Picture of the author
Comma
صحیفه
سخنرانى

بسم اللّه‌ الرحمن الرحيم اهميت نقش راديو و تلويزيون من كراراً به آقايانى كه از راديو ـ تلويزيون اينجا آمده‌اند تذكر دادم كه اين دستگاهى كه شماها اداره مى‌كنيد؛ حساسترين دستگاهى است كه در اين كشور است. ساير رسانه‌ها از قبيل مطبوعات و اينها مؤثرند، لكن در يك قشر خاصى. اولاً، تيراژشان آن قدر زياد نيست كه به همۀ كشور و به همۀ افراد برسد. و ثانياً، بسيارى از افراد كشور ما هستند كه سواد ندارند تا بتوانند استفاده كنند. لكن و از آن طرف، تا آمده است كه روزنامه‌ها به دست اشخاصى كه دور هستند برسد، باز دو سه روزى، يك دو روزى، طول مى‌كشد. اما راديو يك دستگاهى است كه همۀ قشرهاى ملت و همۀ افراد ـ چه باسواد و چه بيسواد ـ از آن استفاده مى‌كنند. و راديو ـ تلويزيون علاوه بر اينكه جهت سمعى دارد ـ استفادۀ سمعى ـ يك استفادۀ بصرى هم دارد. و الآن هم وضع طورى است كه در همۀ دهاتِ كشور ما، بلكه شايد ساير كشورها هم در دهات كوچكش هم، اين راديو و تلويزيون هست. مثل سابق نيست كه منحصر باشد به يك دسته‌اى. اشخاصى هم كه مثلاً ضعيف هستند از حيث ماديات مع‌ذلك كوشش مى‌كنند كه خرج خودشان را كاهش بدهند و يك راديو بخرند؛ و شايد بسيارشان هم تلويزيون هم داشته باشند. و شما هر حرفى را كه منعكس كنيد در راديو همان آن، به همۀ كشور و به همۀ جاهايى كه موج راديو مى‌رسد همان آن مى‌رسد. و اگر اين دستگاه يك دستگاه صحيح باشد اين مى‌تواند يك خدمت بسيار بزرگى، بالاتر از همۀ خدمتها به مملكت بكند. هيچ واعظى نمى‌تواند حرف خودش را جز در آن چهار ديوارى كه او هست ـ اگر راديو نباشد ـ نمى‌تواند برساند؛ و هيچ گوينده‌اى نمى‌تواند حرفش را بيش از آن جايى كه محيط خودش هست، يا حالا بلندگو هم كه هست يك قدرى زيادتر؛ اما اين دستگاه دستگاهى است كه حرفها را تا اعماق دهات و شهرستانها و خارج و اينها مى‌رساند. رسالت راديو و تلويزيون در امر آموزش و تربيت و اگر يك دستگاهى باشد كه آموزنده باشد، دستگاهى باشد كه تربيت كننده باشد، مسائل كشور را به آنطورى كه هست طرح كند، مشكلات را آنطورى كه هست بگويد، از انحرافات پرهيز كند از آن اشخاصى كه توطئه بر ضد اسلام دارند، بر ضد كشور دارند، و با گفتارشان، اگر در راديو واقع بشود، مردم را منحرف مى‌كنند و كشور را به تباهى مى‌كشند، اگر چنانچه از آن هم احتراز بكنند كه هم در جانب برنامه‌هايى كه مى‌خواهند پخش بكنند دقت بكنند كه چه جور برنامه‌هايى