بسم اللّه الرحمن الرحيم اوضاع جارى در ايران موجب نگرانى شديد اينجانب است. خوف آن دارم كه شدت فشار عصبى بر شاه و بستگانش حملههاى جنونآميز آنان را تشديد كرده و ملت ايران را بيش از پيش به خاك و خون كشد. كشتار دستهجمعى كرمان و آتشزدن مسجد و مقدسات مسلمين و ضرب و شتم مرد و زن بىدفاع در آن، و كشتار بىرحمانۀ همدان و بعضى از شهرستانهاى ديگر در شرق و غرب، شمال و جنوب ايران كه نام بردن يكايك شهرها از عهده خارج است، نمونهاى از اين جنون است. اين نحو جنايات از كسانى كه از ادامۀ حكومت ظالمانۀ خود مأيوس هستند و نفسهاى آخر خود را مىكشند، امرى است كه قبلاً پيشبينى آن را كرده بودم. بايد ملت شريف مظلوم و جناحهاى علاقهمند به اسلام و كشور، قدرت تفكر را از دشمن سلب كرده و به حكومت غاصبانۀ آن هر چه زودتر خاتمه دهند؛ چرا كه اين نقشۀ شيطانى سياستهاى خارجى است كه با كشتارهاى پياپى و آتشزدن مغازههاى مؤمنين مبارز، مىخواهند ملت غيور ايران را خسته كنند تا دست از نهضت اسلامى خود بردارند و ميدان را براى چپاولها و خيانتها باز گذارند؛ غافل از آنكه ملت شجاع و بيدار و بپاخاسته، تا سرنگونى اين رژيم فاسد و قطع دست اجانب غارتگر از خزاين ملت، آرامشدنى نيست. بر حسب اطلاع، اخيراً شاه دست به جنايت ديگرى زده است؛ و آن خارج نمودن جواهرات سلطنتى است كه از مال اين ملت فقير تهيه كردهاند، و نيز خود و وابستگانش مشغول فروش مستغلات و مؤسساتى هستند كه از پول ملت تهيه شده است. بايد به مبارزات مثبت و منفى ادامه داد و اين ياغى را هر چه زودتر از مملكت خارج نمود. پيش كشيدن شعار عمل به قانون اساسى كه اخيراً ايادى شاه در مجلسين عنوان كردهاند، خيانت به اسلام و كشور است. نغمۀ بقاى رژيم و رفتن شاه، كشتن افعى و پروراندن بچۀ اوست. ملت عزيز ما با قيام دلاورانۀ خود و نثار خون فرزندان عزيز خود، نام ارجمند خود را در تاريخ و در صف اول مجاهدان اسلام ثبت نمود. امروز عقبنشينى، ننگ و عار و انتحار است. مخالفين شاه از هر گروه و دستهاى كه باشند بايد بدانند كه اگر به اين مار زخمى مهلت دهند، چنان ضربهاى مىخورند كه تا آخر در زير سلطۀ اجانب و نوكران آنان دست و پا زنند. ما [در مقابل] خداوند تعالى و نسلهاى آينده [مسئول] هستيم. عزيزان من! از فدايى دادن و نثار جان و مال در راه خدا و اسلام و ملت مسلمان نهراسيد، كه اين شيوۀ پيغمبر عظيمالشأن و اوصيا و اولياى آنان بوده، و خون ما رنگينتر از خون شهداى كربلا نيست كه با مخالفت با سلطان جائر كه متمسك به اسلام بود و خود را خليفۀ اسلام معرفى مىكرد، ريخته شد. شما كه براى اسلام بپا خاستهايد و جان و مال نثار مىكنيد، در صف شهداى كربلا هستيد؛ چرا كه پيرو مكتب آنانيد. اكنون بايد مطالبى را تذكر دهم: 1 ـ بايد ملت ما از روحانى و سياسى تا دانشگاهى و بازارى و دهقان و كارگر و كارمند از موضع قاطعى كه تا كنون داشتهاند، كه آن برچيده شدن رژيم منحط پهلوى و به