بسم اللّه الرحمن الرحيم اظهار تأسف از تلاش گروهكها براى تضعيف ارتش من بسيار متأسفم از اينكه گاهى به واسطۀ خيانت يا ندانم كاريهاى بعضى از ارتشيها اين بهانه به دست اشخاص فاسد مىدهد كه ارتش را تضعيف كند. ما امروز در همۀ ارگانهاى دولتى و ملى احتياج به تقويت داريم. اين مسائلى كه گاهى گفته مىشود و لازمهاش تضعيف ارتش يا ژاندارمرى يا قواى مسلحه است، اين از جانب ملت نيست؛ اين از جانب آن گروههايى است كه مىخواهند تضعيف كنند روحيۀ همۀ ارتش را و همۀ ملت را، كه دنبال او چنانچه خداى نخواسته، يك مطلبى واقع بشود، اينها ضعيف باشند و اين موجب تأسف است. امروز مملكت ما با اين وضعى كه دارد احتياج به همفكرى دارد، احتياج به همكارى دارد، احتياج به نظم دارد. اگر در يك كشورى نظامش تحت قواعد و تحت مسائلى كه در نظام مطرح است، از اينكه فرمانده وقتى كه فرمان داد بايد اطاعت بشود؛ فرماندۀ كل قوا وقتى امرى كرد بايد اطاعت بشود، فرماندههاى هنگها يا ساير جاها وقتى امر كرد بايد اطاعت بشود. اگر اين معنا نباشد در نظام، اين ديگر نظام نيست. اگر يك نظامى خودش بين خودش يك بىنظميهايى باشد، اگر قواى مسلحه در بين خودشان هماهنگى نباشد، ما توقع نداشته باشيم كه كشور ما به پيش برود. تمام اين مسائل را براى ما پيش مىآورند. يكصد نفر، دويست نفر فرض كنيد وقتى كه در يك گروهى فاسد شدند و خيالى داشتند، در عين حالى كه خود ارتش با قدرت جلو اينها را گرفت و اينطور توطئهها را كشف كرد، و همينطور پاسدارها هم كمك كردند، و همه با هم اين توطئه را خنثى كردند، نبايد در نظر اشخاص بيايد كه ارتش چطور است. اين ارتش همان است كه خودش اين كار را كرده، و همان است كه كردستان را و جاهاى ديگر را به قوۀ خودش با سپاه پاسداران هماهنگ شدند و كارها را انجام دادند. اسلامى نبودن بعض برخوردهاى بين افراد و ارگانها من متأسفم از اينكه هر جا انسان نگاه مىكند و دست مىگذارد يك اشخاصى هست در آن، يك اقليتهايى هست در آن كه مىخواهند ضايع كنند مطلب را؛ حتى در مجلس و دولت كه مىخواهند تعيين كنند يكجور برخوردهايى، من مىبينم كه اين برخوردها برخوردهايى نيست كه موافق با صلاح يك كشور باشد و موافق با اسلام باشد. امروز چنانچه، همۀ اين ارگانها به هم جوش نخورند و همه با هم همدست نباشند بايد در انتظار مصيبت باشيم. بايد ارتش با كمال قدرت كار بكند، و تمام قوايى كه در تحت نظم هستند، در تحت قواى بالا هستند، و درجهدارها يا افسرهاى بالا هستند، يا فرمانده هستند، اينها بايد اطاعت بكنند. امروز اطاعت از بالا دستها يك امر شرعى است، يك مطلبى نيست كه مثل سابق باشد كه بتوانند از زيرش در بروند، هر چه بتوانند مانعى نداشته باشد. امروز يك كسى است كه بالاى سر همه است و او خداى تبارك و تعالى است، كه همه چيز را در ظاهر و باطن مىبيند. اگر بخواهيم در اين مملكت از اين آشفتگيهايى كه حالا مثلاً هست جلوگيرى بكنيم جز اينكه هم قواى مسلح با هم و مجلس با ـ عرض مىكنم ـ دولت، با رئيس جمهور، با امثال ذلك با هم، تشريك مساعى نكنند، نبايد توقع داشته باشيم كه مملكت ما به پيروزى نهايى برسد. ما