Picture of the author
Comma
صحیفه
سخنرانى

بسم اللّه‌ الرحمن الرحيم ملت ايران مرهون شهدا و خانواده‌هاى معظم آنان در آستان سالروز ولادت پربركت حضرت مهدى ـ ارواحنا له الفداء ـ اين عيد سعيد بزرگ را بر همۀ مسلمين و بر همۀ مستضعفان جهان و ملت شريف ايران و شما برادرهاى عزيز و خواهرهاى محترم تبريك عرض مى‌كنم و سلامت و سعادت تمام مسلمين را و تمام مستضعفين رادرمقابل مستكبرين از خداوند تعالى مسئلت مى‌كنم. من بعد از پانزده خرداد كه از حبس بيرون آمدم و مطلع شدم بر وقايعى كه در ايران اتفاق افتاده بود و بعد هم كه به قم آمدم و مواجه شدم با بعض كسانى كه عزيزان خودشان رااز دست داده بودند، گمان نمى‌كردم كه دنبالۀ اين معنا براى من، اين صحنه‌هايى كه حالا مى‌بينم باشد. من آن وقت مجروحين و شهداى پانزده خرداد را به اسم اينكه يك واقعۀ تاريخى بزرگ واقع شده است ـ گرچه يك بار سنگينى به عهدۀ من بود و وقتى مواجه مى‌شدم با بعضى از كسانى كه عزيزان خودشان را از دست داده بودند، يك حال انفعال بايد بگويم براى من دست مى‌داد ـ من نمى‌دانستم كه بعد از پانزده خرداد هم ما مواجه خواهيم شد با يك همچو صحنه‌هايى و با يك برادران عزيزى، خواهران محترمى كه عزيزان خودشان را از دست داده‌اند و ما مواجه باشيم با خانواده‌هاى شهدا، خانواده‌هاى مصدومين و مضروبين و خود آنها. گرچه اين يك مشتى از خروار است و در سراسر ايران اين مسائل هست و من بايد از همۀ شما عذر بخواهم به اينكه ما نتوانستيم و نمى‌توانيم اين مصيبتهايى كه شماها تحمل كرديد و مصيبت براى همۀ ملت هم بوده است، نمى‌توانيم ما جبران بكنيم. ما عاجزيم از اينكه به شماها تسليت بدهيم؛ لكن در آستان تولد حضرت مهدى ـ ارواحنا له الفداء ـ به ايشان تسليت عرض مى‌كنم و از خداى تبارك و تعالى مى‌خواهم كه ظهور مسعود ايشان را نزديك كند و تشريف بياورند و ما هم جمال او را ببينيم و ايشان هم در ميان ما، شماها را از نزديك ببينند، گرچه ايشان مطلعند بر مسائل و مصائب. ما مرهون زحمتهاى شماها و عزيزان شماها هستيم و همۀ ملت ايران مرهون اين جوانهايى كه با مشت گره كرده نهضت را به اينجا رسانده‌اند و بازهم حاضرند [هستند]. لكن من نمى‌دانم كه آيا از اين قشرهايى كه امروز هم مخالفت با نهضت مى‌كنند چه بايد بپرسيم. اينها شما را ديده‌اند؟ اينها بى‌اطلاعند از اينكه به شماها چه مصيبتهايى وارد شده است. اينهايى كه طرفدارى از رژيم سابق مى‌كنند، اين قلمهاى مسمومى كه با نوشته‌هاى خودشان مى‌خواهند اين انقلاب راعقب بزنند و شكست بدهند، اينها هيچ وقت به فكر اين افتاده‌اند كه اين شهدا، اين خانواده‌هاى شهدا در سرتاسر كشور ما، كه عزيزهاى خودشان را از دست داده‌اند، به آنها چه مى‌گذرد؟ اينها چه مى‌گويند؟ اينها چه مى‌كنند؟ اينها براى كى با شماها مقابله مى‌كنند و معارضه؟ و آيا اين ادارات دولتى، وزارتخانه‌ها و همۀ گروههايى كه در ادارۀ اين مملكت مشغول هستند، جواب شماها را چه مى‌دهند كه باز هم در عين حالى كه سفارش شده است كه اين كاغذبازيهاى مزخرف را و اين كارهاى ضدانقلابى را نكنيد، باز مى‌شنويم كه حتى براى شما كارشكنى مى‌كنند؛ اينها چه مى‌گويند؟ اينها چه هستند؟ اينهايى كه در رأس هستند، چطور توجه به اين مسائل ندارند؟ چطور آقاى رئيس جمهور دخالت در اين امور نمى‌كند؟ چطور شوراى انقلاب در اين امور رسيدگى نمى‌كند؟ چه شده است اينها را؟ به كارهاى ديگر مشغولند اينها؟ ما مرهون اينها هستيم. اينها بودند كه شما را به اين مسندها نشاندند. اگر اينها نبودند، نه من اينجا بودم، نه شما آنجا بوديد، نه آنها آنجا و نه دستجاتى كه مخالفت با اين نهضت مى‌كنند در اينجا. آنها كه مخالف نهضت هستند حسابشان على حده است، اما شمايى كه با نهضت هستيد و در امور اين كشور داريد دخالت مى‌كنيد، ادارۀ اين مملكت دست شماها هست. چطور است كه شما رسيدگى به اين ادارات نمى‌كنيد؟ و اين وزارتخانه‌ها، اين وزرايى كه اشخاصى تحت ادارۀ آنها هست و باز هم از اين اشخاصى كه از رژيم سابق مانده‌اند هست، اينها چه مى‌گويند؟ به اسلام عقيده ندارند؟ يا عرضه ندارند؟ نمى‌توانند اين اشخاصى كه كارشكنى براى اين افراد مى‌كنند، براى اين معلولين حتى كارشكنى مى‌كنند و براى اين شهدا كارشكنى مى‌كنند، نمى‌توانند اينها، نمى‌فهمند اينها كه بايد اينها نشود؟ نمى‌دانند كه ايران مرهون اينهاست؟ نمى‌دانند كه رژيم منحوس شاهنشاهى رااينها از بين بردند و شما را به اينجا رساندند؟ اخطار پيرامون محو آثار طاغوت اين چه وضعى است در اين مملكت؟ همه كه نمى‌شود، هميشه نمى‌شود كه با حرف مردم را قانع كرد. باز هم آرمهاى شاهنشاهى در كاغذهايشان هست. من نمى‌فهمم كه اينها چه اشخاصى هستند. باز هم مريضخانه‌ها، مريضخانۀ بنياد فلان هست در ايران. باز هم تذكره‌ها، تذكره‌هاى شاهنشاهى است. باز هم كاغذهاى اداره، كاغذهاى شاهنشاهى است. اگر شاهنشاهى هستيد، خوب بگوييد تا ما تكليفمان را با شما تعيين كنيم. تا من بگويم ملت باشما چه كند و اگر نيست، چرا اين آرمها را برنمى‌داريد؟ چرا اين اشخاصى كه در اين ادارات مشغول فساد هستند، چرا اينهايى كه مشغول هستند كه جوانهاى ما را تباه كنند، در اين ادارات تصفيه نمى‌كنيد؟ من نمى‌دانم اين مملكت وضعش چيست؟ بيست سال است كه اين ملت، ملت محروم دارد زحمت مى‌كشد، كشته مى‌دهد. پانزده خرداد آنقدر كشته داد، و بعد هم هى پانزده‌هاى خرداد براى ما پيش آمد. اين همه اينها به شهادت رسيدند. ما تا كى بايد مواجه با اين چهره‌هاى افسرده باشيم؟ ملت ايران تا كى بايد منتظر باشند كه شماها از آن گرفتاريهايى كه مى‌گوييد داريم در ادارات، بيرون بياييد؟ تا كى صبر كند ملت ايران و تا كى شما مى‌خواهيد اصلاح كنيد امور را؟ يك سال و نيم بيشتر گذشته است از اين انقلاب و باز آرمهاى شاهنشاهى هست. اگر شاهنشاهى هستيد بگوييد. اگر تا ده روز ديگر، تا ده روز ديگر، در يكى ازاين چيزهايى كه از ادارات صادر مى‌شود، عكس همان آرمهاى شاهنشاهى باشد و اسم آنها باشد، من با ملت مى‌گويم كه با شماها آن رفتار كند كه با شاهنشاه كرد. ما هى سكوت مى‌كنيم، هى مى‌خواهيم مطالب را خودشان حل بكنند. مع‌ذلك، به فكر اين حرفها كم هستند. چرا به فكر نيستيد؟ چرا شوراى انقلاب به فكر اين مطلب نيست؟ چرا رئيس جمهور به فكر اين افراد نيست؟ اين امور نيست؟ به آن حرفهايى كه مى‌زنيد، يك قدرى هم عمل كنيد. شما همه مخالفيد با شاهنشاهى. رأس شما، آنهايى كه در رأس هستند كه من مى‌شناسمشان، آنها همه مخالفند با اين وضع. مخالفند با اوضاع سابق. اسلامى هستند. لكن مسامحه مى‌كنند. من نمى‌فهمم اين مسامحه چيست؟ در همين دو سه روز براى من يك چيزى آوردند كه تذكره‌اى بوده است كه همان آرم شاهنشاهى و همان كثافتكاريها [را داشت]. در وزارت خارجه و در همۀ وزارتخانه‌ها و همۀ مراكز، بايد اصلاح بشود اين امور؛ نمى‌شود اينطور. اگر عاجزند كنار بروند تا ما افرادى پيدا بكنيم كه عاجز نباشند و اگر عاجز نيستند چرا عمل نمى‌كنند؟ عذرخواهى از ملت در اصلاح نشدن بعض امور من از شماها عذر مى‌خواهم. من از ملت ايران عذر مى‌خواهم. من از ملت ايران عذر مى‌خواهم. من از اين مادرهايى كه بچه‌هاى خودشان را از دست دادند معذرت مى‌خواهم. من از اين برادرهايى كه عزيزان خودشان را دادند، از دست داده‌اند، معذرت مى‌خواهم. من از اين ارتشيهايى كه جوانان خودشان را از دست داده‌اند، از اين پاسدارها كه جوانهاى خودشان را از دست داده‌اند و برادران خودشان را، معذرت مى‌خواهم كه عُرضۀ اين را ندارم كه كار را درست كنم. من از حضرت مهدى ـ سلام‌اللّه‌ عليه ـ من از پيشگاه پيغمبر اكرم معذرت مى‌خواهم. من از پيشگاه ولى عصر امام مهدى ـ سلام‌اللّه‌ عليه ـ معذرت مى‌خواهم. من از پيشگاه ملت ايران معذرت مى‌خواهم. من از شما برادران، برادران ارتشى، برادران پاسدار، برادران ژاندارمرى و ساير قواى انتظامى كه در راه اسلام جوانهاى خودشان را دادند، معذرت مى‌خواهم. ما نتوانستيم براى شما كارى انجام بدهيم. ما ضعيف هستيم. ما باز گرفتار كاغذبازى هستيم. ما باز گرفتار آرمهايى شاهنشاهى هستيم. مملكت ما باز مملكت شاهنشاهى است. وزارتخانه‌هاى ما، وزارتخانه‌هاى ما باز وزارتخانه‌هاى طاغوتى است و ما نتوانستيم اينها را اصلاح كنيم. بايد به اسرع وقت اصلاح شود و اگر اصلاح نشود به اسرع وقت اصلاح مى‌كنيم. خداوندا! ملت ما را، ملت مظلوم ما را از همه گرفتاريها نجات بده. خداوندا! كسانى كه دست‌اندر كار هستند، قواى تقنينى، قواى اجرايى، قواى قضايى و كسان ديگرى كه در رأس اين امور هستند، توفيق بده كه بتوانند عمل كنند. خدايا! به اين اشخاصى كه با قلم خودشان، با قدم خودشان و با نطقهاى خودشان، كارشكنى براى اين نهضت اسلامى مى‌كنند، هدايت كن. آنها را به آغوش ملت برگردان. عطوفت به آنها عنايت كن كه بفهمند در مقابل اين همه مصائب چه دارند مى‌كنند. خداوند شما را و همۀ ملت ايران را در محضر مبارك امام زمان ـ ارواحنافداه ـ آبرومند كند. شما غم نداشته باشيد كه پشتبيان شما خداست و امام عصر ـ سلام‌اللّه‌ عليه ـ در محضر او واقع شد همۀ اين امور. خداوند ان‌شاءاللّه‌ به همۀ ملت اسلام در سراسر دنيا و به ملت شريف ما قدرت عنايت فرمايد كه ما و ملتها بتوانند مقاصد اسلامى را پياده كنند. خداوند به همۀ ما قدرت بدهد كه در مقابل شياطين و در مقابل كسانى كه مخالف اسلام و مقاصد اسلام هستند، با قدرت ايستادگى كنيم. والسلام عليكم و رحمة اللّه‌ و بركاته

عنوان :

اعتراض شدید به عدم بهبود و اصلاح امور در زمینه‌هاى گوناگون کشور

مرجع :

صحیفه امام (۱۲) صفحه ۴۹۵

مکان :

تهران، حسینیه جماران

تاریخ :

۱۳۵۹-۰۴-۰۶

حضار :

کروبى، مهدى (سرپرست بنیاد شهید) و خانواده‌هاى شهداى انقلاب پرسنل سپاه پاسداران انقلاب و مربیان آموزشى و عملیاتى