بسم اللّه الرحمن الرحيم درخواست پاپ براى آزادى جاسوسان و ايجاد «مدرسه انديشه» اين دفعۀ دومى است كه آقاى پاپ 1
براى من كاغذ مىدهند و اشخاص را مىفرستند؛ دفعۀ اول براى آن لانۀ جاسوسى بود كه جوانهاى عزيز ما اطلاع پيدا كردند كه اين مركزى كه در ايران به اسم سفارت امريكا هست سفارتخانه نيست، و اشخاصى كه در آنجا هستند اشخاص ديپلمات نيستند، بلكه جاسوسانى هستند كه در يك مركز جاسوسى متمركز هستند و براى ضرر ملت ما و كشور ما در آنجا مجتمع هستند، و آقاى پاپ شايد ندانسته توصيه كردند براى آنها، و من در آن وقت مفصل تنبهاتى به ايشان دادم. و اين دفعه براى مدارس خودشان به اسم «مدرسۀ انديشه» كاغذ نوشتهاند و رسول فرستادهاند واز ما سفارش خواستهاند براى اينكه مدارسشان در اينجا باشد. ما با نصارا و با يهود و با ساير اقشار ملتها هيچ دشمنى نداريم، و از مدارس به هيچ وجه جلوگيرى نمىكنيم، مادامى كه مدرسه باشد وبراى تعليم وتعلم باشد؛ حالا چه تعليم و تعلم دستورات مسيح ـ عليهالسلام ـ يا دستورات ديگران؛ لكن اگر ما فهميديم كه در ايران مدارس طور ديگرى هست، آنجا هم نظير همان لانۀ جاسوسى است، نمىتوانيم تحمل كنيم كه در مملكت ما به اسم تعليم و تربيت و به اسم مدارس، يك امور ديگرى انجام بگيرد. و البته اين با دولت است كه در اين موضوع تأمل كند و اين موضوع را درست بررسى كند؛ چنانچه مدارس، مدارس هستند، براى تعليم و تربيت هستند، هيچ ممنوعيتى ايجاد نخواهد شد، و چنانچه خداى نخواسته اين مدارس هم يك وضع ديگرى دارند و به اسم مدارس هستند، آن هم ملت ما تحمل نمىكند و ما نمىتوانيم تحمل كنيم. سكوت پاپ و دنياى مسيحيت در قبال ظلمها و جنايات و من بايد اين مطلب را براى آقاى پاپ به وسيلۀ شما پيام بدهم كه شما آيا از اوضاع اين امريكا و اين اشخاصى كه خودشان را منتسب كردهاند به مسيحيت بىاطلاع هستيد، يا اينكه مطلع هستيد و بدون اينكه توجهى به آن بكنيد از آن مىگذريد؟ آيا شما مطلع هستيد كه ما پنجاه سال در تحت سلطۀ انگليس و امريكا تمام هستىمان به باد رفت؟ شما توجه داريد به اينكه كشور ما در تحت سلطهاى كه توسط رضاخان، انگليسها به ما تحميل كردند، و توسط محمدرضا كه انگليسها و امريكايىها و شوروىها به ما تحميل كردند، اينها چه كردند با مملكت ما، با كشور ما؟ شما آيا داد مظلومها را هيچ وقت بنايتان هست كه گوش كنيد؟ يا همان فرياد ظالمها را به آن ترتيب اثر مىدهيد؟ شما مىدانيد كه با اين جوانهاى ما، با اين دخترها و پسرهاى دانشجوى ما الآن امريكا چه مىكند، و پليس امريكا با آنها چه كرده است؟ مىدانيد كه خائنهايى كه مىخواستند در امريكا بر ضد كشور مظلوم ما ميتينگ بدهند و تظاهر كنند، پليس امريكا حمايت از آنها كرد و آنها كارهاى خودشان را كردند، و وقتى دانشجويان مسلمان ما مىخواستند آنها هم يك تظاهرى بكنند و مظلوميت ملت ما را برسانند، پليس امريكا چه كرد با آنها؟ آيا آقاى پاپ مىدانند كه الآن جوانهاى ما در غل و زنجير با دندههاى شكسته، بعضى در حال بيهوشى هستند و دخترهاى جوان ما در حبس، در غل و زنجير هستند و بعضى در حال بيهوشى؟ ايشان اين مسائل را اصلاً توجه به آن دارند؟ توجه به اين دارند كه حضرت مسيح ـ عليهالسلام ـ با بشر چه جور بود، و شما كه مدعى نيابت از او هستيد توجه به اين مسائل هيچ نمىكنيد؟ كاش يك پيكى هم براى كارتر ايشان مىفرستادند. كاش شما را مىفرستادند با يك نامهاى پيش كارتر كه با اين جوانهايى كه مىخواهند احقاق حق بكنند، مىخواهند مظلوميت ملت ما را اظهار كنند، آنها را گرفتهاند و از حبسى به حبس ديگر مىبرند و دست و پاى آنها را غل زدهاند، زنجير زدهاند ودندههاى آنها را شكستهاند با چكمه، و الآن هم آنها در زير زنجير آنها و در زير چكمۀ دژخيمان كارتر و امريكا از بين دارند مىروند. من چطور جواب ملت را بدهم كه ملت ما اگر بگويند كه اين روحانيت مسيح در خدمت ابرقدرتهاست، ما چطور جواب آنها را بدهيم؟ من متأسفم كه نمىتوانم جواب اينها را بدهم؛ براى اينكه اگر من بخواهم دفاع كنم از روحانيت مسيح، علايمى كه در كار است، شواهدى كه در كار است، ملت ما براى ما آن شواهد را به رخ ما مىكشند. چرا بايد ايشان در اين مدت طولانى كه ما در زير رنج بوديم، و جوانهاى ما را در خيابانهاى ايران مىكشتند، و خون آنها را روى اسفالتها جارى مىكردند، ايشان يك كلمه سفارش اينها را نكند؟ اين تبعيض را چرا ايشان قائل هستند؟ مگر حضرت مسيح تعليماتش تعليمات تبعيضى است؟ مگر حضرت مسيح با يك طايفه خوبند و آن ثروتمندان، و با طايفۀ ديگر بد هستند و آن مظلومان و اشخاصى كه بيچاره و فقير هستند كه شما داريد اين كار را مىكنيد؟ وظيفه پاپ و دنياى مسيحيت در دفاع از مظلومين من مىدانم كه مذهب مسيح اين نيست، و هر كس كه دنبالۀ مسيح باشد بايد حامى مظلومان باشد، و بايد با ابرقدرتها مقابله كند، همان طورى كه كسى كه تابع مذهب اسلام است بايد با ابرقدرتها مخالفت كند، و مظلومان را از زير چنگال اينها بيرون بياورد. چرا بايد آقاى پاپ احوالى از اين دخترها و پسرهايى كه امروز، الآن كه من دارم با شما صحبت مىكنم، در حبسها و زنجيرها و گرفتاريها و شكنجهها بهسر مىبرند، ايشان يك كلمه راجع به اين مسائل صحبت نكند؟ چرا نبايد به اين اشخاصى كه خودشان را مسيحى مىدانند و خودشان را اهل كليسا مىدانند يك كلمه نگويند كه شما كه مسيحى هستيد چرا اين كارها را مىكنيد؟ من جواب اين مظلومها را چه بدهم؟ اينها كه به ما اشكال مىكنند كه شما طرفدار روحانيت هستيد، و اين روحانيت هيچ كلمهاى در مقابل قدرتهاى بزرگ و ظلمهايى كه بر مردم مىشود، بر مظلومين مىشود، حتى ظلمهايى كه بر خود اشخاصى كه در امريكا هستند مىشود، يك كلمه صحبت نمىشود، و يك پيام فرستاده نمىشود، و يك رسول فرستاده نمىشود؛ لكن وقتى كه يك لانۀ جاسوسى را ما مىگيريم كه جاسوسيّتش مسلّم است، ايشان رسول مىفرستند ونامه مىفرستند، و حالا هم كه مدارس اينجا، مدارس علمىشان اينجا هست، و اشخاص مىگويند ـ من اين را مطلع الآن نيستم ـ اشخاص كه رفتهاند و ديدهاند مىگويند اينجا هم مركز تعليم و تعلم نيست، بلكه مركز ديگرى است، ايشان حالا باز نامه فرستادهاند و سفارش كردهاند. مگر ما با علم مخالفيم؟ مگر ما با تعليمات مخالفيم؟ مگر ما با مدارس مخالفيم؟ با مدارس نصارا، با مدارس زرتشتى، با مدارس يهود ما كى مخالف هستيم؟ اما اگر مدارس جور ديگرى باشند، ما نمىتوانيم تحمل بكنيم. ايشان بايد اول ببينند اين مدارس چه بوده؛ بفرستند اشخاص را مشاهده كنند كه اين مدارس چه وضعى داشته است كه دولت ما نتوانسته تحمل كند. و البته اين با دولت است، لكن آنچه كه من به شما مىگويم كه به آقاى پاپ بگوييد اين است كه شما رويۀ خودتان را كه روحانى هستيد عوض كنيد، و با مظلومين و با اشخاصى كه زير چكمۀ امريكا دارند از بين مىروند، و با اين دختر و پسرهاى جوان ما كه الآن در حبسهاى امريكا به سر مىبرند، و آنها را از يك حبسى به حبس ديگر، و اخيراً در يك سلولهاى منفرد آنها را حبسى كردهاند، بپرسند چرا اين كار شده است. چرا گوشمان نمىشنود يكوقت از آقاى پاپ كه طرفدارى مظلومينى كه مال ايران هست، يا افرادى كه در خود مملكت امريكا هست و تحت ظلم و شكنجه هستند، يك بازخواستى نمىكند؟ شما از قول من به ايشان سلام برسانيد و بگوييد كه اين رويه را طرد بكنيد. شما طرفدار مظلوم باشيد. شما طرفدار باشيد از اشخاصى كه چپاول شدهاند، مظلومند، زير چكمه هستند. شما از اين جوانها و دخترها و پسرهاى ما كه الآن در زير چكمۀ دژخيمان امريكا هستند طرفدارى كنيد. به اين اشخاصى كه اظهار تبعيت از شما مىكنند دستور بدهيد كه اينها را رها كنند. ما نمىتوانيم ديگر زير بار امريكا برويم. امريكا اگر تمام افراد ما را هم از بين ببرد، ديگر نمىتواند در اينجا بيايد منافع خودش را جبران كند و منافع خودش را تأمين كند و ملت ما را به ستم و زور در تحت شكنجه و اختناق قرار بدهد. امريكا بايد اين را بداند كه ديگر گذشته است از اينكه او خيال بكند كه مىتواند باز در ايران با اين شيطنتها برگردد، و آقاى پاپ هم سفارش كند به اين امريكا كه نكنند اينطور با بشر، اينطور دژخيمى نكنند با بشر، اينطور ظلم نكنند به بشر. بشر اشخاصى هستند كه عباداللّه هستند، بندگان خدا هستند، با بندگان خدا اينطور نكنند، اينقدر ظلم نكنند، اينقدر ستم نكنند. من اميدوارم كه آقاى پاپ به وظيفۀ دينى خودشان به وظيفۀ مسيحيت خودشان عمل كنند، و اين كارهايى كه دژخيمان امريكا مىكنند و پليس امريكا مىكنند جلوگيرى كنند. و ما در مقابل امريكا ايستادهايم تا آخر، و نخواهيم گذاشت امريكا باز برگردد، يا آن اشخاصى كه تبع او هستند برگردند. و ملت ما تا آخر نفَس براى دفاع از حق حاضر است و تحت بار ظلم نخواهد رفت. والسلام على من اتبع الهدى
عنوان :
انتقاد از مواضع و عملکرد روحانیت مسیح
مرجع :
صحیفه امام (۱۳) صفحه ۸۷
مکان :
تهران، جماران
تاریخ :
۱۳۵۹-۰۵-۱۲
مخاطبین :
اسقف کاپوچى (نماینده پاپ ژان پل دوم)