عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم تقدير از زحمات كميتههاى انقلاب اسلامى من از برادران تشكر مىكنم كه در اينجا تشريف آورديد تا از نزديك خدمت شماها برسم. زحمات شما برادران و كميته موجب قدردانى است كه در آن وقتى كه اول انقلاب بود و پيروزى انقلاب بود و طبع هر انقلاب يك شلوغيهايى و بىامنيهايى هست، شماها بحمداللّه توانستيد شهرها را امن كنيد و تسلط پيدا كنيد بر شهرها از جهت امنيت؛ و از آن وقت تاكنون هم با برادران سپاهى خودتان، ارتشى خودتان، همه خدمتگزار به اسلام و به كشور عزيز خود بوديد. و اين امرى است كه پيش خداى تبارك و تعالى ثبت است، و اميدوارم كه تا آخر هم اين امر استدامه پيدا بكند و در درگاه خداى تبارك و تعالى نام شما ثبت بشود با نام كسانى كه در صدر اسلام براى پيروزى اسلام خدمت كردند. دفاع از اسلام و كشور اسلامى با رفتن در خاك عراق آنچه كه معلوم است و شما همه مىدانيد ما امروز در حال دفاع هستيم، گو كه تبليغات خارجى بر ضد ما هرچه باشد. لكن شما مىدانيد كه الآن بعضى از شهرهاى ما و بعضى از زمينهاى ما در دست دشمن است، و شهرهاى مرزى ما هر روز در زير توپهاى دوربرد و موشكهاى دشمن است و بر همۀ ما واجب است كه دفاع كنيم از كشور خودمان؛ و دفاع اين است كه ما دشمن را تا آنجا برسانيم و برانيم كه نتواند با موشكهاى خودش شهرهاى ما را بكوبد. رفتن در خاك عراق نه هجمه به عراق است، دفاع از اسلام و كشور اسلامى است. نظير اينكه اگر يك كسى در خارج منزل شما بايستد از داخل خانه خودش سنگپرانى كند و موجب خسارت جانى و مالى بشود، اگر شما وارد بشويد در منزل او، شما هجمه نكرديد به او، شما مىخواهيد دفاع كنيد از خودتان. ما هيچ وقت بناى هجوم به يك كشورى نداريم. ما بناى دفاع داريم از يك متعدى و از يك هجمهگر و از يك خدانشناس كه در خارج، وقتى نتواند در داخل وارد بشود و كارى بكند، با توپهاى دوربردشان و موشكها از خارج، از جاهاى دور مىاندازد و كشور ما را ويران مىكند و عزيزان ما را مىكشد. ما در حال دفاع هستيم گو كه اين تبليغات خارجى مىگويند كه نه شما وارد شديد در كشور ديگرى. از اول جنگ تا حالا كه آنها وارد بودند صحبتى نبود، حرفى نبود، اشكالى نبود، نه در سازمانها و نه در رسانههاى گروهى. امروز كه ما براى دفاع از خودمان مىخواهيم اين را تا جايى ببريم كه نتواند به ما خسارت وارد كند، ما هجوم كرديم به عراق؟! طبع آنهايى كه تبليغ بر ضد اسلام مىكنند همين است. بنابراين، ما چون مدافع هستيم بر همۀ ما يك امر واجب است، منتها هر كسى دفاع را به يك نحوى بايد بكند. حفظ كشور در پرتو وحدت نيروهاى مدافع كميتهها بحمداللّه در داخل دفاع مىكنند و در مرزها هم هستند و در جبههها هم هستند، پاسدارها هم همين طور، ارتشيها هم همين طور؛ و اين براى اين است كه ما يك ارتش جداى از سپاه و سپاه جداى از كميته و كميته جداى از بسيج و همۀ اينها جداى از عشاير نداريم. ما يك برادرهايى هستيم كه اسماءشان مختلف است لكن ارواحشان يكى است. چند تا برادر كه هر كدام اسم دارند، اسمشان مختلف