بسم اللّه الرحمن الرحيم برطرف شدن موانع انقلاب، به دست ملت من بايد تشكر كنم از آقايانى كه در اين سرما و زحمت تشريف آوردند اينجا و اينجا را مفتخر كردند به وجود شريف خودشان؛ هم از بانوان و دوشيزگان قم و هم از علماى اعلام حوزۀ علميه و هم از پاسداران و هم از جهاد سازندگى و ديگران و آقايان طلاب كاشان. انشاءاللّه خداوند همۀ ما و شما را موفق كند كه به اسلام و خواستهاى اسلام تا آخرين نفس پايدار باشيم و از هيچ توطئه يا تهديدى خوف نداشته باشيم. ما چند جور گرفتارى داريم؛ يك جور گرفتاريهاى داخلى كه همه مىدانيد از جهت جنگ و از جهت فسادهايى كه گروههاى فاسد مىكنند و از جهات كمبودهايى كه داريم، اينها به نظر مىآيد كه خيلى اسباب اين نشود كه ما عقب نشينى كنيم. ما و شما آقايان و همۀ ملت كه همه با هم هستند، گرفتاريهاى داخلى را حل مىكنند و امروز يك گرفتارى غير قابل حلى ما نداريم. البته كمبودهايى داريم از قبيل كمبود قاضى، كمبود مبلغ، كه اين به عهدۀ علماى حوزۀ علميۀ قم و ساير حوزههاست كه با كمال كوشش در اين مطلب پافشارى كنند. و وجود قاضى امروز خيلى محل احتياج است و چند هزار قاضى ما لازم داريم، ايران لازم دارد و آن بايد به همت والاى علماى بلاد و مدرسين محترم حوزۀ علميۀ قم ـ ايّدهم اللّه تعالى ـ اين كمبود ولو به دراز مدت، اما نه خيلى دراز مدت، اين كمبود انشاءاللّه، حل بشود و حل مىشود. و همين طور تربيت مبلغين؛ مبلغين امروز خيلى مورد احتياج است. در شهرها، در روستاها، در مناطق جنگى و همه جا، در كارخانهها، همه جا مبلغ مورد احتياج است و كمبود داريم. بسيارى از اوقات مىآيند اينجا و شكايت دارند از اينكه نداريم مبلغ. بايد باز حوزۀ علميه، حوزههاى علميۀ همه جا خصوصاً، حوزۀ علميۀ قم همت كنند كه اين نقيصه را هم انشاءاللّه، رفع كنند و مسئلهاى نيست و خواهد رفع شد. جنگ هم يك مسئلهاى بود كه انسان خيال مىكرد كه يك هائلهاى 1
است براى ما و يك مسئلهاى است بسيار مهم، لكن معلوم شد كه منافعش بيشتر از ضررهايش بود. آن انسجامى كه در اثر جنگ بين همۀ قشرها پيدا شد و آن معناى روحانى و معنوىاى كه در خود سربازان عزيز از ارتش و ژاندارمرى و سپاه پاسداران به نمايش گذاشته شد و آن روح تعاونى كه در همۀ ملت از زن و مرد در سرتاسر كشور تحقق پيدا كرد، به دنيا فهماند كه اين مسئلهاى كه در ايران است با همۀ مسائل جداست. اينجا از باب اينكه اصل نهضت را خود ملت كرد و به ثمر رساندنش هم به دست خود ملت شد، چيزهايى كه بر ضد اين نهضت و برضد اين انقلاب است، باز به دست خود ملت از سر راه برداشته مىشود و انشاءاللّه اين هم به زودى حل خواهد شد. حل مشكلات اقتصادى بدست خود ملت مسئلۀ گرانى و مسئلۀ احتكار و اينها هم كراراً، گفته شده است به اينكه اينهايى كه گرانفروشى مىكنند، اينهايى كه احتكار مىكنند، اينها انصاف داشته باشند كه اين ملتى كه با خون خودش و با زحمت خودش شما را از آن اختناق بيرون آورد و مسئلۀ آن ناامنى به صورت قانونى را از بين برد، هيچ انصاف نيست كه شما با اين ملت با اين مستضعفين اينطور كنيد. مىدانيد كه گرانى و احتكار تلخىاش به ذائقۀ مستضعفين و عامه مردم محروم است، مشكل براى اينهاست و الا آنهايى كه بالانشيناند و از طبقات مستكبر هستند و بالانشين، آنها برايشان اين امور خيلى مطرح نيست؛ هم