باشد، و هم در جانب احتراز از آن چيزهايى كه مُضر به حال كشور است، مُضر به حال ملت است و موجب تباهى كشور مى‌شود، اگر چنانچه از اينها احتراز بكنند، خدمت بزرگى است كه به كشور خودشان و به ملت خودشان و به اسلام مى‌توانند بكنند. اگر خداى نخواسته از آن طرف واقع بشود ـ مثل آن دستگاه در زمان طاغوت كه در خدمت او بود ـ و همۀ دستگاهها انحراف در آن باشد، عكسهايى كه جوانها را به تباهى مى‌كشد، برنامه‌هايى كه بر ضد نهضت اسلامى مردم ماست، برنامه‌هايى كه بر ضد انقلاب اسلامى است ـ كه اين جوانهاى ما خونشان را در راهش دادند ـ اگر خداى نخواسته يك وقت اين دستگاه يك همچو كارهايى را بكند، يك خيانت بسيار بزرگى است كه از همۀ دستگاهها خيانت اين اثرش بيشتر است. بنابراين، اصلاح اين دستگاهها اصلاح جامعه است. و فساد اگر در اين دستگاهها واقع بشود، فساد جامعه است. مسئوليت بسيار بزرگ است، مسئوليت شماها بسيار بزرگ است، خصوصاً شماهايى كه به زبانهاى مختلف دنيا پخش مى‌كنيد مسائل را. مى‌توانيد كه مسائلى را كه خارج پخش مى‌كنيد طورى باشد كه به اين نهضت، به اسلام، به كشور خدمت بكند. و مى‌شود هم خداى نخواسته يك مسائلى باشد كه در خارج كه منعكس بشود، اسلام را يك جور ديگرى، نهضت را يك جور ديگرى، تعبير بكند. خوب، مع‌الأسف ما الآن در وضعى واقع هستيم كه دشمنهاى ما از همۀ اطراف، براى اينكه منافعشان به خطر افتاده است يا دستشان از منافع ما كوتاه شده است، اينها از همۀ اطراف كوشش دارند كه به هر طورى شده است يك تشنجى ايجاد كنند. مطرح نبودن نژاد در اسلام مثلاً يكى از مسائلى كه خوب، اخيراً به آن مبتلا هستيد و هستيم مسائل كردستان است، در كردستان اشخاصى كه منحرف هستند، مى‌روند و تبليغات مى‌كنند كه اينها اصلاً كُردها را مى‌خواهند نباشند. اينها مى‌خواهند كردستان [را] اصلش كُردها را، همه را مى‌خواهند از بين ببرند با تبليغات مختلفى. آن اشخاصى تبليغ مى‌كنند كه با نه كُرد رفيق هستند، و نه ترك و نه فارس، اينها عمال خارجى هستند، و براى آنها مى‌خواهند كار بكنند. ما كراراً عرض كرديم به همۀ برادرهاى كُردِمان كه آمدند اينجا، برادرهاى بلوچمان كه آمدند اينجا، كه اسلام اينطور مرزهايى كه در ساير مسلكها هست ندارد. اسلام با صراحت مى‌گويد كه آنى كه پيش خدا كرامت دارد، آدم مُتقى است. آدمى است كه روشش صحيح باشد؛ تقوا داشته باشد، فاسد نباشد؛ مُفسِد نباشد. و نسبت به همۀ عرب و عجم و كرد و ترك و اينها به طور على‌السواء 1

