Picture of the author
Comma
صحیفه
سخنرانى

بسم اللّه‌ الرحمن الرحيم برترى تزكيۀ نفس بر علم و حكمت اين آيه‌اى كه اين آقا خواندند و آن آيه‌اى كه آن بانو خواندند از آياتى است كه در بيان آن طولانى مى‌شود صحبت كرد. لكن من يك نكته‌اى را عرض مى‌كنم و چون وقت نيست و من هم خيلى حال ندارم، مى‌گذرم. فرموده است: لَقَدْ مَنَّ اللّه‌ُ عَلَى الْمُؤمِنينَ إِذْ بَعَثَ فَيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ و يُزَكِّيهِمْ و يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ 1

خداوند به مؤمنين منّت گذاشته است كه از خودشان يك كسى را فرستاده است كه آيات الهى را به آنها تلاوت كند، و تلاوت آيات براى تزكيه و تعليم كتاب و حكمت است. «تزكيه» را مقدم ذكر فرموده است، معلوم مى‌شود كه تزكيۀ نفس بالاتر از علم و حكمت است و همين‌طور هم هست يك ملت چنانچه افرادش تزكيه شده باشند، تربيت شده باشند، اين ملت پيشرو است. نفوس تزكيه نشده منشأ گرفتاريها تمام گرفتاريهايى كه براى ملت‌ها هست براى اين است كه تزكيه در كار نبوده است. چنانچه سران قوم، آنهايى كه كشور را اداره مى‌كنند، تزكيه شده بودند، نفسشان تزكيه شده بود، تربيت شده بود، اين گرفتاريها براى ملت ما پيش نمى‌آمد. نه آن گرفتاريها براى ملت پيش مى‌آمد و نه آن گرفتاريها براى خودشان. منشأ تمام اين گرفتاريها، در همه جا، اين است كه آنهايى كه متكفّل امور ملت هستند تزكيه نشده‌اند. يك نفر آدمى كه تزكيه نشده، سلطه بر يك ملت پيدا بكند، اينهمه گرفتاريهايى كه در طول پنجاه و چند سال براى ملت ما پيش آمد، اينهمه گرفتاريها را ايجاد مى‌كند. آن كسى كه به يك ملتى سلطه دارد، به يك ملتى حكومت دارد، اين چنانچه عدالت‌پرور باشد، دستگاه او عدالت‌پرور خواهد شد؛ قشرهايى كه به او مرتبط هستند قهراً به عدالت گرايش پيدا مى‌كنند؛ تمام اداراتى كه تابع آن مملكت است، تابع آن حكومت است، خواه ناخواه به عدالت گرايش پيدا مى‌كند. عدالت گسترده مى‌شود. در صورتى كه يك نفر كه به مردم حكومت مى‌كند مزكّى باشد و تزكيه شده باشد. اگر همۀ ملت تزكيه بشوند، همين دنيا بهشت آنهاست؛ تمام گرفتاريها از بين مى‌رود. از آن طرف، از باب اينكه حكومتهايى كه در رژيم طاغوتى بر مردم حكومت كردند حكومتهايى بودند كه تزكيه نشده بودند وقتى حكومت تزكيه نشد، شخص اول يك مملكتى به حسب حكومت تزكيه نشد، اخلاقش مزكّى نباشد، عقايد تزكيه شده نباشد، اعمال، اعمال مزكّى نباشد، همين يك نفر يك مملكت را به هلاكت مى‌كشاند. چنانچه شما ديديد سرچشمه مى‌گرفت از رضاخان تمام مفاسد و تمام قشرهايى كه دوروبَر او جمع شده بودند از خودش بودند. در پاريس كه بوديم، يك نفر ـ كه حالا يادم نيست كى بود ـ آمد پيش من نقل كرد از