است اما گروههاى مختلف نيستند، برادرند. گروههاى ما اسماءشان مختلف است: بسيج است، سپاه است، ارتشى است، كميته است و امثال اينها، لكن روح آنها يكى است، وحدت عقيدتى، وحدت ايمانى دارند و اين سبب شده است كه شماها توانستيد اين همه قدرتهاى بزرگ را بشكنيد و در مقابل تمام قدرتها در عالم بايستيد، و تا اين روح برادرى محفوظ است و كميته نمىگويد من در مقابل ارتش، ارتش نمىگويد من در مقابل سپاه، سپاه نمىگويد من در مقابل ديگران، تا اين روح محفوظ است شما هم محفوظيد. و من اميدوارم كه ان شاء اللّه اين روح وحدت و اين روح انسانيت در جامعۀ ما محفوظ باشد؛ و اين كشور از آسيبهايى كه در آتيه براى او تهيه دارند مىبينند محفوظ بماند. و ما ايستادهايم در مقابل دفاع از كشور خودمان و دفاع از اسلام عزيز در مقابل هر مهاجم. مهاجم مىخواهد ابرقدرت باشد، مىخواهد قدرت كم، فرقى در نظر ما نيست. ما واجب است برايمان دفاع كنيم از نواميس اسلام و نواميس خودمان و دفاع كنيم از كشور اسلامى خودمان و مادامى كه در حال دفاع هستيم، با هر قدرتى كه بخواهد هجمه بكند بر ما، مقابله مىكنيم و هيچ هراس نداريم؛ غايت امر اين است كه ما در راه خدا شهيد مىشويم و اين غايت آمال جوانهاى ماست. و من اميدوارم كه اين قدرت محفوظ بماند و شما با همين قوه و قدرت پيش برويد. و چون در حال دفاع هستيم، مادامى كه جبههها احتياج دارند به اينكه كمك بشود برايشان، بر همه واجب است كه در جبهه بروند و دفاع كنند. البته كميتهها چون كارهاى داخلى دارند آنها هم در حال دفاع هستند. دفاع داخلى هم مهم است و همين طور آنهايى كه در كردستان هستند و در آنجا زحمت مىكشند، همان طورى كه كسانى كه در جبهههاى غرب هستند و جنوب هستند، آنهايى كه در كردستان و جاهاى ديگر هم زحمت مىكشند مورد تقدير همۀ ملت است. و ما از باب اينكه يك ملت واحد هستيم، يك جمعيت واحد هستيم، همۀ ما براى همۀ كسانى كه براى اين كشور زحمت مىكشند و براى اين ملت جانفشانى مىكنند و براى اسلام فداكارى مىكنند، دعا مىكنيم، و همۀ ملت شكرگزارند نسبت به همۀ شماها. دشمنى با ملت ايران در تمام ابعاد آن و شما مىبينيد كه در مقابل شما جوانهاى عزيز سرتاسر ملت، سرتاسر كشور، جوانهاى برومند سرتاسر كشور، در مقابل شما همه جور دشمنى هست، دشمنهاى نظامى هست، دشمنهاى تبليغاتى هست. شما الآن ملاحظه مىكنيد كه اين نفتى كه الآن نشت كرده است در خليج و برادرهاى خليجى ما را به زحمت انداخته است و ملت عرب را دارد به زحمت مىاندازد و الآن در حال زحمت هستند، شما ملاحظه بكنيد كه تمام اين تبليغات خارجى باز به ضد ماست. نظير اين است كه بگويند كه چرا شما نفت داريد تا اينكه صدام بزند و نفتتان بيايد، اين تقصير با شماست كه نفت داريد، اين تقصير با شماست كه مردمتان در خوزستان هستند، تقصير از صدام نيست كه اينها را مىكشد، تقصير از آنهاست كه آنجا هستند و كشته مىشوند. اينها وضعشان اين طورى است كه يك كلمه راجع به صدام كه چرا اين كار را كردى، چرا اين نفت را، حالا ما كار نداريم به [اينكه] احتياج به اين نفت جزئى نداريم