بهمه نظر دارد. همان طور كه خداى تبارك و تعالى در ايجاد يك طايفه با طايفه ديگرى فرق نگذاشته، همه را نعمتِ ايجاد داده است و همه را نعمتهايى در دسترسشان گذاشته است كه خودشان بايد با فعاليت [كسب كنند] البته موادش را گذاشته است. فرق نگذاشته است بين اين ناحيه كه كُرد مى‌نشيند؛ آن ناحيه كه تُرك مى‌نشيند؛ آن ناحيه كه عرب هست؛ آن ناحيه كه عجم است، اين حرفها نيست در كار. پيغمبر اكرم در عين حالى كه خودشان عرب بودند، از ايشان نقل مى‌كنند كه فرموده‌اند كه فخرى از عرب بر عجم نيست؛ و از عجم بر عرب نيست. هيچ كدام به ديگرى تَفوُّقى ندارد. همۀ آنها از يك پدرند و از يك مادرند، و على‌السواء هستند. در عين حالى كه اسلام اين معنا را مى‌گويد، جمهورى اسلام همين معنا را مى‌خواهد پياده بكند، ما همين معنا در رأس برنامه‌هايمان هست، مع‌ذلك خوب، تبليغات مى‌كنند. تبليغات سوء براى تفرقه‌افكنى در خارج ايران به يك جور تبليغ مى‌كنند؛ در داخل ايران به يك جور تبليغ مى‌كنند. در خارج ماها را يك ديكتاتورى مثل هيتلر، يا بدتر از هيتلر، معرفى مى‌كنند كه اين يك آدمى است كه پستانهاى زنها را داده بريده‌اند! خوب، البته آنها تبليغ مى‌كنند. اما اين كردستان كه پيش ماست؛ اينجا هم كه در آغوش ماست؛ پيش ماست. اينها هم مى‌روند مع‌الأسف تبليغ مى‌كنند. و يك دسته‌اى از مردمِ ساده، باور مى‌كنند. ما برادر همه هستيم. آنها برادر ما هستند. آنها حمله مى‌كنند و برادرها را مى‌كشند، از اين طرف مى‌روند براى دفاع از اين كردستان كه نگذارند كه مفسدين ـ كه از خارج الآن دارند هم فوج فوج مى‌آيند؛ و هم اسلحه مى‌فرستند و هم مُبَلِّغ مى‌فرستند و هم چريك درست مى‌كنند و مى‌فرستند و مى‌خواهند يك منطقه را به آتش بكشند ـ از اين طرف وقتى كه مى‌روند براى دفع آنها، تبليغات مى‌كنند به اينكه اينها اصلاً مى‌خواهند جوانهاى كُرد را بكُشند! خود آنها مى‌ريزند مى‌كُشند، وقتى اينها دفاع از آنها مى‌كنند، همان معنائى كه خودشان كردند گردن اين طرف مى‌گذارند! در بيمارستانها آنطور فضاحت را اينها درآوردند؛ و اينها رفتند جلوگيرى كردند، عين همين معنا را به اين طرف نسبت دادند! همين ديروز چند تا ورقه با امضاى «چريكهاى فدايى خلق» اينجا پيش من آوردند، كه اينها را منتشر كردند در آنجا، چه چيزهايى را نسبت دادند به جمهورى اسلام، چه حرفهايى نسبت دادند. خوب، جمهورى اسلام اگر اسلام نباشد كه ديگر جمهورى اسلام معنا ندارد. ما همه فريادمان و همۀ ملتمان فريادشان اين بود كه ما اسلام را مى‌خواهيم. ما هم الآن تمام كوششمان اين است كه احكام اسلام را پياده بكنيم. مى‌خواهيم تفاوت مابين طبقات را، كه يكى مثلاً كُرد است در كردستان است به او نرسيدند سابق، يكى فرض كنيد كه جاى ديگر است به او نرسيدند سابق و آقا مى‌گويند كه كردستان از همه جا عقب‌تر است. عقب ماندگى ايران در رژيم شاه و اين را من كراراً عرض كردم كه شما كردستانش را اطلاع داريد. بختياريها هم كه پيش ما مى‌آيند، مى‌گويند كه بختيارى از همه جا عقب مانده‌تر است. براى اينكه آنها همان محيط را ديدند. بلوچ هم وقتى كه مى‌آيد، مى‌گويند از همه عقب افتاده‌تر و گرسنه‌تر و بيچاره‌تر بلوچها هستند. براى اينكه آنها هم همان جا را ديدند. تبليغات آنها به گوششان خورده. آنى كه وجداناً ديدند، ديدند كه كردستان هيچ برايش كارى انجام نشده است. نه بيمارستان دارد؛ نه اسفالت دارد؛ نه چه دارد. خيال مى‌كنند كه فقط اينجا ندارد، جاهاى