عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم گرامى باد بر ملت بزرگ ايران، و بر پيروان شاهد بزرگ، حضرت محمد مصطفى ـ صلىاللّه عليه و آله و سلم ـ وجود رادمردانى كه راه شهادت را برگزيدهاند و در هجرت از زندگىِ عالم ادنى و جهان سفلى به وادى ايمن و ملكوت اعلا رسيدهاند، و در جستجوى حياتْ سرچشمه را يافتهاند و سيراب و سرمست از جرعۀ اِرجِعِى اِلى رَبِّكِ 1
به رؤيت جمال و كشف رضايت حق نايل آمدهاند. «و كَفَى بِهِم فَخراً» 2
و چه غافلند دنياپرستان و بيخبران كه ارزش شهادت را در صحيفههاى طبيعت جستجو مىكنند و وصف آن را در سرودهها و حماسهها و شعرها مىجويند و در كشف آن از هنرِ تخيل و كتابِ تعقل مدد مىخواهند. و حاشا كه حل اين معما جز به عشق ميسر نگردد، كه بر ملت ما آسان شده است. و اينك ما شاهد آنيم كه سبكبالانِ عاشقِ شهادت بر توسَن شرف و عزت به معراج خون تاختهاند؛ و در پيشگاه عظمت حق و مقام جمعالجمع به شهود و حضور رسيدهاند؛ و بر بسيط ارضْ ثمرات رشادتها و ايثارهاى خود را نظاره مىكنند، كه از همت بلندشان جمهورى اسلامى ايران پايدار و انقلاب ما در اوج قلۀ عزت و شرافت مشعلدار هدايت نسلهاى تشنه است؛ و قطرات خونشان سيلابى عظيم و طوفانى سهمناك را برپا كرده است و اركان كاخهاى ظلم و ستم شرق و غرب را به لرزه انداخته است، و آنان را در عزا و ماتم از دست دادن ياران و نوكرانى چون محمدرضا خان و «ساداتها» 3
و «نميرىها» 4
و نيز اقتدارها و افتخارات شيطانى خود سياهپوش كرده است. و هنوز اول ماجرا است، و كابوسهاى ديگرى دارند. و بايد خود را براى نابودى و مرگ جيرهخوارانى چون صدام و دست نشاندگانى چون اسرائيل غاصب آماده كنند؛ كه اينها همه از بركات سحر شهيدان ماست. و ما در انتظار رؤيت خورشيديم. و به شهيدان بايد گفت: اتَيكُمُاللّهُ مَالَم يُؤتِ أَحَداً مِنَ العالمينَ. 5
و مبارك باد بر خانوادههاى عزيز شهدا، مفقودين، و اسرا، و جانبازان و بر ملت ايران، كه با استقامت و پايدارى و پايمردى خويش به بنيانى مرصوص مبدل گشتهاند كه نه تهديد ابرقدرتها آنان را به هراس مىافكند، و نه از محاصرهها و كمبودها به فغان مىآيند، و نه از خيانت و وحشيگريهاى صدام ديوانه و افسار گسيختۀ رو به زوال در زدن شهرها و ويران كردن خانهها و مساجد و بيمارستانها و مدارس خم به ابرو مىآورند، و چون گذشته به راه خود، كه همان راه اسلام عزيز و عزت و شرف و انسانيت است، ادامه مىدهند؛ و زندگى با عزت را در خيمۀ مقاومتِ صبرْ بر حضور در كاخهاى ذلت و نوكرى ابرقدرتها و سازش و صلح تحميلى ترجيح مىدهند. و من افتخار مىكنم كه در ميان شما و در كنار شما هستم و در غم و مصيبتهاى شما كه مصيبت اسلام و مسلمين است، شريك مىباشم. عجبا كه ديو صفتان عفلقى وقتى كه در صحنههاى نبرد آنهمه شكستها را متحمل شدهاند و بُزدلانه از روبه روى شيرمردان ارتش اسلام پا به فرار گذاشتهاند، براى جبران آنهمه ناتوانى