بحمداللّه. ما راجع به اين حرف مىزنيم كه خوب، اين برادرهاى عربى كه الآن در اطراف خليج هستند، از كويت و نمىدانم قطر و دوبى و بحرين و امثال اينها، اينها الآن در مضيقۀ آب هستند، نمىگويند كه چرا اين كار را كردى، اين دولتها نمىگويند صدام چرا اين كار را كرده، مىگويند نفتهاى ايران آمده اينجا! نفتهاى ايران خودش راه افتاده رفته آنجا! اصلاً وضع دنيا يك وضع تأسفبارى است كه نمىشود گفت كه اين چه جور وضعى پيدا كرده؛ اين چه روحيهاى است كه اين مردم دنيا پيدا كردند. يعنى اينهايى كه رسانههاى گروهى دستشان است و اينهايى كه قدرتها دستشان است اجتماع مىكنند كه ببينيم چه بايد كرد. خوب، چه بايد كرد؟ هرچه صدام اجازه فرمايند آن طور بايد عمل كرد! يك نفر آدمى كه اين همه تاكنون جنايت كرده و يك كلمه نگفتيد شماها خوب اين جنايت به ما بوده؛ تقصير ما هم اين است كه مىگوييم اسلام بايد باشد. اما اين جنايت اخيرى كه كرده است و به اعراب اين جنايت را كرده است، به ما كه اين جنايت نشده، جنايت به ما اين است كه نفت ما رفته است، اما بيچاره زن و بچه اين عرب چه كرده؟ زن و بچه خليج چه كرده است؟ در عين حالى كه اين جنايت به خود آنها وارد شده است، حالا هم كه اجتماع مىكنند نمىتوانند جلوى اين را بگيرند، جلوى اين را بگيرند كه تضمين بدهد كه حمله نكند تا بروند درست كنند اينجا را. اين وضع، يك وضع عجيبى پيدا كرده است اين دنيا. و خداوند انشاءاللّه اصلاح كند اين بشر را و اين وضعى كه الآن، اين روحيهاى كه الآن بشر به خودش گرفته است. خودباختگى دولتهاى منطقه نسبت به قدرتهاى بزرگ اين خودباختگى كه الآن اين دولتهاى اطراف خليج و غير خليج و اينها از خود نشان مىدهند نسبت به قدرتهاى بزرگ، اينها گمان مىكنند كه اگر صدام مثلاً دستش برسد يكى از اينها را مىگذارد سر كار باشند صدام يك روحى دارد كه نمىشود جلويش را بگيرد، نمىتواند جلويش را بگيرد، اگر مىتوانست جلويش را بگيرد كه خودش را به اين وضع نرسانده بود؛ باز اينها كمك او مىكنند. اينها خيال مىكنند كه اگر اينها گرفتار شدند، امريكا مىآيد و جلوى اين را مىگيرد كه مبادا به آنها صدمهاى وارد بشود. امريكا شماها را براى نفتتان مىخواهد. امريكا شما را براى اين مىخواهد كه بازار درست كند كه نفتتان را ببرد و بنجلها را بياورد به شما بفروشد به قيمت گران؛ چه كار دارد امريكا به اينكه شما چه حال داريد. شما هر حالى مىخواهيد داشته باشيد، ملتهاى شما هرچه مىخواهند گرسنه باشند، ملتهاى شما هر چه مىخواهند تشنگى بكشند الآن، او چه كار به اين كارها دارد، او مىخواهد كه از شما استفاده ببرد؛ نه استفادهاى كه يك انسان از انسان مىبرد، نه استفادهاى كه يك انسان از يك عبد مىبرد، استفادهاى كه حتى از حيوانات هم پستتر ما را حساب مىكنند و مىخواهند استفاده ببرند. دفاع در مقابل دخالت قدرتها در امور كشور تا مجتمع نشويد، تا دستتان را به هم ندهيد، تا اخوت اسلامى را حفظ نكنيد، نمىتوانيد در مقابل اين قدرتها بايستيد. تمام شيرۀ جان شما را مىكشند و مىبرند و ملت شما را آن طور ضعيف و زبون