ديگر همه، روى آن تبليغات كه كردند، همه را درست كردند! اينجا را نكردند. بلوچها هم خيال مى‌كنند، كه اين تبليغاتى كه شده است، و آنى كه خودشان به چشم مى‌بينند، عيناً مى‌بينند، مى‌بينند كه اين خوب، با هم مخالف است، مى‌گويند پس جاهاى ديگر درست است. و حال آنكه در مدتى كه ما به ايران آمديم و طوايف مختلفه آمدند اينجا و همه اين مسائل را گفتند، من گفتم درست شما مى‌گوييد، براى اينكه يك چيزى را آدم با چشمش مى‌بيند؛ يك چيزى را مى‌شنود. شما گوشهايتان پُر شده از تبليغات كه «تمدن بزرگ» و «دروازۀ تمدن بزرگ»! گوشها را پُر كرده‌اند. از آن وَر، مى‌بينيد كه خوب، اينجا كه نيست. خيال مى‌كنيد كه همين جا نيست؛ ديگر جاها به تمدن بزرگ رسيده! آنها هم خيال مى‌كنند همه جا هست الاّ اينجا! وقتى بگرديم مى‌بينيم هيچ جايى نيست! خوب، تهران كه پايتخت است شما برويد تهران در اين زاغه‌ها، ببينيد كه كُردها و عرض كنم بلوچها كارشان بدتر است، يا اين زاغه‌نشينهاى اطراف تهران؟ اينهايى كه الآن در حاشيۀ تهران هستند. من اينها را گاهى وقتها در تلويزيون مى‌بينم خانه‌هايشان را نشان مى‌دهند؛ سوراخهايى كه از اين سوراخها بيرون مى‌آيند! بچه‌هاشان و زندگيشان را، اينها را من بايد بگويم خيلى بدتر از كردستان، خيلى بدتر از بلوچستان، در حاشيۀ تهران هستند. آقا، بنابراين بود كه اين مملكت را اينطورى بزرگ كنند؛ نگذارند اصلاً يك رشدى بكند. اصلاً بنابراين بود كه ما ذخاير زير پايمان [را] آنها ببرند، ذخاير ما را ببرند؛ و ملت ما خودشان گرسنگى بخورند؛ خودشان بدبختى بكشند. شما گمان نكنيد كه كردستان بدتر از همه جاست. بلوچستان از كردستان مى‌گويند بدتر است. بلوچ مى‌گويد بلوچستان بدتر، شما مى‌گوييد كردستان بدتر! هر دو درست مى‌گوييد. براى اينكه مى‌بينيد قضايا را. مى‌بينيد از اين بدتر كه چيزى نمى‌شود. و من كه اطراف تهران را، از نجف كه بودم، به من هى اطلاع دادند، و اينجا هم كه آمدم، در تلويزيون چند دفعه تا حالا ديدم، مى‌بينم خوب، ديگر زندگى از اين بدتر؟ بايد چه بگوييم اسمش را. يك سوراخ! توى اين سوراخ آدم مى‌بيند كه يك مرد آمد بيرون، يك زن آمد و چند تا بچه آمدند، يك سوراخ! اصلاً بنابراين بوده است كه اينطور بكنند. و حالا هم بنابراين است كه نگذارند اين نهضت به ثمر برسد؛ برنامه‌هايى كه در اسلام هست پياده بشود. چه كنند كه نگذارند، مى‌روند در هر جا كه ببينند چند تا گوش هست، آنها به آن مى‌خوانند به اينكه نه، اين اسلام بدتر از سابق! اينها همان مسائل است، اسمى رُويَش گذاشتند. اينها ديكتاتورتر هستند از ديگران! ديكتاتورى عمامه بدتر از ديكتاتورى كذا! كدام ديكتاتورى؟ خوب من يك عمامه‌اى هستم، كدام از ما، چه ديكتاتورى؟ آقايان ديدند كه دارند ترويج مى‌كنند.البته اينها چيزهايى كه داشتند ازدستشان رفته، و مى‌خواهند تبليغ بكنند بر ضد ما. تبليغات سوء مطبوعات عراق عليه ايران مع‌الأسف برادرهايى كه در عراق هم هستند به گوششان همين مسائل فرو رفته است، از بس كه در روزنامه‌هاى عراق [تبليغات سوء مى‌شود] همين امروز يك آقايى كه از عراق آمده بود مى‌گفت كه اين قدر در روزنامه‌ها به ايران تاخت مى‌كنند و به انقلاب ايران تاخت مى‌كنند و انقلاب ايران را انقلاب مثلاً غيراسلامى مى‌دانند، انقلاب فاشيستى مى‌دانند، از اين مسائل آنها مى‌گويند، شايد بسيارى از برادرهاى عراقى ما هم باورشان بيايد. لكن برنامه اين است كه نگذارند. ترسيدند از اينكه نبادا اسلام تحقق