عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم پيشگامى آذربايجان در نهضتهاى ايران ...و ما مىدانيم كه آذربايجان هميشه در اين مسائل پيشقدم بوده است، از قبل از مشروطيت و در خود مشروطيت و بعدها. و علماى آذربايجان در اين مسائل رنج ديدهاند و ما شاهد تبعيد مرحوم آقاى انگجى و مرحوم آقا ميرزا صادق آقا بوديم؛ و همين جا هم خدمتشان رسيدهايم، بعد از اين هم كه از تبعيد برگشتند و مرحوم آقا ميرزا صادق آقا اينجا ماندند تا آخر عمر؛ ما هم خدمتشان مىرسيديم. اين مسئله هم مسلم است كه آذربايجان با آن غيرتى كه دارند و معروف به اين معنا هستند آنها و با ديانت سختى كه دارند، آنها هميشه در مقابل چيزهايى كه كشور ما را تهديد مىكرده است يا خداى نخواسته ديانت ما را، اينها هميشه كوشا بودهاند و حالا هم باز اميد ما به همۀ ملت است؛ و خصوص آذربايجان. و من اميدوارم كه همين طور كه ديديد كه وقتى ملتى يك چيزى را خواست كسى نمىتواند مخالفت كند وملت ما خواست كه خانوادۀ پهلوى و شاهنشاهى غير قانونى و غير اسلامى نباشد. و همۀ قدرتها دنبال اين بودند كه باشد و نتوانستند؛ براى اينكه ملت يك چيزى را مىخواهد. ايران، خانۀ ملت است، ملت خانهاش مىخواهد كه اينطور باشد؛ نمىتواند كسى مخالفت كند. تضمين پيروزى ملت ايران من در صحبتهايم گاهى گفتهام كه ما بر فرض اينكه نمىشود اينطور كه يك قدرتى بيايد و ايران را خداى نخواسته بگيرد، فرض مىكنيم اينطورى، لكن تجربه شده است كه هر قدرتى كه رفته است و يك ناحيهاى را گرفته است، بعد حل شده در آنجا، اگر شوروى هم يك وقتى بخواهد بيايد و امريكا هم يكوقت بخواهد بيايد با قوايى كه دارند و ما نداريم در مقابلشان و بخواهند بيايند و مملكت ما را بگيرند، ما بعد از چندى غلبه بر آنها مىكنيم يا آنها را در خودمان حل مىكنيم و مسلمانشان مىكنيم. و يا اگر مسلمان هم نيستند نمىتوانند ديگر بمانند، يك مملكتى كه همه افرادش مسلمانند، و علاقهمند به اسلام هستند، نمىشود اينها را منحرف كرد؛ اين قلمها نمىتوانند منحرف كنند مملكت ما را و ملت ما را، اين نوشتهها و اين نطقها و اين كارهاى خلاف و اين قيام مثلاً دمكرات و اين حرفها، يك مملكتى كه همه افرادش مسلمانند الاّ يك مقدار كمى، يك مملكتى كه در رفراندمش شما ديديد كه تمام آنها يك طرف شدند مقابل مسلمانها، مسلمانها 98، يك قدرى بيشتر يا 99، در صورتى كه اينها روى اسلاميتشان فشارى به كسى نياوردند و ـ عرض مىكنم كه ـ الزامى نكردند و آزادى بود و آنها خرابكارى هم كردند و تحريم هم كردند، عرض مىكنم كه سوزاندند هم باز بعضى از صندوقها را، در عين حال، تقريباً 98 و چند اين طرف بودند و يك عدۀ كمى، يك و چند، آن طرف بودند ـ يك همچو مملكتى كه 98 بيشترش مسلمانند، علاقه دارند به اسلام، علاقه دارند به كشور اسلامى، علاقه دارند به ملت خودشان، اين را نمىشود هيچ وقت با اين حرفها و با اين قلمها، اينها بيخود خودشان را معطل كردهاند! اين نمىشود؛ نشدنى است. پيروزى شما بيمه شد پيش خدا. خداوند انشاءاللّه كه اين حالى، تحولى كه براى ملت ما پيدا شد كه همه علاقهمند به يك مطلب و آن اينكه جمهورى اسلامى بشود؛ اين ديگر نتواند كسى جلويش را بگيرد. اسلام؛ دين برادرى و سعادت و من به وسيلۀ شما به همۀ برادرهاى آذربايجانى سلام مىرسانم و بدانند كه ما دعا گوييم، و ابداً پيش ما مطرح نيست زبان، مطرح نيست ـ عرض مىكنم ـ ناحيه، و اين حرفها حرفهاى غير اسلامى است، طاغوتى است. اسلام آمده است براى همۀ بشر و مىخواهد همۀ بشر را وارد كند در سعادت. در قرآن كه به پيغمبر اكرم مىفرمايد كه تو چرا اينقدر غصه مىخورى براى اينهايى كه مسلمان نمىشوند. پيغمبر غصه مىخورد براى كفار كه نمىآيند. در يك جنگى كه يك دستهاى را اسير كرده بودند و بسته بودند و مىآوردند، فرمود كه ببين، من با زنجير اين را مىخواهم به بهشت ببرم! اينها را ما اسير كرديم آورديم آدمشان كنيم و بفرستيمشان به بهشت. 1
پيغمبر و همين طور ساير پيغمبرهاى آسمانى اصلاً بنايشان بر اين است كه همۀ بشر را سعادتمند كنند، هيچ نظرى ندارند كه يك ناحيهاى باشد و يك ناحيۀ ديگر. در عين حالى كه خوب پيغمبر اكرم، عرب است و عربستانى است، لكن مىفرمايد هيچ عربى بر هيچ عجمى تَفوُّق ندارد؛ هيچ عجمى هم بر هيچ عربى. ميزانْ اطاعت خدا و تقواست. وقتى اينطور باشد، خوب، همۀ ما برادر هستيم و همۀ ما چه هستيم و با همۀ بشر ما خوب هستيم و مىخواهيم اصلاح بشوند. منتها يك دستهاى هستند كه در مقابل يك همچو مطلبى كه اسلام مىخواهد همه را اصلاح بكند قيام مىكنند و آدمكشى مىكنند اينها؛ در مقابل آنها اسلام هم با قوّت و قدرت مىايستد و نابودشان مىكند، از بين مىبردشان، مثل يك غدۀ سرطانى كه بايد عمل كرد و بيرونش كرد، والاّ فاسد مىكند. اين اشخاصى كه در آنجاها شلوغ كردند و مسلمانها و ارتش و اينها رفتند و آنها را از بين بردند؛ اينها همان غدۀ سرطانى بودند كه اگر اينها را مىگذاشتند فردا مىآمدند آذربايجان را چه مىكردند و پس فردا مىرفتند جاهاى ديگر و سيستان و همه جا را خراب مىكردند. اينها را بايد از بين برد اما برادرها برادر هستند. و من دعاگوى همهتان هستم. خداوند همۀ شماها را انشاءاللّه حفظ بكند. همه موفق و مؤيد باشيد، و سلام مرا به همۀ آقايان برسانيد.
عنوان :
سهم آذربایجان در نهضتهاى ایران اسلام دین برادرى و سعادت
مرجع :
صحیفه امام (۱۰) صفحه ۵۵
مکان :
قم
تاریخ :
۱۳۵۸-۰۶-۲۸
حضار :
روحانیون و نمایندگان مردم تبریز