يكى ديگر كه او گفت كه اگر پنج نفر آدم فاسد در ايران پيدا بشود؛ اين محمدرضا هر پنج تا را انگشت رويش مى‌گذارد و جلبش مى‌كند! آن اشخاصى كه مزكّى نيستند با تزكيه شده‌ها سرو كار ندارند؛ نمى‌روند سراغ اشخاص امين. آدمى كه خودش امين نيست جنس خودش را طالب است؛ مى‌رود سراغ اشخاصى كه نظير خودش باشند، چنانچه اشخاص امين باشند، آنها مى‌روند سراغ پيدا كردن اشخاصى كه همجنس خودش باشند. و لهذا از حكومتها سرچشمه مى‌گيرد مفاسد و سرچشمه مى‌گيرد مصالح. حكومتِ عدل، تمام مصالح كشور را تأمين مى‌كند به اندازۀ قدرت. و حكومت ظلم، تمام بدبختيها را براى يك ملتى ايجاد مى‌كند. لهذا در آيۀ شريفه تزكيه را مقدّم ذكر كرده‌اند بر «تعليم» كتاب و حكمت، بلكه تعليم كتاب و حكمت مقدمۀ تزكيه است. وظيفۀ مادران در راستاى وظيفۀ انبيا انبيا آمده‌اند كه انسان درست كنند، انبيا مأمورند كه افراد را ـ افرادى كه بشر هستند و از همين با حيوانات فرق ندارند ـ آمده‌اند كه اينها را انسان كنند؛ تزكيه كنند، مزكّى كنند؛ پاكيزه كنند. شغل انبيا همين است و بايد شغل مادرها همين باشد نسبت به بچه‌هايى كه در دامنشان هست. بچه‌ها را از آن اول كه در دامنشان هست تزكيه كنند. آنها با اخلاق خوب، با اعمال خوب در آنجا بچه‌ها بهتر تربيت مى‌شوند. در دامن مادر، بچه‌ها بهتر تربيت مى‌شوند تا در پيش استاد. آن علاقه‌اى كه بچه به مادر دارد به هيچ كس ندارد. و آن چيزى كه در بچگى از مادر مى‌شنود يا مى‌بيند، آن نقش مى‌بندد در قلبش؛ و تا آخر همراهش هست. مادرها بايد توجه به اين معنا بكنند كه اين بچه‌ها را خوب تربيت كنند، مزكّى تربيت كنند؛ يك مدرسۀ علمى ـ ايمانى باشد دامنهايشان، و اين يك مطلب بسيار بزرگى است كه از مادرها مى‌آيد. و از كس ديگر نمى‌آيد. آنقدرى كه بچه از مادر چيز مى‌شنود از پدر نمى‌شنود. آنقدرى كه اخلاق مادر تأثير دارد در بچۀ كوچولوى نورس و به او منتقل مى‌شود از ديگران نمى‌شود، مادرها مبدأ خيراتند و اگر خداى نخواسته مادرى باشد كه بچه را بد تربيت كند، مبدأ شرورند. تأثير تربيت مادر يك مادر ممكن است كه بچه را تربيت كند و خوب تربيت كند، و آن يك بچه يك امت را نجات بدهد و ممكن است كه بد تربيت كند و موجب هلاكت يك امت بشود. مع‌الأسف در اين طول سلطنت، اينها كوشش كردند كه مادرها را از بچه‌ها جدا كنند. به مادرها تزريق كردند كه بچه‌دارى چيزى نيست، شما توى ادارات برويد. جدا كردند اين بچه‌هاى معصوم را كه بايد تربيت بشوند از دامنهاى مادر و بردند در پرورشگاهها و جاهاى ديگر و اشخاص اجنبى، اشخاص غير رحيم، آنها را تربيت مى‌كردند، تربيت فاسد. بچه‌ايى كه از مادرش جدا شد پيش هر كه باشد عقده پيدا مى‌كند، عقده كه پيدا كرد، مبدأ بسيارى از مفاسد مى‌شود. بسيارى