و بيچاره مىكنند و همه نشستهايد هى منتظريد كه امريكا برايتان كار بكند. همان طورى كه ما ننشستيم كه امريكا يك كارى براى ما بكند. ما نشستهايم كه امريكا اگر بخواهد شيطنت كند جلويش را بگيريم، نشستهايم كه اگر شوروى بخواهد كارى بكند جلويش را بگيريم، دفاع بكنيم از خودمان. ما دنبال اين نيستيم كه امريكا براى ما كار بكند. «ما امريكا را زير پا مىگذاريم» در اين امور؛ نمىگذاريم كه دخالت در امور ما بكند، نمىگذاريم كسى ديگر هم دخالت بر ما بكند. بخواهند هم اگر چنانچه هجمه بكنند، ما نمىگذاريم اينها طيارههايشان پياده بشوند، چتربازهايشان را بين هوا مىكشيم، از بين مىبريم. مگر آنها مىتوانند به اينجا هجمه كنند؟ ولى آنها هيچ وقت عقلشان به اين كمى نيست كه بخواهند يك هجمهاى بكنند؛ آنها دنبال نقشهاند كه ما را به جان هم بيندازند. ايجاد اختلاف، ترفند دشمن جهت غلبه بر ما من اين را كراراً عرض كردهام و كراراً هم به شما خواهم گفت اگر زنده باشم. كه مادامى كه شما با هم هستيد، كميتهاى نمىگويد من كميته بايد چه باشم، كميتهاى مىگويد ما مسلمانها بايد چه جور باشيم، ارتشى هم نمىگويد من ارتشى بايد چكاره باشم، اين هم مىگويد كه ما قواى مسلحه بايد چه جور باشيم، ملت ما بايد چه باشد، سپاهى هم همين را مىگويد، عشاير هم همين را مىگويد، بازارى هم همين را مىگويد، كوچهاى هم همين را مىگويد، مادامى كه اين طور هستيد محال است كه قدرتى بتواند به شما غلبه بكند. نمىشود، براى اينكه اين قدرتهاى بزرگ دنبال اين هستند كه يك منافعى پيدا كنند. دنبال اين نيستند كه يك ضررى بزنند، مىخواهند منفعت براى خودشان پيدا بكنند منتها اگر عالم هم بر باد رود منفعت براى آنها باشد، خوب است. اما يك كشورى اين جورى را مىبينند كه منفعت اينجا ندارند، اينها با آن قدرتشان در افغانستان فهميدند كه ضرر كردند. من هم از آن روز اولى كه سفيرشان آمد پيش من و گفت دولت افغانستان از ما خواسته، گفتم نكنيد اين كار را شما ضرر مىبريد، حالا هم فهميدند كه ضرر بردند. مىدانند كه نمىشود يك مملكتى كه وضعش اين طورى است نمىشود به آن هجمه كرد، منفعت در اينجا نيست، همهاش ضرر است. لكن دنبال اين هستند كه بين شماها اختلاف بيندازند، دنبال اين هستند كه زمزمۀ اختلاف ايجاد كنند، يك جا بگويند كمبود هست، يك دسته هى فرياد بزنند كه ما كم داريم، كم داريم. اينها خيال مىكنند كه جاهاى ديگر زياد دارند. آقا در جاهاى ديگر صفهاى طولانى بيشتر از اينجاست. اينجا قحطى نيست كه، اينجا فراوانى است منتها گرانى است؛ گرانى هم علاج مىشود. ما نواميس خودمان را، اسلام خودمان را، جان خودمان را، جان جوانانمان را به خطر بيندازيم كه گوشت گران است! ميوه گران است! و اگر بخواهد اين شكاف پيدا بشود كه يك دسته نِقْ بزنند و يك دسته هم كمك او بكنند و يك دسته هم ـ نمىدانم ـ تبليغات سوء بكنند و بين خود ملت، هى داخل هم و خصوصاً بين سپاه و ارتش و كميته و امثال اينها خداى نخواسته، اين وحدتى كه هست از بين برود، آن روزى كه اين وحدت از بين رود مرگ همۀ ما و به باد رفتن همۀ نواميس