عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسماللّه الرحمن الرحيم شهيد نظر مىكند به وجه اللّه ارزش هر خدمتى، موافق ارزش آن كسى است كه برايش خدمت مىكنيم، هر كس هر خدمتى در راه خدا براى خلق خدا بكند اين ارزش دارد. لكن ارزشها مختلف هستند به ارزش آنهايى كه براى آنها خدمت مىكنيم. همۀ بنيادهايى كه براى خدا در راه اسلام به كشور خودشان خدمت مىكنند، و همۀ اشخاصى كه براى اعتلاى كلمۀ اسلام خدمت مىكنند، همۀ آنها پيش خداى تبارك و تعالى ارزش دارد و مورد عنايت حق تعالى ـ ان شاءاللّه ـ خواهند شد. لكن ارزش بنياد شهيد، خدمت به شهيد و خدمت به بازماندگان شهيد و خدمت به آنهايى كه در راه اسلام براى فداكارى حاضر شدند لكن معلول شدند و عضوى از اعضاى خودشان را از دست دادند يا جراحاتى بر آنها وارد شده است، ارزش اين خدمت كه براى شهداى اسلام و براى فداكاران اسلام انجام مىگيرد شايد از ساير ارزشها بيشتر باشد. دربارۀ شهيد آن قدر از اسلام و از اولياى اسلام روايات وارد شده است در فضل شهادت كه انسان متحير مىشود. من بعضى از يك روايت را براى شما ترجمه مىكنم تا بدانيد كه شما در خدمت چه اشخاصى هستيد، و بنياد شما چه ارزشى دارد. در روايتى از رسول اكرم ـ صلى اللّه عليه و آله و سلم ـ نقل شده است كه براى شهيد هفت خصلت است كه اوّلى آن عبارت است از اينكه اول قطرهاى كه از خون او به زمين بريزد تمام گناهانى كه كرده است آمرزيده مىشود. و مهم آن، آخرين خصلتى است كه مىفرمايد. مىفرمايند كه ـ به حسب اين روايت ـ كه شهيد نظر مىكند به وجه اللّه 1
و اين نظر به وجه اللّه راحت است براى هر نبى و هر شهيد. شايد نكته اين باشد كه حجابهايى كه بين ما و حق تعالى هست و وجه اللّه است و تجليات حق تعالى هست، تمام اين حجابها منتهى مىشوند به حجاب خود انسان. انسان خودش حجاب بزرگى است كه همۀ حجابهايى كه هست، چه آن حجابهايى كه از ظلمت باشند و آن حجابهايى كه از نور باشند منتهى مىشود به اينكه حجابى كه خود انسان است. ما خودمان حجاب هستيم بين خودمان و وجه اللّه. و اگر كسى فى سبيلاللّه و در راه خدا اين حجاب را داد، اين حجاب را شكست، و آنچه كه داشت كه عبارت از حيات خودش بود تقديم كرد، اين مبدأ همۀ حجابها را شكسته است، خود را شكسته است، خودبينى و شخصيت خودش را شكسته است و تقديم كرده است. و چون براى خدا جهاد كرده است و براى خدا دفاع كرده است از كشور خدا و از آئين الهى و هرچه داشته است در طبق اخلاص گذاشته و تقديم كرده است، خود را داده است، اين حجاب شكسته مىشود. شهدا، شهدايى كه خداى تبارك و تعالى و در سبيل خداى تبارك و تعالى و راه خداى تبارك و تعالى جان خودشان را تقديم مىكنند، و آنچه كه در دستشان است و بالاترين چيزى است كه آنها دارند تقديم خدا مىكنند، در عوض خداى تبارك و تعالى اين حجاب كه برداشته شد جلوه مىكند براى آنها، تجلى مىكند براى آنها. چنانچه براى انبيا هم چون همه چيز را در راه خدا مىخواهند، و آنها خودى را نمىبينند و خود را از خدا مىبينند، و براى خودشان شخصيتى قائل نيستند، حيثيتى قائل نيستند در مقابل حق تعالى. آنها هم حجاب را برمىدارند. فَلَمّا تَجَلّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً 2