ذخيرهها دارند و هم اموال زياد، هر قيمتى هم باشد مىتوانند تهيه كنند. اين مستضعفين هستند كه بار اين زحمت به دوش آنهاست و بار انقلاب هم به دوش قوى محترم آنها بود و هست و اميدواريم كه اين مسئله هم حل بشود، با انصاف فروشندگان و ثروتمندان و با توجه به اولياى امور. اين مسائل داخلى يك مسائلى است كه ولو به دراز مدت حل مىشود. بحمداللّه، جهاد سازندگى به طورى كه آقا خواندند و ريز اين فعاليتها را دادند، بسيار انسان را دلخوش مىكند و اميدوارم كه فعاليت بيشتر از اين بشود و به روستاها، به مستضعفين، به محرومينى كه در طول تاريخ محروم بودند، به اينها بيشتر رسيدگى بشود و مىشود. و من تشكر مىكنم از اين همه زحمتها و اميدوارم كه از اين به بعد هم آقاى نورى كه در اين جرگه وارد شدهاند، با هدايتهايى كه مىكنند و زحمتهايى كه مىكشند، و با زحمتهاى ساير برادرهاى محترم، مشكل هم هر چه باشد، انشاءاللّه حل بشود. مشكلهاى داخلى ما يك قسم مشكلات هست كه به دست خودمان بايد حل بشود و همۀ ملت بايد در اين باب كوشش كنند. آنهايى كه كار مىتوانند بكنند كار بكنند، زراعت مىتوانند بكنند زراعت بكنند و اين مشكل را، مشكل اقتصادى را با دست خود ملت انشاءاللّه حل بشود و ملت مابه خودكفايى انشاءاللّه برسد. دانشجويان، ذخاير ملت مشكل دانشگاهى هم حل شده است و مىشود. من از بعضى روزنامهها گله بايد بكنم كه گاهى در تيترهايشان يك مطلبى كه از يك راه مىخواهد برود، منحرفش مىكنند به راه ديگر. ما مىگوييم دانشگاهها بايد باز بشود و در خلال باز شدن زحمت كشيده بشود از جناح خود دانشگاهيها و از جناح روحانيون و جناحهاى ديگرى خدمت كنند تا اينكه دانشگاهها به آن ترتيب اسلامى برسند. مىبينيم كه گاهى وقتها در روزنامهها مىگويند كه دانشگاهها تا اصلاح نشود، نبايد باز بشود، گاهى هم گردن من مىگذارند اين حرف را؛ من از آنها گله دارم كه من كه مىگويم كه دانشگاه چون اصلاحش طولانى است بايد باز بشود، نه اينكه صبر كنند تا آن آخر. و يك مطلبى هم به شوراى انقلاب فرهنگى عرض مىكنم كه از قرارى كه بعضى از آقايان گفتند، ايراد زياد مىگيرند. يك مسئله، مسئله اين است كه اشخاصى كه فاسد هستند و مىخواهند افساد بكنند در دانشگاه، حرفى نيست كه اينها بايد در دانشگاه راه پيدا نكنند، آنهايى كه دانشگاه را سنگر كرده بودند و اتاق جنگ درست كرده بودند و اين مفاسد را ايجاد مىكردند، آنها را بايد شناسايى كنند و كنار بگذارند. اما يك دسته جوان هستند از دخترها، از پسرها كه اينها گاهى در سابق يك ابتلائاتى به معصيتهايى داشتند و بعد توبه كردند، اينها را نبايد آقايان بگويند كه شما در فلان وقت يك كار خلافى كرديد و حالا ديگر بايد محروم باشيد از دانشگاه؛ خير، در توبه باز است، خداى تبارك و تعالى در توبه را باز گذاشته است براى همه معاصى. البته مفسدها نبايد باشند، لكن اشخاصى كه توبه كردند، اشخاصى كه قبلاً افسادى نكرده بودند لكن يك ـ مثلاً ـ خلافى كرده بودند، چه دخترها و چه پسرها و حالا پشيمان شدند، اينها را ما بايد با آغوش باز بپذيريم و توبۀ آنها پيش خداى تبارك و تعالى مقبول است و اينها هم راه پيدا كنند به دانشگاه و اين جوانها را مأيوس نكنيد. اين جوانها ذخيره اين ملت هستند. انحرافى اگر بوده است فى الجمله، آنها هم كه توبه كردند. بنابراين، دانشگاه را