بسم اللّه الرحمن الرحيم مسئوليت مقدس مادرى، بالاترين مسئوليتها شما خانمها به طورى كه حالا خودتان مىگوييد معلم هستيد؛ دو شغل شريف داريد. شما خانمها دو تا شغل بسيار شريف داريد. يكى شغل تربيت فرزند، كه اين از همۀ شغلها بالاتر است. يك فرزند خوب شما اگر به جامعه تحويل بدهيد، براى شما بهتر است از همۀ عالَم. اگر يك انسان شما تربيت كنيد، براى شما به قدرى شرافت دارد كه من نمىتوانم بيان كنم. پس شما يك شغلتان اين است كه بچههاى خوب تربيت كنيد. دامن مادرها دامنى است كه «انسان» از آن بايد درست بشود. يعنى اول مرتبۀ تربيت، تربيت بچه است در دامن مادر؛ و براى اينكه علاقۀ بچه به مادر بيشتر از همۀ علايق هست و هيچ علاقهاى بالاتر از علاقۀ مادرى و فرزندى نيست. بچهها از مادر بهتر [مسائل] را اخذ مىكنند. آنقدرى كه تحت تأثير مادر هستند، تحت تأثير پدر نيستند، تحت تأثير معلم نيستند، تحت تأثير استاد نيستند. از اين جهت بچههايتان [را] در دامنتان تربيت اسلامى، تربيت انسانى بكنيد تا وقتى تحويل مىدهيد شما اين بچه را به دبستان، يك بچۀ صحيح، اخلاق خوب، آداب خوب؛ آنطور تحويل بدهيد. جدايى فرزند از مادر، مايۀ عقدهها و مفسدهها پس يك شغل، شغل تربيت اولاد است؛ كه معالأسف در آن حكومت طاغوتى اين شغل را مىخواستند از اين مادرها بگيرند. تبليغ كردند به اينكه زن چرا بچهدارى بكند ... اين شغل شريف را منحطش كردند در نظر مادرها؛ براى اينكه مىخواستند كه مادرها از بچهها جدا بشوند، بچهها را ببرند در پرورشگاهها بزرگ كنند؛ مادرها هم على_' حده بروند يك كارهايى كه آنها دلشان مىخواهد بكنند و بچه در پرورشگاه وقتى كه بزرگ بشود، يك بچهاى كه در دامن مادر بزرگ بشود نيست؛ عقده پيدا مىكند. وقتى بچه در پرورشگاه و بدون مادر با اجنبى بخواهد سر و كار داشته باشد و محبت مادر از سر او كم بشود، اين بچه عقده پيدا مىكند. بسيارى از اين مفسدههايى كه در جامعه واقع مىشود، از اين بچههايى هستند كه عقده دارند؛ از اين انسانهايى هستند كه عقده دارند. مبدأ يك عقدۀ بزرگ، اين جدا كردن بچه از مادر است. محبت مادرى لازم دارد بچه. بنابراين، اين شغل كه شغل انبيا است و انبيا هم آمدند براى اينكه انسان درست كنند، اين شغل اول شما هست؛ در اول تربيت بچه. معلمان در راستاى رسالت پيامبران و چون شما معلم هستيد، از اين جهت يك شغل شريف ديگرى به شما محول شده. و به آنقدر كه اين شغل شريف است، مسئوليت آن هم بزرگ است. شغل شما شغل انسانسازى است. معلم انسان درست مىكند، همان شغل انبيا است. انبيا آمدند، از اول هر نبىاى آمده است تا آخر، فقط شغلش اين بوده كه انسان درست بكند، تربيت كند انسانها را. شغل معلمى همان شغل انبيا است. پيغمبر اكرم معلم همۀ بشر است، و بعد از او حضرت امير ـ سلاماللّه عليه ـ باز معلم همۀ بشر است. آنها معلم همۀ بشر هستند، شما معلم يك عده از بشر. شغل همان شغل است؛ يعنى شعبۀ همان است؛ كار، يك كار است؛ آنها در يك محيط وسيعتر، و ما در يك محيط كوچكتر. بنابراين، اين شغل شما [نيز] يك شغل بسيار شريفى است؛ لكن مسئوليتش هم بسيار زياد است؛ چنانكه مسئوليت انبيا بسيار زياد بود. انبيا به همان مقدار كه براى آدمسازى آمده بودند مسئوليتشان زياد بود. منتها آنها مسئوليتشان را به انجام رساندند، كارهايى كه به آنها محول بود به انجام رساندند. شما شغلتان بسيار شريف است و همان شغل انبيا است؛ مسئوليتتان هم همان مسئوليت است. نقش معلمان در صلاح و فساد جامعه و بايد توجه داشته باشيد كه اين بچههايى كه پيش شما تربيت مىشوند تربيت دينى بشوند، تربيت اخلاقى بشوند. اگر يك بچۀ متدين را شما تحويل جامعه بدهيد، يكوقت مىبينيد همين يك بچۀ متدين متعهد يك جامعه را اصلاح مىكند. يك فرد ممكن است يك جامعه را اصلاح بكند؛ بنابراين، اگر خداى نخواسته اين بچه از دامن شما درست از كار در نيايد، از تحت تربيت شما كه معلم هستيد درست از كار در نيايد، ممكن است يك بچه يك جامعه را فاسد بكند، و شما مسئول باشيد. شما از آن طرف [اگر] يك فرد را تربيت صحيح بكنيد، آنقدر شرافت داريد كه همان شرافت انبيا است. از اين طرف، اگر خداى نخواسته تربيتتان نسبت به بچههايى كه توى دامنتان هست، يا بعداً كه بچههايى كه تحت تربيت شما هستند، اگر خداى نخواسته فاسد تربيت بشوند، ممكن است كه يك جامعه را فاسد كنند. خداوند انشاءاللّه شما را حفظ كند و سعادتمند كند؛ و مربى خوب باشيد براى بچهها و مربى خوب باشيد براى اين دخترهايى كه مىآيند پيش شما تربيت مىشوند. خداوند همهتان را حفظ كند.
عنوان :
تربیت فرزند از دیدگاه اسلام
مرجع :
صحیفه امام (۸) صفحه ۱۱۸
مکان :
قم
تاریخ :
۱۳۵۸-۰۳-۲۱
حضار :
بانوان فرهنگى دزفول