور فداكارى بكنيم. اين تحول را كى آورده؟ غير از خدا كسى مىتواند همچو تحولى در يك ملتى؟ نه يك جمعى؛ نه شما عدهاى كه در اين اتاق مجتمع هستيد؛ و نه اهل يك آستان؛ و نه اهل يك ناحيه؛ در يك كشور سى و چند ميليونى و خارج از كشور هم. جامعۀ زنده و صداى آن در چند روز پيش از اين، چند وقت پيش از اين، يك جمعيتى از خارج آمد، كه گمانم اين است كه از امريكا بود، آمده بودند براى جهاد سازندگى از امريكا. جوانها پا مىشوند مىآيند اينجا براى اينكه بروند با اين رعيتهاى خودشان و اين جمعيت و مستمندانى كه هستند كمك كنند. من به آنها گفتم كه اگر چه شما از باب اينكه خوب، ورزيده در كار درو و اين كارها نيستيد، كار هم از شما مثل رعيتها نمىآيد، لكن اين كار شما اينقدر ارزنده است كه وقتى اين كشاورزها و زارعها ديدند كه از امريكا يك دستهاى آمدند كه كمك كنند، همدرد با آنها باشند، قدرت آنها چند برابر مىشود. شما قدرت مىدهيد به آن جمعيتى كه مىرويد آنجا كار بكنيد. اين خانمهايى كه از راههاى دور پا شدهاند و رفتهاند به مركزى كه همه جور خطر هست، اين كار يك قدرت مىدهد به جامعه؛ جامعه را زنده مىكند. اين خانمهايى كه از جاهاى دور آمدند اينجا مىگويند ما همه طور حاضريم براى فداكارى؛ مثل همۀ شما كه اين مطلب را مىگوييد؛ اين صدا از يك جامعۀ زنده بلند مىشود. اين جامعه قبل از اينها اينطور نبود. شما هيچكدام حاضر نبوديد كه در زمان طاغوت يك قدم برداريد كه احتمال بدهيد يك دردسرى ايجاد مىكند. هيچ حاضر نبوديد. و اينها هم حاضر نبودند كه اگر در طاغوت يك جنگى واقع مىشود، اينها بروند و عرضه كنند خودشان را كمك كنند. و آنها هم حاضر نبودند خودشان را عرضه كنند به طاغوت و بگويند چه. بهترين حالات، خدمت به خدا و بندگان او اين يك معنايى است كه شما همه اسلام را مىدانيد كه براى همه است؛ و اسلام يك رژيمى است يك حكومتى است عادلانه، الهى، از اين جهت براى خدا كار مىكنيد. اين كارها كارهايى است كه براى خداست. و اين تحول هم تحولى است كه به دست خدا انجام گرفته. هيچ كس نمىتواند قلوب را برگرداند از حالى به حالى. «مقلب القلوب» خداى تبارك و تعالى است؛ «محول الاحوال» خداى تبارك و تعالى است. و بحمداللّه اين «مقلب القلوب» و اين «محول الاحوال» حال شما را به «احسن حال» متحول كرد. «احسن حال» اين است كه براى او و براى بندگان او خدمت كنيد و براى احكام او خدمت كنيد و شما همه بحمداللّه براى او خدمت مىكنيد و براى بندگان او و براى مخلوق او. اين حال بهترين حالهايى است كه براى ما هست و براى شما. و بحمداللّه موفق هستيد. و خداوند توفيق شما را هر چه بيشتر كند. زيان بيان پىدرپى كاستيها و نارساييها و يك مطلب ديگرى كه باز بايد بگويم، و ما مبتلاى به اين هستيم، شايد بسيارى از روزها ـ امروز هم غير از شما هم بودند اشخاصى ـ بيان اشكالاتى كه الآن هست. در همۀ نواحى، هر جا برويد اشكالات هست. زياد است. و ما هم مىدانيم اشكالات هست. لكن الآن وقت اين نيست كه هى اشكالات را بيان كنيد. بيان اشكالات بسيارىاش موجب اين مىشود كه يكجور سستى پيدا بشود در ملت، و يك خوف در آن