كه الآن پيروزى نهايى را بهدست نياوردهايم. ما الآن يك قدرتى را كه مانع بود از اينكه ما يك كارى بكنيم از بين برديم؛ در اين امر، هم ارتش سهيم بوده، هم سپاه پاسداران سهيم بوده، هم ملت سهيم بوده، هم ساير قواى انتظاميه سهيم بودند. ما نبايد از اين چيزى كه اينها سهيم در آن بودند قدرشناسى نكنيم، ما بايد قدردانى بكنيم. اگر يكوقتى در بين روحانيون كه داراى مثلاً چقدر جمعيت هستند، بنا شد يكصد نفرشان ساواكى از كار درآمدند، نبايد روحانيون را ما بشكنيم. اگر در بين ـ فرض كنيد ـ ارگانهاى ديگر دولتى يك چند نفر ساواكى بيرون آمد، نبايد ما همۀ آنجا را بگوييم كه بر خلاف هستند. البته در يك رژيمى كه تقريباً پنجاه ـ شصت سال حكومت كرده است، و مغزها را يكجورى تربيت كرده است كه مطابق ميل خودشان باشد، توقع اين نيست كه فوراً صلح كنند و همه چيز درست شده باشد؛ توقع اين است كه الآن همه با هم دست به هم بدهند تا اينكه هم پاكسازى بشود، هم شناسايى بشوند اشخاصى كه درصدد مثلاً توطئه هستند يا بودند، و آنهايى كه شناسايى شدند خودشان آنها را تحويل بدهند. ضرورت تصفيه افراد ناسالم از ارتش اين را كراراً من گفتم كه چنانچه مثلاً در ارتش اشخاصى هستند كه برخلاف موازين هستند، يا توطئهاى در كار دارند، يا از طاغوت هستند، يا اعتقاداتشان مضر است، يا عملشان عمل فاسد است، خود ارتش بايد اين كار را بكند. و اگر دادگاهها آنها را از ارتش بخواهند، بايد ارتش اطاعت كند؛ خود دادگاهها هم مستقيماً نروند، پاسدارها هم مستقيماً نروند. نبايد يك هرجومرجى به پيش بيايد كه ما به خاطر اين هرجومرج از بين برويم. بايد همۀ قوا با هم باشند و مراتب محفوظ باشد، سلسله مراتب محفوظ باشد. قدرتها همه با هم باشند، از بالاها حرف شنوى كنند؛ از رئيس كل قوا حرف شنوى كنند، از رؤساى قوايى كه هر كدام دارند حرف شنوى كنند تا يك مملكتى بشود با نظم. خارجيها مىخواهند ما اينطور باشيم كه هيچ نظمى نداشته باشيم، و مثل جنگل با هم رفتار بكنيم، تا اينكه بهانه بدست بياورند كه اينها احتياج دارند به اينكه قيّم برايشان معين كنند. بايد الآن با هوشيارى، تمام ملت دنبالسر دولت و رئيسجمهور و ارتش و ـ عرض مىكنم ـ ژاندارمرى و پاسبانها و پاسدارها باشند و هست ملت. و يك مملكتى كه ملتش دنبال سر قواى انتظامىاش و قواى مسلحش باشد هيچ آسيبى نمىبيند. اگر چهار نفر آ دم در يك جايى فاسد شد اين دليل بر اين نيست كه همه فاسدند؛ خوب در بين روحانيون هم فاسد هست،حالا بايد بگوييم، همۀ روحانيون فاسدند؛ در بين تجار هم فاسد هست، ما بگوييم همۀ تاجرها. هر جمعيتى توى آن البته يك اشخاص فاسد هست؛ البته ارتش موظف است كه پاكسازى كند و اهمال نكند كه آن وقت اشخاصى كه با ما نظر بد دارند، نظر سوء دارند و مىخواهند توطئه كنند، بگويند كه ارتش اعتنايى ندارد به اينكه، پاكسازى بشود؛ براى اينكه، تضعيف كنند ارتش را. ارتش بايد پاكسازى بشود. خودتان بايد شناسايى بكنيد. و همين طور ژاندارمرى بايد شناسايى بكند و همينطور پاسدارها و همه، اين يك مسئلهاى است كه عمومى، و يك مملكتى است مال همۀ شما. مملكت الآن