دست آوردن استقلال و آزادى در سايۀ حكومت عدل اسلامى است، يك قدم عقبنشينى نكنند كه عقبنشينى، كشتار سفاكانۀ شاه را افزايش مىدهد، و سستى در اين راه، خون پاك جوانان عزيز ما را پايمال مىگرداند و مسئوليت آن به عهدۀ همۀ ماست. 2 ـ از اظهارات پوچ دولت امريكا و انگليس و شوروى مبنى بر پشتيبانى از شاه براى حفظ منافع خودشان نهراسيد؛ كه نمىهراسيد. به شهادت تاريخ، هيچ قدرتى نمىتواند آتش قلب ملت مظلومى را كه براى رسيدن به آزادى و استقلال قيام كرده است، فرو نشاند. ملت ما تحمل شاه و جنايتهاى او و دار و دستهاش را نمىكند، و پشتيبانان شاه از ضررى عظيم برخوردار خواهند شد. ما طالب حق خود هستيم و به حقيم و دست خدا با ماست و بالاتر از دست ابر قدرتهاى شرق و غرب است؛ يَدُاللّهِ فَوْقَ اَيْديهِمْ. 1
3 ـ سلام اينجانب را به رؤساى محترم ارتش برسانيد، و به نيروهاى زمينى، دريايى و هوايى پس از تحيت و سلام بگوييد ايران كشور شماست و ملت ايران ملت شماست؛ به ملت بپيونديد. من مىدانم بسيارى از شما به ملت و كشور اسلام وفادار هستيد و از اين كشتارها و غارتگريهاى شاه خائن و بستگانش و جنايتكاران بينالمللى ناراحت هستيد. گاهى مطالب شما به من مىرسد. ملت شما لحظات حساسى را مىگذراند و شما بيشتر از ديگران پيش خداى بزرگ و ملت شجاع و نسلهاى آتيه مسئول هستيد؛ همتى دلاورانه كنيد و زنجيرهاى اسارت را پاره كنيد و مجال به اين خائن به اسلام ندهيد، و سرفرازى را براى خود و ملت خود بيمه كنيد. خداوند تعالى مددكار خدمتگزاران به اسلام و كشور است. 4 ـ نويسندگان امين ما كه ساليان دراز در انزوا به سر مىبرند و حكومت اختناق و ترور، مجال بيان را از آنان سلب كرده بود، اكنون كه مختصر آزادى خود را به بهاى خونهاى پاك فرزندان رشيد اسلام به دست آوردهاند، از آرمان الهى آنان غفلت نورزند و به كار مهم و اساسى افشاگرى و روشن كردن نقطۀ اصلى جنايات اخير كه شخص شاه است بپردازند، و جرايمى كه زير پرده است و مردم نمىدانند، با كمال خلوص بيان كنند، و با اين خدمت ارجمند، ديْن خود را به اسلام و ملت ادا كنند. امروز كه همۀ اقشار براى رسيدن به استقلال و آزادى بپا خاستهاند، مسئوليت نويسندگان محترم و مسئول به مرحلۀ بسيار حساسى رسيده است. ملت بر سر دو راهى حيات و مرگ، استقلال هميشگى و بردگى دائمى است؛ انحراف از راه ملت اگر چه يك قدم باشد، كمك به تباهى و نيستى ملت شجاع و خيانت به اسلام و مسلمين است. نويسندگان محترم به طور شايسته خواستههاى ملت را منعكس كنند و به جنبش بزرگ اسلامى كمك نمايند. 