پيدا بشود. آن طمأنينهاى كه از براى ملت ما لازم است باشد، بحمداللّه هست، اين را بايد حفظش كرد. در كردستان با دست اجانب، با دست احزابى كه مربوط به اجانب بودند، آشوب حاصل شد؛ و آشوب بزرگى هم بود؛ و ملت و دولت ما غلبه كردند بر آنها و آنها را از بين بردند. حالا يك ريشههاى كمى در بعض از اطراف آنجا، مثل جنگلها، مثل بعضى روستاها، هست. آن را نبايد شما خيال كنيد كه نه، توطئه باقى است. خير، آن وقت هم كه بود چيزى نبود. ملتى كه يك قدرت شيطانى به اين بزرگى را شكست، ملتى كه آن كودتايى كه ما در تهران بوديم و بنابر اين بود كه كودتا بكنند و همۀ سران قوم را بكشند و چه بكنند، به طورى كه مرحوم تيمسار قرنى به من گفت، همين جا گفت: سه ساعت و نيم طول كشيد جنگ مردم با طاغوت! ملتى كه با دست خالى تانكها و توپها و مسلسلها را شكست داد اين ديگر نبايد بترسد از اينكه در كردستان يك فرض كنيد حزبى يا يك جمعى يك كارى انجام مىدهند. اينها براى اين ملت ديگر مطرح نيست، البته اسباب زحمت مىشوند؛ اسباب كشتار يك دستۀ بيگناه مىشوند؛ لكن كارى از اينها نمىتواند انجام بگيرد كه مورد خطرى براى ما باشد. هيچ ديگر خطرى در كار نيست. نهراسيدن ملت از مسائل ناگوار ايران بحمداللّه از خطر دور است، اين تحولى كه در ملت پيدا شده كه زنها ريختند در خيابانها و پيشدستى كردند بر مردها و مردها را تشجيع كردند و اين قدرت را در هم شكستند. يك ملتى كه چنين زنهايى دارد و چنين جوانهايى دارد از چى بترسد؟ خوفى در كار نيست. اگر آن سابق و آن سستيها بود و آن سرديها بود، خوف بود و خطر؛ اما با وضعى كه فعلاً ايران دارد كه يك شخصى، شخصيتى، يك نفر مجاهد 1
كه از دستش مىرود يك چنين انقلاب دامنهدارى، يك چنين انفجارى در آن پيدا مىشود، يك ملت زندهاى است كه ديگر ترس ندارد. از اين هم كه مثلاً آن فرد از دست ما رفته است، با اينكه بسيار ناگوار بود، لكن خوفى نيست در كار. خود ملت ديگر كارهايش را دارد انجام مىدهد. ديگر نه من مطرح هستم، و نه هيچكس . خود ملت مطرح هست؛ و خود ملت پيش مىبرد. انتخابات مجلس و رياست جمهورى و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه اين روحيۀ قوى شما و اين قلب پر ايمان شما، كه خداى تبارك و تعالى به شما اعطا كرده است، محفوظ بماند. و همۀ شما دست به هم بدهيد اختلافات را كنار بگذاريد، مناقشات كمتر بكنيد، تا اينكه اين نهضت تا آن قدم آخرش، كه عجالتاً در مراحل اوّلى مجلس شوراى ملى و رئيس جمهور و اينها درست بشوند. همۀ اين آشفتگيها را مجلس شورا، كه مجلس خودتان است [پايان مىدهد] بايد كوشش كنيد كه خودتان انتخاب كنيد. افرادى كه متعهد هستند، متدين هستند، ملى هستند، چپ و راستى نيستند، اينها را تعيين كنيد. و انشاءاللّه. وقتى مجلس شوراى ملى يك همچو مجلسى شد كه از خودتان بود و افراد خودتان در آن بود و به اختيار خودتان بود، هيچ خوفى ديگر براى ما نيست انشاءاللّه.
عنوان :
جامعه ایران، زنده و در حال تکامل
مرجع :
صحیفه امام (۸) صفحه ۱۷۴
مکان :
قم
تاریخ :
۱۳۵۸-۰۳-۲۳
حضار :
مجروحان و معلولان انقلاب از زنجان بانوان جهادگر کازرون