و به باد رفتن همۀ زحمتهاى انبيا ـ عليهم السلام ـ نسبت به اين كشور خودمان و نسبت به كشورهاى ديگر به باد فنا خواهد رفت. ظلم به ملتها بواسطه ضربه خوردن اسلام شما بدانيد و بايد بدانيد اشخاصى كه روشنفكرند باصطلاح، اشخاصى كه كنار نشستهاند و فحش مىدهند، اشخاصى كه بيرون نشستهاند و توجه به مسائل داخل ندارند، بدانند كه اگر يك سيلى بخورد امروز اسلام در اين كشور، تا آخر ديگر بايد ملتها تحت اين فشارها باشند. امروز اسلام در اينجا سر بلند كرده است و بيرقش بلند شده است و من اميدوارم كه اين جلوهاش به همه جا برسد، و مستضعفين از زير بار اين ظلمها بيرون بروند. آنهايى كه نق مىزنند براى اين كشور و به خيال خودشان دلشان براى اسلام مىسوزد، آنها بدانند كه اگر اين اسلامى كه الآن در اينجا هستش سيلى بخورد اسلام تا آخر سيلى خورده است؛ بايد هى بنشينيد و حسرت ببريد. باز هم برگردد به آنجايى كه يك نفر پاسبان بيايد همهتان را وقتى كه از بين ببرد به همهتان اهانت كند جرأت حرف زدن نداشته باشيد. زمان رضاشاه را يادتان هست، زمان اوايل محمدرضا هم يادتان هست، اخيراً البته زورش نمىرسيد. تا دست به هم ندهيد، تا همه با هم نباشيد، تا آنهايى كه به نوايى نرسند خيال كنند اين نواست. واللّه خدا مىداند كه اينهايى كه الآن گرفتار هستند، اين وزير كشورى كه اينجا نشسته گرفتار است الآن، نه اينكه نوا دارد، بينواست. رئيس جمهورش هم همين طور، مجلسش هم همين طور و دولتش هم همين طور، پاسبانهايش و ـ نمىدانم ـ قواى مسلحش هم همين طور، اينها جانفشانى دارند براى اين مملكت مىكنند؛ بايد اينها را حفظشان كرد. نبايد نِقْ زد، بايد نگهدارى كرد از اينها براى خاطر خدا، براى خاطر نواميس خودتان، براى خاطر كشور خودتان. اگر دلسوز براى كشور هستيد بايد كه [همت] بكنيد، هى ننشينيد آنجا بگوييد ما كشورمان دارد از بين مىرود؛ شما داريد تبليغ مىكنيد. با تبليغ، شماها مىخواهيد كشور را از بين ببريد والاّ عهد و پيمان بستن با ـ نمىدانم ـ صدام، كشور ما را حفظ مىكند؟! وادار كردن ـ نمىدانم ـ دولتهاى خارج را به اينكه به اينجا چه بكنند كشور را حفظ مىكند؟! خوب، يك قدر آدم بشويد، توجه بكنيد به مسائل. و من اميدوارم كه هر كس هر كارى مىخواهد بكند، شما جوانهاى ما، اين ملت ما، اين ملت عزيز ما همهشان با هم همين طورى كه الآن برادر هستند برادر باشند و همين طورى كه با هم متحد هستند و من و تو ندارد در كار، اينطور باشند تا انشاءاللّه كشورشان حفظ بشود و هيچ كس هم نتواند به شما آسيبى برساند. خداوند انشاءاللّه همۀ شما را حفظ كند و موفق باشيد و مؤید باشيد و به كارهايتان ادامه بدهيد و با قدرت به پيش برويد كه اسلام را انشاءاللّه صادر كنيد به جاهاى ديگر. و خداوند همۀ شما را حفظ و موفق نگه دارد. والسلام عليكم و رحمة اللّه
عنوان :
ضرورت دفاع از کشور در مقابل دشمن
مرجع :
صحیفه امام (۱۷) صفحه ۴۲۰
مکان :
تهران، حسینیه جماران
تاریخ :
۱۳۶۲-۰۱-۲۱
حضار :
ناطق نورى، علىاکبر (وزیر کشور)، مسئولان و پرسنل کمیتههاى مرکزى انقلاب اسلامى سراسر کشور