5 ـ گاهى شنيده مىشود كه در دانشگاه شعارهايى داده مىشود كه مورد استفادۀ رژيم است. بايد جوانان ما بدانند كه چين و شوروى، چون امريكا و انگليس از خون ملت ما تغذيه مىكنند. تقاضاى من از شما كه از شعارهايى كه شخص شاه از آن استفاده مىكند بپرهيزيد و روى پاى خود بايستيد و به شرق و غرب گرايش نداشته باشيد. فريب غارتگران بينالمللى را نخوريد. آنان كه شما را در جريان اين قبيل شعارها قرار مىدهند از وابستگان رژيم هستند؛ از آنان احتراز كنيد و به دوستان ديگر بپيونديد، و با شعار توحيد و اسلام، دست دودمان پهلوى و گروه نفتخوار را از كشور خود قطع كنيد، و به آغوش اسلام برگرديد، كه اسلام برخلاف ادعاهاى كاذب مكاتب ديگر كه سران آن هميشه گفتهاند و عمل نكردهاند و با بردن منابع ايران، ما را در فقر و وابستگى قرار دادهاند، به خواست تمام مردم محروم، جامۀ عمل مىپوشاند. ما با آغوش باز از شما استقبال مىكنيم و به شما خدمت مىكنيم. اسلام براى نجات مستضعفين آمده است. 6 ـ آزادى تعدادى از زندانيان سياسى پس از چندين سال شكنجه و رنج و محروميت از حقوق اوليه، آزادى از زندانى است به زندانى بزرگتر. آيا ملت ايران از جنايتها و شكنجههاى قرون وسطايى كه شاه در سياهچالهاى زندان بر فرزندان آنان روا داشته است، مىگذرد؟ آيا سلب همۀ حقوق در ساليان متوالى از مردمانى كه براى نجات وطنشان از شرّ شاه و اجانب، حاضر به همه گونه فداكارى شدهاند، جرم قابل تعقيب نيست؟ آيا مجرم اصلى در تمام جرايم وارده بر ملت خصوصاً زندانيان سياسى، شخص شاه نيست؟ آيا نبايد اين مجرم بزرگ به خاطر به زنجير كشيدن گروهى مظلوم محاكمه شود و به مجازات برسد؟ گر چه مجازات تبهكاريهاى او، جز در روز جزا ممكن نيست. زندانيان سياسى ما مىدانند كه آزاديهاى خود را در اثر جانبازيهاى شجاعانۀ ملت مسلمان ايران به دست آوردهاند، و سپاس و تقدير آنان در برابر اين فداكاريها آن است كه مبارزات بىامان خود را تا واژگونى رژيم و آزادى ديگر برادران و خواهران خود ادامه دهند. اكنون كه مشغول نوشتن اين تذكرات هستم نمىدانم به خواهران و برادران و مادران ايران چه مىگذرد. روز چهارم آبان، روز عزاى ملى و مبدأ بدبختيهاى ايران مظلوم است. عزيزان من صبور باشيد كه خدا با صابران است. وسوسۀ شياطين در شما مؤثر نشود كه قيامهاى مكرر شما نشان داده است كه هرگز نمىشود. آنان كه آيۀ يأس براى شما مىخوانند، عمال اجانب و شاه هستند كه با وسوسۀ شيطانى مىخواهند شاه و منافع غارتگران را حفظ كنند؛ اينان را به صراط مستقيم الهى بخوانيد و اگر تسليم نيستند، از خود برانيد و آنان را مأيوس كنيد. قيام شما براى خدا و رهايى امت اسلامى مىباشد، و تحمل و رنج در راه آن از بزرگترين عبادات است و به فضل الهى، براى شما ثواب مجاهدين صدر اسلام را دارد. طولانى بودن راه خدا شما را استوارتر گرداند؛ چنانچه رنجهاى بيست و چند ساله، رسول اكرم ـ صلىاللّه عليه و آله و سلم ـ را استوار و استوارتر مىكرد. از خداوند متعال نصرت اسلام و رهايى مسلمين را خواستارم. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته. روحاللّه الموسوى الخمينى
عنوان :
هشدار پیرامون خروج جواهرات سلطنتى توسط محمدرضا پهلوى
مرجع :
صحیفه امام (۴) صفحه ۱۷۸
مکان :
پاریس، نوفللوشاتو
تاریخ :
۱۳۵۷-۰۸-۰۴
مخاطبین :
(ملت ایران)