عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم اهتمام حوزههاى علميه به امور قضا من اين روز مبارك را به همۀ مسلمين جهان و به همۀ مستضعفان، خصوصاً به ملت شيعه و بالاخص به شما آقايان كه اين جا تشريف آورديد، تبريك عرض مىكنم. اميد است خداى تبارك و تعالى به بركت مرقد مطهر حضرت رضا ـ سلام اللّه عليه ـ به ما توفيق بدهد كه ما تابع تعاليم عاليۀ اسلام باشيم و تابع تربيتهايى كه ائمۀ هدى متكفل شدند، باشيم. اميدوارم كه خداوند همۀ ملتها را و خصوصاً ملت ايران را، موفق كند كه به طور صحيح به احكام اسلام عمل كنند و متكى به الطاف عاليۀ حق تعالى باشند و در اين راهى كه پيش گرفتهاند، پيش بروند و انشاءاللّه، موفقيتهايى حاصل بشود. آنچه كه من در اين محضر محترم بايد عرض كنم، يك مطلب راجع به قوۀ قضاييه است و يك مطلب راجع به كسانى است كه در خارج كشور مشغول خدمت هستند كه عدهاى شان اين جا امروز تشريف دارند. مطلبى كه راجع به قضاوت عرض مىكنم، يك صحبت راجع به اين است كه بايد پرسنل اين قوه تقويت بشود و اين يك جهتش به عهدۀ حوزههاى علميۀ سرتاسر كشور است و خصوصاً حوزۀ علميۀ قم. مسئلۀ قضا يك مسئلۀ مهمى است كه سر و كارش با همۀ حيثيت كشور است و مسلمانان است. و آنقدرى كه اسلام دربارۀ قضا سفارش كرده است، شايد كمتر در چيزهاى ديگر سفارش كرده باشد. بنابراين، يك تكليف است بر همۀ كسانى كه مىتوانند قضاوت كنند و در حوزهها معطل ماندهاند. خيلى اشخاص هستند كه اگر توجه به اين مسئله داشته باشند كه يك تكليفى است، بر همه هست تا آن جايى كه به مقدار كفايت تحقق پيدا بكند، و الاّ واجبات كفاييه هم بر همۀ آحاد واجب است. وقتى وجوب برداشته مىشود كه به مقدار كفايت، اين عمل تحقق پيدا كرده باشد. بنابراين، به عهدۀ همۀ حوزههاى علميۀ سرتاسرى است كه در اين امر اهتمام كنند؛ افرادى كه در آن جا قدرت اين معنا را دارند كه قضاوت كنند، بيايند مشغول كار بشوند. اين يك خدمتى به اسلام است، يك خدمتى به كشور است و يك تكليفى است كه خداى تبارك و تعالى بر همه كرده است و اميدوارم كه اين كار را انجام بدهند. مضر بودن علم بدون عمل و اميدوارم كه دانشجويانى كه براى اين خدمت مشغول هستند، هم در رشتۀ قضاوت و هم در تهذيب اخلاق، مهم اين است كه [در] اين دو جناح، هر دو، هم علم و هم عمل باشد. علم بدون عمل، مفيد كه نيست، بلكه مضر است. شايد بسيارى از مصيبتهايى كه بر بشر واقع شده باشد، از علم واقع شده است. تمام اين خرابىهايى كه الآن در دنيا به وجود آمده است، اينها براى اين است كه علمى بوده است كه توأم با تهذيب نبوده است؛ علم را دارند، لكن مهذب نيستند. شما اگر بخواهيد خدمت بكنيد به اسلام، خدمت بكنيد به كشور خودتان، استقلال كشور خودتان را حفظ كنيد، وابسته به هيچ جا نباشيد، بايد هم رشتۀ علم را تقويت كنيد وهم تهذيب اخلاق را و هم عمل را. و من اميدوارم كه همين طور باشد و شماها موفق بشويد به اين كه اين تكليف بزرگ را بهطور شايسته به اتمام برسانيد. اجراى حدود بر ميزان احكام اسلام و به قوۀ قضاييه عرض مىكنم كه مسئلۀ قضا يك مسئلۀ بسيار مهمى است كه اگر انسان در آن قصور بكند، تقصير بكند، ضرر وارد مىشود. اگر تقصير