تجلى مىكند خداى تبارك و تعالى در كوه طور و يا در جَبَل انيّت خودِ موسى و موسى «صَعْق» 3
[برايش پيش مىآيد]. آنها در حال حيات، انبيا و اوليا نظير انبيا و تالى تِلو 4
انبيا در زمان حياتشان آن چيزهايى كه حجاب بوده است بين آنها و بين حق تعالى مىشكنند و صَعْق براى آنها حاصل مىشود و موت اختيارى براى آنها حاصل مىشود. خداى تبارك و تعالى بر آنها تجلى مىكند، و نگاه مىكنند به حسب آن نگاه عقلى، باطنى و روحى و عرفانى، و ادراك مىكنند و مشاهده مىكنند جلوۀ حق تعالى را، و شهيد هم به حسب اين روايتى كه وارد شده است، نظير انبيا، وقتى كه شهيد شد چون همه چيز را در راه خدا داده است، خداى تبارك و تعالى جلوه مىكند به او و آن هم «يَنْظُرُ اِلى» جلوۀ خدا، الى وَجْهِ اللّه اين آخر چيزى است كه براى انسان، آخر كمالى است كه براى انسان هست. دراين روايتى كه در كافى 5
نقل شده است، در اين روايت، انبيا را مقارن شهدا قرار داده است كه در جلوهاى كه حق تعالى مىكند بر انبيا همان جلوه را هم بر شهدا مىكند. شهيد هم يَنْظُرُ اِلى وَجْهِ اللّهِ 6
و حجاب را شكسته است. همانطورى كه انبيا حجابها را شكسته بودند. و آخر منزلى است كه براى انسان ممكن است باشد. مژده دادهاند كه براى شهدا اين آخر منزلى كه براى انبيا هم هست، شهدا هم به حسب حدود وجودى خودشان به اين آخر منزل مىرسند. برترى ارزش خدمت به شهيد بر ساير خدمتها بنياد شهيد از همۀ بنيادها افضل است براى اينكه شهيد از همۀ افراد افضل است. خدمت در بنياد شهيد در رأس خدمتها هست. همه خدمت مىكنند و همه براى خدا و براى همه فضل است و براى همه ارزش هست در بارگاه الهى. همۀ خدمتگزارهايى كه خدمت مىكنند. آنهايى كه خدمت مىكنند براى جنگزدهها آنها هم خدمتشان براى فداكاران است. اين جنگزدهها كه الآن در ايران هستند و در خارج از وطنشان هستند راجع به اينها هم هر كس خدمت بكند خدمت به فداكاران است، لكن خدمت به شهيد ارزشش بيشتر از همه خدمتهاست. معلولى كه جان خودش را در دست گرفته و تقديم كرده است لكن موفق نشده است به شهادت، آن هم فداكارى خودش را كرده است. شما كه خدمت به شهيد مىكنيد و بنياد شما كه بنياد شهيد است، قدر اين بنياد را بدانيد و قدر اين خدمت را بدانيد. براى كم كسى اين طور مطلبى كه براى شهيد گفته شده است براى كم كسى هست. آنها را قرين انبيا قرار دادهاند. خدمت شما به آنها خدمت به نبى اكرم است. خدمت به انبياست. بدانيد كه شما در راه شهيد داريد خدمت مىكنيد. و بنياد شما بنياد شهيد است. و شهيد، افضل است. شهادت از همۀ چيزها[افضل است] و باز در روايتى است كه هر خوبى بالاتر از او هم خوبى هست تا برسد به قتل در راه خدا؛ شهادت در راه خدا. بالاتر از او ديگر خوبى در كار نيست. و معلوم [است] نكتهاش براى اينكه، كسى كه همه چيزش را براى خدا تقديم كرده است و حيات كه بالاترين سرمايه است براى او در اين عالم تقديم كرده است. ديگر از اين بِرّ 7