بايد با جديت باز كنند و با جديت دنبال اين بروند كه به طور حتمى اسلامىاش كنند و تربيتهاى اسلامى در آن باشد. صهيونيسم، دشمن سرسخت اسلام يك گرفتارى هم ما راجع به مسلمين داريم و اين گرفتارى كه راجع به كشورهاى اسلامى است، اين بايد به دست خود كشورهاى اسلامى حل بشود. اين را همه مىدانند و همه مىدانيد كه آنچه كه بر سر مسلمين آمده است، از اين قدرتهاى بزرگ است و آنچه كه بايد اين مشكلات را حل بكند، وحدت كلمۀ مسلمين است. اين مسلمينى كه بايد همۀ دولتهايشان و ملتهايشان دست به دست هم بدهند و مهاجمين به اسلام را، صهيونيسم را كه مهاجم به اسلام است و دشمن سرسخت اسلام است و در صدد اين است كه يكى بعد از ديگرى كشورهايى از شماها بگيرد، به جاى اينكه همه با هم متحد بشويد و اين جرثومۀ فساد و سرطان را از بلاد مسلمين بيرون كنيد و پاك كنيد، با هم مىنشينيد يا صحبت مىكنيد، يا صحبتى مىكنيد كه به نفع آنهاست. همۀ همّ و غم بعضى از اين كشورها اين شده است كه در ايران اسلام را مىخواهند پياده كنند. ايرانى كه از اول فرياد زده است كه ما بايد فلسطين را، قدس را آزاد كنيم، هر روزى برايش يك نغمهاى مىسازند و هر روزى يك بساطى درست مىكنند كه ايران با ـ مثلاً ـ اسرائيل بست و بند دارد! چه داعى داريد شما كه از اسرائيل اينطور توهين مىبينيد، اينطور اهانت مىكند، اينطور حيثيت شما را پايمال مىكند، بلنديهاى جولان را غصب مىخواهد بكند و مىگويد من اعتنا به هيچ قدرتى ندارم، يك همچو جرثومۀ فسادى را شما بايد با اتفاق خودتان از بين برداريد. اگر از بين برنداريد، اين يك مادۀ سرطانى است كه سرايت مىكند به جاهاى ديگر، اكتفا به جولان نمىكند، رأى آنها اين است كه اسرائيل از همۀ نژادها بالاتر است و از فرات تا نيل هم مال اوست و همۀ اين جاها بايد برگردد به اسرائيل و شما نشستيد سر يك امور جزئى و سر يك امور خيلى ناچيز با هم دعوا مىكنيد و همه همّتان را اين قرار داديد كه نبادا ايران يك وقتى يك حرفى بزند. ايران كه همۀ ارگانهايش فرياد مىزنند كه ما نظرى نداريم به دولتهاى ديگرى و ملتهاى ديگرى، الا اينكه با آنها متحد بشويم و فساد را از منطقه بيرون كنيم، دشمنى با ايران را مىكنند. اين چرا بايد اينطور بشود؟ بايد توجه بكنند سران قوم توجه بكنند روشنفكران قوم، توجه بكنند علماى بلاد، توجه بكنند علماى كشور همه جا؛ توجه بكنند به اينكه دشمن كى هست و دوست كيست و بايد دشمن را بيرون كرد و با دوست دست اتحاد داد. اين گرفتارى با دست همۀ مسلمين بايد حل بشود و تا اتحاد بين همه مسلمين نشود، اين گرفتاريها هست؛ اين يك گرفتارى عمومى است براى همه مسلمين. حق وتو، بدتر از حكومت جنگل يك گرفتارى هم گرفتارى براى همۀ جهان است؛ همۀ مستضعفان جهان. اين گرفتارى به اضافۀ همۀ گرفتارىها زير سر امريكا و شوروى است. اگر امريكا پشتيبانى از اسرائيل نمىكرد، اسرائيل مىتوانست فلسطين را غصب كند؟ مىتوانست ادعا كند كه جولان مال ماست و آن را براى خودشان ثبت كند؟ اگر امريكا نبود و اين قدرت شيطانى نبود، اين همه فساد در بلاد مسلمين حاصل مىشد؟ اين همه خونريزيهايى كه در بلاد مسلمين انجام مىشود با تحريكات امريكاست. امريكا و آنهايى كه با او هستند، اينطورند و از اين طرف شوروى هم همينطور. دنيا اگر بخواهد از شرّ فساد آسوده بشود، بايد همۀ مستضعفين دست به هم بزنند و قدرتهاى اينها را محدود كنند در حكومتهاى خودشان. اسرائيل مىآيد جولان را براى خودش قرار مىدهد و ملحق مىكند به ساير ملكهاى غصبىاش. آن وقت اين سازمانهايى كه خود، ساختۀ خود نيستند و از ملتها نيستند، بلكه چند تا دولت بزرگ اينها را درست كردهاند، يك وقت مىبينى كه همه يك بساطى درست مىكنند، يك صورتى درست مىكنند، با هم چه مىكنند و يك دسته زيادترى رأى به آن طرف مىدهند و بعد هم امريكا مىآيد وتو مىكند. اين از آن حكومت جنگل بدتر است، حكومت جنگل باز جنگلى است. حكومت جنگل حكومت قلدرى است، لكن اينها حكومت مىكنند و بدتر از جنگل عمل مىكنند و به خورد ملتها مىخواهند بدهند كه سازمان حقوق بشر ما داريم، سازمان ملل متحد ما داريم. همان معنايى كه در جنگل بايد حاصل بشود بدتر از او را در امريكا و شوروى مىكنند و بعد سازمان بينالمللى هم مىآيد يك مانورى مىدهد و يك بساطى درست مىكند، رأى هم يك عدهاى برخلاف مىدهند، همه هم برخلاف مىدهند، لكن همه هم مىدانند كه اين رأى برخلاف، اثرى ندارد. وقتى همۀ اينها مىدانند رأى برخلاف، اثر ندارد براى اينكه امريكا ايستاده و با يك «نه» تمام مىشود، اين كار لغوى نيست كه اينها مىكنند؟ كى را مىخواهند بازى بدهند؟ اصل اساس اين را خود اينها درست كردهاند، اساس اين سازمانها ساختۀ خود اينهاست. اگر ساختۀ خود اينها نبود، به چه مناسبت بايد يك كشورى يا چند تا كشور قلدر حق وتو داشته باشند؟ اين را هم از اول خودشان درست كردهاند و اين را هم درست كردهاند براى بازى دادن ملتهاى كوچك، مستضعفين جهان. بدتر از اين جنايت و بدتر از اين وحشيگرى در عالم نيست. حكومتهاى جنگل باز يك فطرتى دارند، روى آن فطرتشان هم باز ظلمشان را بالسويه مىكنند. اما اين سازمانها و آنهايى كه با دست آنها، با دست جنايتكار آنها اين سازمانها درست شده است، آنها تمام حيثيت و انسانيت بشر را از بين مىبرند با اسم اينكه ما طرفدار حقوق بشر هستيم؛ طرفدار حقوق بشر كه آن همه جنايت را در عالم دارد واقع مىشود با دست اين دو تا قدرت و هيچ كلمهاى نمىگويند، يا اگر بگويند، به شوخى شبيهتر از جدى است؛ آن وقت راجع به ايران آن مسائل را مىگويند. باز هم توقع اين را دارند كه ايران گوش كند به حرف آنها. ايران ديگر راه اسلامى را پيش گرفته و همۀ اين سازمانهايى كه هستند، اينها را نوكر ابرقدرتها مىداند. بالاخره، اگر بخواهد بشر، مستضعفين عالم اگر بخواهند يك زندگى شرافتمندانه انسانى داشته باشند، بايد همۀ مستضعفين جهان به هم دست بدهند و قدرت اين قدرتمندانى كه حق وتو دارند، اينها را بايد محدود كنند. خداوند انشاءاللّه دنيا را از شرّ اين ابرقدرتها نجات بدهد. و ملتهاى اسلامى را ازشيطان داخلى خودشان نجات بدهد و ملت ما را هر چه بيشتر منسجم كند. و علما و مدرسين و روشنفكران ما را همانطورى كه خدمت تا كنون كردهاند، توفيق خدمت عنايت كند. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
عنوان :
گرفتارى ایران، مسلمین و کشورهاى اسلامى
مرجع :
صحیفه امام (۱۵) صفحه ۵۳۵
مکان :
تهران، جماران
تاریخ :
۱۳۶۰-۱۱-۰۴
حضار :
استادان، هیات مدیره و دانشجویان مدرسه عالى علوم تربیتى و قضایى قم مسئولان ستاد مرکزى جهاد سازندگى فرماندهان سپاه پاسداران سراسر کشور مسئولان هلال احمر بانوان قم طلاب و اهالى کاشان و اندیمشک