باشد، پيش خداى تبارك و تعالى مسئول است و اگر چنانچه زيادهروى بكند، اين هم همين طور. ميزان، احكام اسلام است. در اجراى حدود، نبايد از آن حدودى كه حق تعالى فرموده است، پايينتر عمل بشود و نبايد زيادتر. حتى آن كسى را كه الآن محكوم به قتل شده است و دارند مىبرندش در جايى كه او را بكشند، هيچ كس حق ندارد حتى يك كلمۀ درشت به او بگويد؛ اجراى حكم خداست. اگر كسى يك سيلى به او زد، او حق دارد در همان جا، يك سيلى برگرداند و بايد هم ديگران كمك كنند تا او قصاص بكند. اگر يك درشتى كرد، آن كسى كه درشتى كرده است تعزير لازم دارد، بايد قوۀ قضاييه تعزير كند او را. از آن طرف هم اگر كسى تقصير بكند در اين، يك كسى كه مستحق هفتاد ـ مثلاً ـ شلاق است، شصت تا بزند، اين هم تقصيرى است كه در حكم خدا شده است و خيال نكند كه اين يك رحمتى است، بلكه اين يك امرى است كه معصيت خداست. اجراى حدود به آن طورى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است، بايد بشود. اين كه انسان ترحم كند به يك كسى كه بايد حد به او جارى بشود، حد را جارى نكند يا كم جارى كند، اين عصيان است، بلكه به خود آن آدم هم لطمه وارد مىشود، به خود ملت هم لطمه وارد مىشود. اين حدود همان طورى كه تربيت مىكند اشخاص را، ملت را هم مىرساند به جايى كه اين طور فسادها در او كم بشود. اگر چنانچه يك حدى جارى بشود، اين حدى كه جارى مىشود، هم تربيت مىكند آن كسى [را] كه حد خورده است و هم براى ملت خوب است؛ فى القصاصِ حياة 1
. زنده وقتى هستيم كه همۀ موازين الهيه را عمل بكنيم و وقتى مىتوانيم با قدرتهاى بزرگ مقابله كنيم و آسيبپذير نباشيم كه متعهد به اسلام، متعهد به احكام اسلام باشيم. قضات وقتى مىتوانند قاضى باشند كه در قضاوت، هم در جهت حكم و هم در جهت دستور به اين كه بايد چه بشود، هيچ تقصير و قصورى نكنند، نه غلو كنند، نه تقصير بكنند. بنابراين، يكى از مهمات است كه بايد ملاحظه بشود وانشاءاللّه كه ملاحظه مىشود. و من اميدوارم كه همه موفق بشويد به اين كه كارها را مطابق اين طورى كه خدا گفته است، عمل بكنيد و نه زياده روى كنيد، يك وقت ـ خداى نخواسته ـ تجاوز از حد بكنيد كه آن تقصير است و نه ناقص عمل كنيد؛ يعنى، اين كه خدا گفته است، شما زيادتر از رحمت خدا خيال كنيد رحمت داريد كه آن هم تقصير است. آن چيزى كه صراط مستقيم است، آنى است كه بر روشى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است، به آن روش عمل بشود. همين طور پليس قضايى بايد توجه بكند كه اين پليس اسلام است، اين پليس قوۀ قضاييۀ اسلام است. اين پليس بايد روى موازين عمل بكند ـ خداى نخواسته ـ يك وقت قدرت دارد، تجاوز نكند. به همان طورى كه دستور داده مىشود و دستور مطابق با موازين شرعيه است، به همان طور بايد انشاءاللّه، عمل بكنند. اسلامى نمودن محيط سفارتخانههاى جمهورى اسلامى و آن چيزى كه راجع به برادرهايى كه از خارج اين جا هستند و همۀ برادرهايى كه در خارج كشور خدمت مىكنند، عرض مىكنم اين است كه بايد همۀ شماها در هر جا هستيد، خودتان را مقيد و متعهد به اسلام بدانيد، تحت تأثير محيط آن جا واقع نشويد. خوب، كسى كه وارد مىشود در يك سفارتخانهاى در خارج، ببيند كه وارد شد در يك محيط اسلامى، در يك محيط انسانى. اين طور نباشد كه ـ خداى نخواسته ـ در آن جا از آن چيزهايى كه در سابق بود، چيزى باقى مانده باشد. اگر آن چيزهايى كه در دوران سابق بود، در دوران طاغوت بود، در آن جا هست، جديت كنيد كه بكلى پاكسازى بشود و اميدوارم شده باشد تا كنون. بنابراين، وقتى ما مىتوانيم در مقابل همۀ دنيا بايستيم، بگوييم ما نه طرف «مغضوب عليهم» 2