پيدا بكند، آنها از اسلام مى‌ترسيدند. اينهايى كه تمام ذخاير شما را به چپاول بردند، و هر چه هم اينجا جواهر داشت و ارز داشت، هر چه داشت، بار كردند و بيرون رفتند، اينها مى‌ترسند، اَتباع اينها مى‌ترسند، اينهايى كه عرض مى‌كنم دارند اين آشوبها را مى‌كنند مى‌ترسند، كه نبادا يك وقت اسلام تحقق پيدا كند، و كلاه اينها پسِ معركه باشد. هوشيارى در برابر توطئه‌ها و تبليغات دشمن آقا، من دارم عرض مى‌كنم به كُردها، عرض مى‌كنم به تُركها، عرض مى‌كنم به بلوچها عرض مى‌كنم، به همۀ قشرها عرض مى‌كنم، گول اين حرفهايى كه اينها مى‌زنند نخوريد. بگذاريد اين خونى كه از جوانهاى ما رفته است به ثمر برسد. كارى نكنيد كه تمام خونها هدر برود، و ما باز برگرديم به رژيمى كه يا مثل آن رژيم شاهنشاهى يا بدتر از او بيايد و حكومت كند اينجا. باز كردستانش تا آخر عقب؛ و بلوچستانش تا آخر عقب؛ و همه جا عقب. بايد همه بنشينيد، با هم فكر كنيد، توجه كنيد؛ گول اين حرفهايى كه اينها مى‌آيند مى‌زنند نخوريد. اينهائى هستند، همينهايى كه هِى مى‌گويند خلق، خلق، براى خلق عرض مى‌كنم كه دارند نوحه‌سرايى مى‌كنند، خوب، همينهايند كه خرمنها را آتش مى‌زنند! همينهايند كه يك كشاورز يك عمر براى خودش يك سال زحمت مى‌كشد يك خرمن درست مى‌كند كه نان بچه‌هايش را بدهد، يك كبريت مى‌زنند آتشش مى‌زنند. همينها مى‌گويند ما براى خلق داريم چه مى‌كنيم و چه مى‌كنيم! گول اينها را نخوريد. اصلاح برنامه‌هاى راديو و تلويزيون و من از همۀ شما تقاضا دارم به اينكه برنامه‌هايتان را اصلاح كنيد. برنامه‌هايى باشد كه مفيد باشد براى جامعه. برنامه‌هايى باشد كه مسائل [و] مشكلات جامعه را بگويد. از برنامه‌هاى انحرافى پرهيز بكنيد. گاهى من مى‌بينم كه در راديو هست چيزهايى كه انحرافى است، و مع‌الأسف آن انحرافى را چند دفعه مى‌گذارند؛ و آن چيزى كه صحيح است يا نمى‌گذارند، و يا منحرفش مى‌كنند و مى‌گذارند. خوب، اين يك خيانت بزرگى است. ما چه قدر بايد به اينها بگوييم! من كراراً گفتم كه شما بايد خدمت بكنيد به اين دستگاه، به اين كشور؛ نه اينكه يك اشخاص منحرفى را در آنجا راه بدهيد كه برنامه‌هاى انحرافى را [درست كنند] اگر يك كسى يك صحبت انحرافى بكند، مكرر، مكرر، تمامش را مى‌گذارند. در راديو مى‌گذارند؛ در اين راديو و تلويزيون هم مى‌گذارند. همين كه يك مسئلۀ انحرافى شد، در راديو مى‌گذارند؛ در تلويزيون هم مى‌گذارند. اگر يك كسى جواب اين انحراف را بدهد، يا نمى‌گذارند اصلاً؛ و يا اگر بگذارند به طور انحراف مى‌گذارند. توطئه دشمن در تجزيۀ ايران اين مصيبتهايى است كه ما الآن مبتلا به آن هستيم. من مصيبتهاى زياد دارم؛ وليكن نمى‌توانم همۀ مصيبتهايم را بگويم. شما فكر بكنيد، شما توجه بكنيد. اينها مى‌خواهند كردستان را از ايران اصلاً كنار بگذارند و ببرند سراغ يك چيزهاى ديگرى. نمى‌خواهند خدمت به شماها بكنند، قصد خدمت نيست. قصد اين است كه ايران را تكه تكه‌اش بكنند، و بعد هم يك كودتا درست كنند و تمامش كنند، همه‌اش تحت نظر ديگران، و همان برنامه‌هاى سابق و همان بساط سابق را مى‌خواهند درست بكنند. بيدار بشويد! ملت ما بايد بيدار بشود. ملتى كه توانست با توانايى خودش و با مشت محكم خودش، توى دهن تمام قدرتمندها بزند، اين ملت قدرتمند است؛ لكن بايد وحدتش را حفظش بكند. اگر وحدتش را حفظ كند، قدرتمند است؛ يعنى خدا همراه او است. اگر شما وحدتتان را حفظ كنيد يَدُاللّه‌ِ مَعَ الْجَمَاعَةِ 2