و از اين خوبى بالاتر نمىشود باشد. شما خدمت مىكنيد به انسانهايى و به كسانى كه وابسته هستند به اين شهدا و شهدا به آنها علاقه دارند. و الآن هم شهيد هستند نسبت به آنها، و خدمت شما ارزشمندترين خدمتهاست كه تصور مىشود، به حسب اين طور روايات. توصيه ملت به خدمتگزارى خانواده شهدا من اميدوارم كه همۀ ملت ما و همۀ افردى كه در سرتاسر كشور ما هستند، خدمتگزار باشند به اين كشور و خدمتگزارباشند به جمهورى اسلام. و خدمتگزارى آنها همان مجاهدۀ در راه خداست. و من اميدوارم كه همۀ آنها با مجاهدين در راه خدا شريك و سهيم باشند، براى اينكه آنها هم مجاهده مىكنند ولو آن پيرزنى كه در اَقصى بلاد 8
دارد يك خدمتى مىكند براى اين مجاهدين. و يا يك پيرمردى كه در اقصى بلاد دارد خدمت مىكند براى اين شهدا و مجاهدين و بازماندگان شهدا. من اميدوارم كه خداوند به همۀ آنها ثواب مجاهدين را عنايت بفرمايد. و عمده چيزى كه هست اين است كه صادقانه خدمت كنيد، خدمت بكنيد، گمان نكنيد كه شما يك كارى كه براى آنها انجام مىدهيد يك منّتى بر آنها داريد. منّت آنها را بكشيد، خدمت بكنيد، احترام بكنيد از آنها. اينها خانوادۀ شهدا هستند. و معلولين و خانوادههاى معلولين كه ارزششان آن قدر است، و ما بايد خدمتگزار به آنها باشيم. هر عملى كه انجام مىدهيم، هر خدمتى كه به آنها انجام مىدهيم عملى است كه در پيشگاه خدا مقبول است. و ما بايد با كمال خرسندى منّت آنها را بكشيم و خدمت به آنها بكنيم. مبادا يك وقتى يك كلمۀ درشتى گفته بشود به اين بازماندگان شهدا، يا به اين معلولين. و باز كسانى كه عائلۀ معلوليناند، توجه داشته باشيد كه عملى را كه مىكنيد خالص و براى خدا باشد. و براى آن كسى كه فداكار براى خدا بوده است، و جانش را در راه خدا اهدا كرده است. شما خدمت به او مىكنيد و اين خدمت به خداست. همان طورى كه ما منّت خداى تبارك و تعالى را مىكشيم و عبادت او را مىكنيم، منّت اوست بر ما، و خداى تبارك و تعالى منّت بر ما گذاشته است و ما را هدايت كرده است، و هر عملى كه بكنيم منّت بر او نداريم و او منّت بر ما دارد. اين خدمت هم خدمت به خداى تبارك و تعالى و مجاهدين در راه او و شهداى در راه اوست. و ما بايد با سرو جان خدمت بكنيم. و ابداً در نظرمان نيايد كه ما يك كارى انجام داديم. آنها جان خودشان را دادند و شما قدرتى كه داريد، داريد خرج مىكنيد براى آنها. و من اميدوارم كه در راه خدا كه شد؛ ثواب مجاهدين را به شما عنايت بفرمايد خداى تبارك و تعالى. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
عنوان :
ارزش شان و مقام شهید برترى خدمت به شهیدان و خانوادههاى آنان بر سایر خدمتها
مرجع :
صحیفه امام (۱۳) صفحه ۵۳۳
مکان :
تهران، جماران
تاریخ :
۱۳۵۹-۱۰-۲۰
حضار :
مسئولین بنیاد شهید انقلاب اسلامى، و جمعى از خانوادههاى شهدا و معلولین