مىرويم، نه طرف «ضالّين» 3
؛ نه طرف غرب مىرويم، نه طرف شرق مىرويم، وقتى ما مىتوانيم اين طور باشيم و به صراط مستقيم عمل بكنيم كه همه مان با هم باشيم، همه يد واحده باشيم، همان طورى كه اسلام دستور داده، همه يك صدا باشيم؛ كانّه يك حلقوم است كه صدا مىكند، همه با هم مجتمع باشيم، سستى نكنيم. هر چه پيش مىرود اسلام، ما قوه بدهيم به اسلام، ما بيشتر فعاليت بكنيم. اين طور نباشد كه حالايى كه اسلام در ايران، حالا آمده است، پس ما ديگر كار نداشته باشيم. نخير، حالا اول كار است، ما بايد كار داشته باشيم. در همۀ امور، ما بايد قوى باشيم و بهترين مأمور اين است كه به اين چيزى كه به خودش محول شده است، خوب عمل بكند. شما اگر چنانچه فرض كنيد در يك سفارتخانهاى هستيد، مىخواهيد عمل بكنيد، بايد خودتان آن كارى [را] كه به شما محول شده خوب عمل كنيد، به ديگران كار نداشته باشيد. بله، اگر كه آنها خلاف كردند، شما نهى شان كنيد، اما اين طور نباشد كه نظرتان اين باشد كه او چه جور دارد عمل مىكند؛ شما بايد عملى كه خودتان انجام مىدهيد، مطابق با موازين و قوانينى باشد كه در اسلام است و در جمهورى اسلامى هست. بناءً عليه، مأمور خوب، انسان خوب آن كسى است كه مأموريت خودش را خوب عمل بكند و تكاليف خودش را خوب از عهده برآيد و من اميدوارم كه همۀ شما اين طور باشيد و ملت ايران هم اين طور باشد. اظهار حيات در مقابل دنيا با شركت در انتخابات از مسائلى كه ما در پيش داريم، الآن قضيۀ انتخابات رئيس جمهور است. من كار ندارم كى رئيس جمهور مىشود، به من مربوط نيست، من خودم يك رأى دارم به هر كه دلم مىخواهد مىدهم، شما هم همين طور. اما اگر بخواهيد در مقابل دنيا اظهار حيات بكنيد كه بگوييد ما بعد از گذشتن چندين سال زنده هستيم، بايد مشاركت كنيد. اگر ـ خداى نخواسته ـ از عدم مشاركت شما يك لطمهاى بر جمهورى اسلامى وارد بشود، بدانيد كه آحاد ما، كه اين خلاف را كرده باشيم ـ خداى نخواسته ـ مسئول هستيم؛ مسئول پيش خدا هستيم. مسئله، مسئلۀ رياست جمهور نيست؛ مسئله، مسئلۀ اسلام است؛ مسئله، مسئلۀ قواعد اسلام است؛ مسئله، مسئلۀ حيثيت اسلام است و مسئلهاى است كه بايد ما همه به آن اهميت بدهيم و بيشتر از هر وقت و بيشتر از هر سال و هر دوره بايد انشاءاللّه، شركت بكنيم و اميدوارم كه همه شركت بكنند. و شما بدانيد كه از مركز ايران، اسلام پرتوش در تمام دنيا رفته است؛ همه جا هست. شما نمىدانم شنيديد آن طور كه من شنيدم كه در امريكا هم بانك اسلامى مىخواهند درست كنند؟ البته آن اسلامى كه آنها مىگويند با اين اسلامى كه ما مىگوييم دو تاست، اما شنيدم من كه مىخواهند بانك اسلامى درست كنند. اين دولتهايى كه بعض از اين دولتها مثل مصر و نمىدانم سودان و امثال ذلك كه دارند احكام اسلام را صدا از آن مىكنند، اين را خيال مىكنيد كه يك مسئلهاى است كه همين طورى واقع شده است؟ يك مسئلهاى است كه موج اسلام پرتوش را انداخته، رفته است به همه جا و همه جا اين صدا درآمده است. الآن در امريكا هم اين مسائل هست، در جاهاى ديگر هم اين مسائل هست. خواهى نخواهى منفعل شدهاند از اين حركت. اين حركت اسلامى اسباب اين شده است كه ساير كشورها منفعل بشوند از آن. خود مسلمين كشورها كه همه همراه هستند، اين كه گاهى وقتها مىگويند كه «اِى»! ايران منزوى شده است، مقصودشان چى است؟ مقصود اين است كه امريكا به ما [اعتنا] ندارد؟! امريكا هر آنى كه ما دست به طرفش دراز كنيم صد مقابل او به ما بيشتر جواب مىدهد، ولى ما اعتنا به او نداريم و همين طور سايرين. اگر مقصود اين است كه پيش ملتها ما منزوى هستيم، خوب، همه مىدانند كه ملتها همه توجه دارند. الآن هر جا كه اجتماع اسلامى هست برادران اهل سنت ما، برادران اهل تشيع ما مجتمع هستند، راجع به اسلام و راجع به اين كه بايد همه چيز اسلامى بشود و كشور خودشان اسلامى بشود؛ همۀ اين مسائل هست و اين پرتوى است كه خداى تبارك و تعالى مرحمت فرموده است به همه جا، نورافكن كرده است و شما دنبال اين باشيد كه انشاءاللّه، اين مسئله به طور شايسته عمل بشود و عمده اجتماع شماست. باز هم عرض مىكنم اجتماع شما، وحدت شما [كار ساز است.] آنهايى كه حتى با ماها بد هستند، خوب، ما بد، اسلام كه بد نيست. اگر ديدند كه رأى دادن به رئيسجمهور، هر كه مىخواهد باشد، اجتماع در جمعيت مسلمين كه هست، اين اسباب تقويت اسلام است، آنهايى كه به اسلام عقيده دارند، بايد خودشان هم بيايند در ميدان و بيايند رأى بدهند. اين طور نباشد كه حالايى كه مطابق ميل من نشده، من كنار بروم. نخير، انسان بايد مطابق ميلش هم كه نباشد، مع ذلك، در ميدان باشد. مرحوم مدرس ـ رحمهاللّه ـ گفته بود كه من با جمهورى مخالفم ـ آن وقت مخالفت با جمهورى يك چيزى بود كه واضح بود بايد بشود؛ براى اين كه آنها مىخواستند بساط درست كنند ـ گفت من با، گفته بود من با جمهورى مخالفم، لكن اگر جمهورى شد، كنار نمىروم، من در ميدان هستم، من مىروم سراغش. يك انسانى كه مىخواهد خدمت بكند، با هر رنگى كه دارد، بايد برود خدمت بكند. موافق ميل من است، خوب، خدمت مىكند؛ موافق ميل من هم نيست، خدمت به اسلام است، خدمت به جمهورى اسلامى است. كسانى كه جمهورى اسلامى را صحيح مىدانند، ولو با افراد مخالف هستند، اينها هم بايد شركت بكنند. اگر شركت نكنند، دليل بر اين است كه جمهورى اسلامى را قبول ندارند. من از خداى تبارك و تعالى تقاضا دارم كه ما را موفق كند كه همۀ ما به خدمت به اسلام موفق بشويم و اميدوار است كه رزمندگان ما را هم در جبههها تقويت كند، همان طورى كه قوى هستند بيشتر تقويت كند و خداوند همۀ ما را تابع احكام اسلام قرار بدهد. والسلام عليكم و رحمة اللّه
عنوان :
لزوم اهتمام به امر قضا و وظایف سفرا و نمایندگان جمهورى اسلامى در خارج
مرجع :
صحیفه امام (۱۹) صفحه ۳۴۴
مکان :
تهران، جماران
تاریخ :
۱۳۶۴-۰۵-۰۸
حضار :
اعضاى شورایعالى قضایى کارکنان قوه قضاییه وزیر امور خارجه و نمایندگان جمهورى اسلامى در کشورهاى اروپایى و امریکایى