از اين قتلهايى كه واقع مى‌شود روى عقده‌هايى است كه پيدا مى‌شود، و عقده‌ها بسيارى‌اش از اين پيدا مى‌شود كه مادر از اولاد جدا باشد. او در يك جاى ديگر؛ و او در يك جاى ديگر، بچۀ كوچولو به مادر احتياج دارد. مادر يك شغلى دارد كه همان شغل انبياست، اين شغل بزرگ انبيا را در نظر مادرها كوچك كردند. اينكه اصلاً انبيا آمده‌اند، خداى تبارك و تعالى منت گذاشته است بر مردم به اينكه پيغمبر فرستاده است از خود مردم، تا اينكه تزكيه بكند بچه‌هاى مردم را. شغل انبيا اين است كه مردم را تزكيه بكنند، آدم بكنند، اين همينى است كه مادر بايد بكند، همينى است كه معلم بايد بكند، همينى است كه دانشگاهها بايد بكنند، از دامن مادر شروع مى‌شود، تا برود به مدارس و به دانشگاهها و به جاهاى ديگر. چنانچه از دامن مادر كه شروع شد خوب شروع شد، بچه را خوب تربيت كردند، آنكه تحويل داد به دبستان دبستان خوب تربيت كرد. آنكه تحويل داد به دبيرستان آنجا هم همين‌طور، آنكه به دانشگاه يا به مدارس علمى ديگر آنها هم خوب، يكوقت در يك برهه از زمان مى‌بينيد كه جوانها همه خوب از كار در مى‌آيند؛ يك مملكت را به خوبى مى‌كشند. ضرورت تحول تربيت طاغوتى به تربيت انسانى ـ اسلامى و جديت كرد اين رژيم خائن سابق به اينكه با همۀ جهات، با همۀ قدرت، مبارزه با تزكيه بكند نگذارد جوانهاى ما صحيح بار بيايند. در تهران مى‌گويند كه در آن زمان، در آن‌وقت ـ ان‌شاءاللّه‌ حالا ديگر نيست ـ شراب فروشيها بيشتر بوده از كتاب فروشيها! مى‌دانيد كه چقدر مراكز فساد درست كرده بودند، مراكزى كه بايد آموزشى باشد به فساد كشيده بودند؛ مثل سينما، مثل راديو، مثل مطبوعات. با تمام قوا كوشيدند كه نگذارند رشد انسانى پيدا كنند جوانهاى ما، بايد اين نسل متحول بشود. بايد اين تربيتهاى طاغوتى متحول بشود به تربيتهاى انسانى ـ اسلامى. و اميد است كه از دامن مادرها شروع بشود، و به دانشگاه و بالاتر ختم بشود و مدارس ما هم همين‌طور. سعادت يك ملت به اين است كه سران آن ملت، كسانى كه مقدرات آن ملت به دستشان است، مزكّى باشند؛ تزكيه شده باشند.خداوند ان‌شاءاللّه‌ همۀ شما را به راه راست خودش هدايت كند، و همۀ ما را خدمتگزار به اسلام و به مسلمين قرار بدهد. والسلام عليكم و رحمة‌اللّه‌

  1. - بخشى از آيۀ 164 سورۀ آل عمران: «خداوند بر اهل ايمان منت گذارد كه رسولى از خودشان در ميان آنان برانگيخت كه بر آنها آيات خدا را تلاوت كند و نفوسشان را از آلايش و نقص پاك گرداند، و احكام شريعت و حقايق حكمت را به آنان بياموزد».

عنوان :

برترى تزکیه بر تعلیم رسالت مادران در تربیت فرزندان

مرجع :

صحیفه امام (۹) صفحه ۱۶۲

مکان :

قم

تاریخ :

۱۳۵۸-۰۴-۲۶

حضار :

اعضاى انجمن اسلامى بهدارى و بهزیستى