و عجز، ناجوانمردانه خانهها و مدارس و بيمارستانها و مساجد را بر سر اقشار بىدفاع مردم از طفل شيرخواره گرفته تا محصل دبستانى و دبيرستانى و از بيمار در بيمارستانها تا پيرمردان و پيرزنان خراب مىكنند. آرى، ملت عزيز ايران و خصوصاً مردم شهرهاى مورد تهاجم هوايى دشمن، به خوبى لمس كردهاند كه دشمنان آنان راه پيشوايان و اعقاب شجرۀ خبيثۀ بنىاميه و يزيديان ـ عليهم لعنةاللّه ـ را برگزيدهاند و هدفى جز محو آثار رسالت و اثبات و تحكيم شعار پوسيدۀ «لا خَبَرٌ جَاءَ و لاَ وَحىٌ نَزَلَ» 6
را دنبال نمىكنند؛ چرا كه از يزيديان 7
انتظارى جز اين نيست كه به حريم كشور اسلامى ما و به ملت پيرو امام زمان ـ عجل اللّه فرجه الشريف ـ و حتى به خانۀ آل محمد ـ صلىاللّه عليه و آله ـ يعنى قم تجاوز نمايند. و از ملت دلاور مسلمان ايران هم انتظارى جز ادامۀ راه حسين ـ عليهالسلام ـ و زينب ـ سلام اللّه عليها ـ نيست كه اين راه را انتخاب كردهاند. ملتى كه سالار شهيدان را پيشوا و ايثار و فداكارى را سلاح و شهادت را سبب جاودانگى خود مىداند از چه مىترسد و با چه كسى جز خدا معامله مىكند؟ و اينك من به همۀ عزيزانى كه خانه و كاشانه و جگرگوشگان خود را در اين حوادث و ميدان كارزار از دست دادهاند عرض مىكنم كه يقيناً شما احساس همدردى اين خدمتگزار و پدر پير خود را درك مىكنيد كه من ويرانى خانههاى شما را ويرانى خانۀ خود و شهادت و جراحت عزيزان و فرزندان شما را شهادت و جراحت فرزندان خود مىدانم و با شما هستم؛ و شما را به صبر و مقاومت سفارش مىكنم. و اميدوارم كه ملت ايران با همان روح همبستگى و برادرى كه در همۀ مشكلات خود را ياور و غمخوار يكديگر مىدانند در اين امتحان بزرگ الهى به يارى و كمك آسيبديدگان بشتابند و با آغوش باز و محبت و اخوت در رفع مشكلات آنان كوشش نمايند؛ و همگام با دولت خدمتگزار كه با كمال فداكارى و پشتكار شب و روز مشغول امداد و برنامهريزى هستند، به جنگ مشكلات بروند. به هر حال، قلم و بيان من عاجز است كه مقاومت عظيم و گستردۀ ميليونها مسلمان شيفتۀ خدمت و ايثار و شهادت را در اين كشور صاحبالزمان ـ ارواحنا فداه ـ ترسيم نمايد، و از حماسهها و رشادتها و خيرات و بركات فرزندان معنوى كوثر، حضرت فاطمۀ زهرا ـ سلاماللّه عليها ـ سخن بگويد؛ كه همۀ اينها از هنر اسلام و اهل بيت و از بركات پيروى امام عاشورا سرچشمه گرفته است. و ملت ما كمربندها را محكم بستهاند؛ و از زن و مرد و پير و جوان همه و همه، جز تعداد انگشتشمارى منافق خود فروختۀ جاسوس و ساير وابستگان به استكبار جهانى، در صحنۀ نبرد حق در برابر باطل ايستادهاند و بر يكديگر سبقت مىجويند. و كدام سبقتى در مسير الىاللّه بالاتر از اينكه سيلزدگان محصور در فكر كمك به جبههاند و رزمندگان در صحنۀ نبرد هم بضاعت مالى خود را به سيلزدگان تقديم مىكنند؟ و كدام تحولى بالاتر از اينكه پدران و مادران و همسران شهيدان ما از فراق عزيزان خود شِكوه نمىكنند، ولى غبطه و حسرت دورى از قافلۀ شهدا را بر زبان دارند؟ و چه كور و كرند آنان كه بعد از تجربۀ سالها مقاومت و سرسختى اين ملت قهرمان هنوز هم بر حقايق و واقعيات پا مىنهند، و به تجهيز صدامِ رو به احتضار و حزب عفلقى ادامه مىدهند، كه در حقيقت خود و صدام را به گورشان نزديكتر و ملت ما را آبديدهتر مىسازند و عزم آنان را براى سرعت بخشيدن به سقوط متجاوز جَزمتر مىكنند. ابرقدرتها، از امريكا كه در رأس مفاسد همۀ عالَم است گرفته تا شوروى و فرانسه كه متأسفانه بيشترين امكانات تهاجم به شهرها را اعم از موشك و بمب و هواپيما در اختيار عراق گذاردهاند، بايد بدانند كه با ادامۀ اين حمايتهاى علنى و تلويحى از صدام كينۀ يك ملت انقلابى و استوار و يك حكومت اسلامى و مردمى و صد در صد تثبيت شده و داراى هواداران بيشمار از مكتبها و نژادها و مليتهاى مختلف در سر تا سر جهان را عليه خود برمىافروزند و مردم ما و ملتهاى جهان آنان را در اين جنايتها و خيانتها سهيم مىدانند. و بايد تمامى قدرتها وابرقدرتها بدانند كه ما تا آخرين نفر و تا آخرين منزل و تا آخرين قطرۀ خون براى اِعلاى كلمةاللّه ايستادهايم؛ و بر خلاف ميل تمامى آنان، حكومت نه شرقى و نه غربى را در اكثر كشورهاى جهان پايهريزى خواهيم نمود. و استكبار جهانى چه زود فراموش كرده است صحنۀ عظيم و تاريخى حضور مردم در «روز قدس» را كه اگر دهها بار هم تكرار بشود، به يارى خداوند مردم ما همان مردمند و صحنهها همان صحنههاست. من ضمن تشكر و تقدير فراوان از نيروهاى مردمى و بسيجيان جان بر كف و سپاهيان محمد ـ صلى اللّه عليه و آله ـ و ارتش قدرتمند و مقاوم و سپاهيان قهرمان و دلاور و روحانيون و جهادگران و امدادگران و خبرنگاران و نيروهاى انتظامى كميته و شهربانى و ژاندارمرى و همۀ كسانى كه در پشت جبههها به تقويت و تدارك رزمندگان همت گماشتهاند و نيز با تقدير و تشكر وافر از رزمندگان عمليات كربلاى 4 و 6 و خصوصاً كربلاى 5 كه واقعاً حماسهها آفريدند و حيرت و تعجب همۀ جهانيان را برانگيختهاند و بر مستحكمترين دژها و موانع و مدرنترين سلاحها يورش بردند و دلاورانه در مصاف با دشمن زبون جنگيدند و اميران و افسران و درجهداران و سربازان بيشمارى از دشمن را به اسارت گرفتهاند و هم اكنون نيز به نبرد خود ادامه مىدهند و دل انبيا و پيامبر اسلام و مولاى خود حضرت صاحبالامر را شادمان ساختهاند، از همۀ جوانان غيور و اقشار برومند كشور اسلامى مىخواهم كه مثل هميشه به جبههها هجوم آورند و به سپاهيان حضرت مهدى ـ عجل اللّه تعالى فرجه ـ بپيوندند و نفسهاى آخر عمر صداميان را بگيرند كه دست نصرت حق با شما است؛ و چنانچه تا به امروز و درهمۀ صحنهها از امدادهاى غيبى و عنايات ويژۀ خود، شما را متنعم ساخته است، بعد از اين نيز يار و ياورتان خواهد بود و شما را تنها نخواهد گذاشت. و من هم در همۀ حالات به شما دعا مىكنم و شما را دوست مىدارم؛ و اى كاش در كنار شما و در سنگر شما بودم. خداوندا، به ملت ما و رزمندگان لشكر اسلام و به مسئولين و فرماندهان كه با دقت و نظم وسعۀ صدر و جلب رضايت حق به برنامهريزى و هدايت امر جنگ مشغولاند و به رزمندگان با اخلاص و با ايمان، از نيروهاى زمينى، هوايى و دريايى ارتش و سپاه و جنگاوران بسيج كه اسلام و انقلاب و ميهن اسلامى خود را بيمه كردهاند و دست تجاوزگران را شكستهاند، و به روحانيون عزيزى كه حوزۀ علم را به مكتب عشق مبدل ساخته و پيشاپيش ارتش اسلام سينهها را سپر كردهاند، و به جهادگران بىسنگرى كه در سختترين شرايط به پاسدارى از حريم رزمندگان و تحكيم مواضع بيقرار آنان همت گمارده و با ايثار و فداكارىْ جانِ عزيزانمان را در سنگر و مواضع دفاعى حفظ كردهاند، و به امدادگران و طبيبانى كه از خانههاى امن خود به جبهه مىروند و پا به پاى خطشكنان به نجات مصدومين و مجروحين همت مىگمارند و يا ابدان مطهر شهيدان را حمل مىكنند و به دانشگاهيان و دانشجويان و متخصصين از ارگانها و وزارتخانهها كه در امور مختلف يار و مددكار ارتش اسلامند، و به فيلمبرداران و خبرنگارانى كه در خطوط مقدم جبههها حماسههاى بىنظير و جلوههاى ملكوتى جنود خدا را به نمايش مىگذارند و ملت ايران و مردم جهان را در عصر حاضر و آيندگان را به فرهنگ دفاع مقدس خود و تاريخ انقلاب آشنا مىسازند، و به همۀ پشتيبانان و مراكز پشتيبانى از جبهه، از كشاورزان در گوشههاى دهات كه از ثمرات رنج خود مىگذرند گرفته تا كارگران و مردم شهرها و بخشها و اقشار گوناگون بازارى و ادارى و غيره كه با جان و مال و قول و فعل خود رزمندگان را حمايت و دلگرم مىكنند، نصرت و بركت و پيروزى و شرافت و عزت دنيا و آخرت كرامت فرما. خداوندا، شهداى عزيز اين ملت را كه براى تو و براى اعتلاى دين تو جان باختهاند، در جوار اوليايت مخلّد فرما؛ و به بازماندگان آنان، خصوصاً پدران و مادران، فرزندان و همسرانشان كه براى رضاى تو فراق و دورى آنان را تحمل مىكنند و پرچم مبارزۀ آنان را بر دوش گرفته و به پيش مىروند صبر و اجر كرامت كن؛ و فرزندان آنان را براى رأفت و مهربانى بيشتر به مادران داغديدۀ خود مهيا فرما؛ و جانبازان عزيز و پيروز و سرافراز ما را شفا عنايت كن؛ و مفقودين و اسرا، اين شيرمردان دربند را با سلامت و پيروزى به اوطان خود بازگردان؛ و ما را خدمتگزار اين ملت، و ملت را قدرشناس زحمات شهيدانمان گردان؛ و شيرينى و حلاوت محبت و رضايت خود را به ما عنايت كن؛ و دعاى خير حضرت بقيةاللّه ـ ارواحنا فداه ـ را شامل حالمان گردان؛ و اين انقلاب را از خطر آفتها و لغزشها و كيْد كافران و منافقان و ملحدان حفظ فرما. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته. 8
16 بهمن ماه 65 ـ روحاللّه الموسوى الخمينى
عنوان :
تجلیل از شهیدان و رزمندگان
مرجع :
صحیفه امام (۲۰) صفحه ۲۱۲
مکان :
تهران، جماران
تاریخ :
۱۳۶۵-۱۱-۱۶
مخاطبین :
(ملت ایران)