. با جماعت شما خدا هست؛ و شما همه را از بين خواهيد برد. نترسيد از اين هياهوى اينها! اين چهار تا اشخاص منحرف هستند كه مى‌شود بزودى اينها را از بين برد. من اين را گفتم قبلاً، كه قضيۀ كردستان را اگر نبود اختلاط اينها با برادرهاى كرد، كه اگر بخواهند يك وقتى اينها را از بين ببرند، بسيارى از زن و بچۀ كُرد از بين مى‌رود، اينها يك روز، ده روز، چند روز، از بين مى‌رفتند. لكن ما چه بكنيم؟ اينها حالا مختلط شدند و جمعيتشان در بين جمعيت اينها مختلط است. اگر بخواهند خداى نخواسته يك كارى بكنند، خوب، همۀ افراد از بين مى‌روند، و ما نمى‌خواهيم يك همچو چيزى بشود. اصلاح امور از طريق مسالمت و ملايمت ما مى‌خواهيم كُردها محفوظ بمانند. مسلمانها را ما مى‌خواهيم حفظشان بكنيم. و اينها مع‌الأسف چون مختلط با آنهاست، ما دستمان الآن بسته است كه نمى‌توانيم به طور قاطع عمل بكنيم، والاّ كارى ندارد اينها را از بين بردن. از اطراف ايلات، بعضى ايلات و عشاير، به من مى‌نويسند كه شما بگوييد ما مى‌رويم كار را انجام مى‌دهيم. و من چه بكنم؟ خوب ما به ايلات بگوييم برويد بجنگيد، يك وقت يك جنگ برادركشى بشود؟ ما نمى‌خواهيم اين كار بشود. خود كردستان بايد اينها را تصفيه بكند، راهشان ندهند توى دهاتشان، راهشان ندهد توى شهرستانهاشان، خودشان بايد اين كار را بكنند. نگذارند كه يك وقتى خداى نخواسته ديگر كارد به استخوان بكشد و يك كشتارى بشود كه ديگر تَر و خشك خداى نخواسته با هم بسوزد. بايد خودشان جلوگيرى كنند. خودشان اين اشخاص را معرفى كنند. ما گفتيم كه غير از يك چند نفر از اين سران، كه ديگر خيانتكار و آدمكش هستند، تمامشان مورد عفو هستند، تمامشان برادرهاى ما هستند. آنها هم كه در حزب دمكرات هستند، برادرهاى ما هستند، بيايند برگردند به آغوش ملت، بيايند با خود ملت بشوند، شلوغى نكنند، اين قدر كارهاى خلاف نكنند. اين قدر گمان نكنند كه نمى‌شود اينها را از بين برد. نمى‌خواهيم كه يك وقت خداى نخواسته در بين آنها اشخاصى كه گناه ندارند، زن و بچۀ مردم كُرد كه از خود ما هستند، به منزلۀ اولاد ما هستند، ما نمى‌خواهيم كه صدمه به آنها وارد بشود، والاّ كارى ندارد كه اينها را از بين بردن. هم ارتش قوى است؛ و هم ژاندارمرى قوى است؛ و هم سپاه پاسداران. اين سپاه پاسداران از اطراف، يك وقتى اگر صحبت بشود، از اطراف مى‌ريزند و كار را تصفيه مى‌كنند. ما نمى‌خواهيم كه برادركشى بشود. ما مى‌خواهيم با مسالمت، با ملايمت، با برادرى، كارها درست بشود. شما اين عدۀ فاسدى كه نمى‌گذارند زندگى شما، زندگى صحيح باشد و مى‌خواهند كردستان را به خون بكشند، و بعد هم بلوچستان را به خون بكشند، بعد هم هر جا توانستند، شما خودتان اينها را تصفيه كنيد. نگذاريد كه كسى ديگر بيايد تصفيه كند. خودتان، جوانهاى محترم خودتان، جوانهاى برومند خودتان، تصفيه كنند اينها را. نياز كردستان به آرامش و سازندگى خداوند ان‌شاءاللّه‌ همۀ شما را حفظ كند. موفق باشيد. مؤيد باشيد. و باز هم تكرار مى‌كنم كه برنامه‌هايتان را برنامه‌هاى خوب قرار بدهيد، برنامه‌هاى كُردى كه قرار مى‌دهيد. درست با زبان كردى مسائل را بگوييد براى آنها. اين مفاسدى كه در آنجا هست، آن اشخاصى كه در آنجا مَفْسَده‌گو، مفسد، هستند ـ اصحاب مفسده هستند ـ اينها را بگوييد به آنها معرفى كنيد. اينها نمى‌خواهند كه 3

آرامش در اين مملكت پيدا بشود. به زبانهاى خارجى چنانچه پخش مى‌كنيد، بگوييد مسائل ايران را. مسائل ايران، مسائلى نيست كه مثلاً يك مسائلى باشد كه بخواهند مردم را زير بار ستم مثلاً چه بكنند. همين چند وقتى بود كه باز اسلام تحقق پيدا نكرده است؛ مهلت نمى‌دهند كه برنامه‌هاى اسلامى تحقق پيدا بكند؛ مگر مى‌شود يك جايى را اصلاح كرد وقتى شلوغ است و بهم ريخته. وقتى جنگ است در يك جايى كه نمى‌شود رفت خانه ساخت؛ نمى‌شود رفت اسفالت كرد؛ نمى‌شود رفت مريضخانه درست كرد. خوب، نمى‌گذارند اينها. اينها را بيرون كنيد از مناطق خودتان، آن وقت ببينيد چه خواهد شد در اينجا، و همين طور ساير مناطق. شما هم كه هر كدامتان برنامه‌هاى خارجى داريد، مسائل ايران را درست آنطورى كه هست بگوييد، مطالبى كه آنها در روزنامه‌هايشان مى‌نويسند، مطالبى كه آنها در راديوهايشان مى‌گويند، بفهمانيد به مردم خارج كه اينها دروغ دارند مى‌گويند. اينها همان عمال ساواكى سابقند، يا از اجانب هستند، از ابرقدرتها هستند كه مى‌خواهند كه مملكت ما به همان حال باشد، و اينها همه چيز آن را ببرند؛ از اين جهت، اينطور تبليغات را مى‌كند. ان‌شاءاللّه‌ خداوند همه‌تان را تأييد كند؛ و مؤيد و موفق باشيد.

  1. ـ به گونه‌اى مساوى و برابر.
  2. ـ رسول اكرم ص: «دست خدا با جماعت است». صحيح ترمذى، ج 3، ص 316.
  3. ـ از اين قسمت به بعد به علت قطع و وصل نوار، بعضى از جملات مفهوم نيست.

عنوان :

بیان نقش حساس رادیو تلویزیون مقابله با توطئه‌ها رفع نابسامانیها

مرجع :

صحیفه امام (۱۰) صفحه ۳۱۳

مکان :

قم

تاریخ :

۱۳۵۸-۰۷-۲۹

حضار :

کارکنان برنامه‌هاى برون مرزى صدا و سیما