مال خود شما هست، اينطور نيست كه مثل سابق باشد كه شما زحمتش را بكشيد منافعش را امريكا ببرد يا منافع را شوروى ببرد. الآن شما هر زحمتى را بكشيد منافعش را ملت خودتان و خودتان مىبريد. نهراسيدن از توطئهها بواسطه پشتيبانى ملت بنابراين، بايد همۀ اين قوا با هم مجتمع بشوند و همه تقويت بكنند هم را؛ مجلس بايد تقويت بكند همۀ قواى مسلحه و همۀ ارگانهاى ديگر را، دولت را و رئيس جمهور را تقويت بكند، رئيس جمهور هم بايد تقويت بكند اينها را. ارتش بايد از رئيس جمهور اطاعت بكند چون رئيس كل قواست، و رئيس جمهور هم بايد با آنها پدرانه رفتار بكند. اسلام است؛ اسلام وضعش غير آن چيزهاى ديگرى است كه مىخواهند قدرت نمايى كنند و خودنمايى كنند و هر كس خودش را نمايش بدهد. ما همه بايد خودمان را فانى كنيم، و همۀ ما دنبال اين باشيم كه آن مكتبمان پيش ببرد، نه دنبال اين باشيم كه خودمان پيش ببريم. ما خودى نداريم؛ هرچه هستيم مكتبمان است. وقتى مكتب مطرح است هم من و شما و آقا و ديگران و همۀ ارگانهاى دولتى و همۀ اينها بايد خود را كنار بگذارند، دنبال مكتب باشند؛ خودشان را فانى كنند در مكتبشان، همان طورى كه در صدر اسلام بوده است. صدر اسلام اين مسائل نبوده است كه هركسى بخواهد خودش را نشان بدهد، هر كسى مىخواسته مكتبش را پيش ببرد، از اين جهت هم پيش بردند؛ در عين حالى كه ضعيف بودند، قواى بزرگ را از بين بردند. حالا الحمدللّه شما قوى هستيد؛ 35 ميليون جمعيت پشت سر شماست، شما از چه مىترسيد؟ از هيچ چيز نبايد بترسيد. 35 ميليون جمعيت امروز پشت سر شماست كه اگر خداى نخواسته، يك صدايى در يك جايى بلند بشود، اين 35 ميليون جمعيت همه با هم همصدا پشتيبانى مىكنند از شماها. بنابراين، نبايد ما بترسيم از اينكه توطئه در كار است. بازهم توطئه در كار است، باز هم هست؛ نه خير، هيچ توطئهاى كارى نمىتواند بكند. اينها همۀ قدرتهاى خودشان را روى هم گذاشتند و الحمدللّه شكست خوردند و رفتند سراغ كارشان، و بعد هم به اين زوديها اينها نمىتوانند خودشان را جمع كنند، هى دارند دنبال فرار هستند، دنبال اين نيستند كه خودشان يك اجتماعى كنند، دنبال اين هستند كه يك سوراخى پيدا كنند و فرار بكنند. نترسيد از اينكه گفته مىشود كه باز هم توطئه هست، يا فرض كنيد، بختيار 1
در خارج از كشور يك چيزى پيش خودش مىگويد يا ديگران، اينها مىخواهند روحيهها را سست كنند و ما را تضعيف كنند، و به واسطۀ تضعيف اگر يكوقتى بعد از پنج سال ديگر توانستند يك كارى بكنند ما ضعيف باشيم. لكن وقتى يك ملت با هم، همراه هست، امروز قضيه، قضيۀ ملت است، شما به عنوان ملت هستيد، شما الآن جدا از ملت نيستيد، شما آنيد كه وقتى وارد مىشويد در پيش ملت براى شما گل مىبارند. و ملت هم آن است كه شما به او نمىخواهيد زور بگوييد، شما با آنها برادر هستيد و همه با هم هستيد. بايد همۀ اين قوا دستشان را به هم بدهند، اين يك واجب شرعى است براى همه؛ يك واجب شرعى است براى وكلاى مجلس كه با دولت، و با رئيس جمهور همراهى كنند، يك تكليف شرعى است براى رئيس جمهور و دولت، كه بايد با مجلس همزبان باشند و هماهنگ باشند. عمل به وظيفه قانونى و مداخله ننمودن در امور يكديگر اگر هماهنگ باشيد ما بُرديم، و اگر بنا باشد هر كس از يك طرف بكشد، او بخواهد خودش را نمايش بدهد، هر كس يك طرف ديگر بكشد، پاسدارها بخواهند دخالت در ـ فرض كنيد ـ ژاندارمرى بكنند، ژاندارمرى بخواهد دخالت در پاسدارها بكند، آنها بخواهند در ارتش دخالت بكنند، آنهاى ديگر بخواهند آنجا، كميته بخواهند در يك جاى ديگر دخالت بكند، ارگانهاى ديگر در جاى ديگر، فاسد مىشود اين كار. هر كس بايد كار خودش را خوب انجام بدهد، اگر در يك مملكتى همۀ گروههايى كه هستند، همۀ جاهايى كه اشخاص هستند و گروهها هستند، كار خودشان را خوب انجام بدهند، يك مملكت منظم مىشود، يك مملكتى مىشود كه پيشبرد مىكند. اما اگر بخواهد هر كسى در كار ديگرى دخالت بكند، من بيايم دخالت كنم در كار شما، شما بياييد دخالت كنيد در كار ما، نه من كارم را مىتوانم انجام بدهم، نه شما مىتوانيد كارتان را انجام بدهيد. اين يك وظيفۀ شرعى ـ الهى است كه من دارم به همه مىگويم، نه مخصوص شما، براى همه است اين؛ براى پاسدارها هست، براى پاسبانها هست، براى ارتش هست، براى ژاندارمرى هست، براى مجلس هست، براى دولت هست، براى رئيس جمهور هست. اين يك مسئلۀ شرعى است، همه مكلفند شرعاً به اينكه كار را انجام بدهند. و آن چيزى كه من مىگويم اين است كه لازم است اين و بايد بشود، هر كدام به وظايف قانونىشان بايد عمل بكنند. قانون براى همه وظيفه معيّن كرده؛ اگر يكى دست از قانون بردارد و بخواهد دخالت ديگرى بكند، بر خلاف شرع عمل كرده. بايد هر كس همان كارى، آقاى رئيس جمهور همان كارى كه برايش معيّن كرده است قانون، همان كار مهمى كه براى او قرار داده، آن كار را خوب انجام بدهد. مجلس آن وظايفى را كه قانون برايش معيّن كرده همان را درست بكند، ديگر مجلس دخالت نكند در اجرا، و قوۀ مجريه در قوۀ مقننه و هر دو در قوۀ قضاييه. قواى قضايى سر جاى خودشان كار قضايىشان را انجام بدهند و اين كار مهمى است. قواى مقننه بايد كار تقنينشان را انجام بدهند و اين كار مهمى است. دولت مجرى است بايد كار خودش را انجام بدهد و آن هم كار مهمى است. ارتش بايد كار خودش را انجام بدهد به آن حدودى كه موظف است و اين كار مهم است. اگر بنا باشد هر كدام در كار ديگر دخالت بكنند كه اين مملكت نمىشود. يك بازارى بيايد در ارتش دخالت بكند، اين مثل اين است كه يك بازارى بيايد در فتوا دخالت بكند، خوب نمىشود اينكه ارتش بيايد در فتوا دخالت بكند، اهل فتوا بيايند در ارتش دخالت بكنند؛ اين معنايش اين است كه هيچ كدام كار خودشان را نمىتوانند انجام بدهند. بايد همۀ اينها همان طورى كه خداى تبارك و تعالى مقرر فرموده است كه بايد ... در آنجا آن پاسبانى كه در آنجا، آن سربازى كه در آنجا خدمت مىكند، همه بزرگند در اسلام و همه برادرند. در عين حالى كه از همۀ شما تشكر مىكنم، لكن به شما تذكر مىدهم كه نظم را حفظ كنيد؛ سربازها حفظ كنند، پاسدارها حفظ كنند، پاسبانها حفظ بكنند. اگر نظم حفظ نشود ممكن است مملكت ما خداى نخواسته آسيب ببيند. و من اميدوارم كه ديگر آسيبى براى اين مملكت واقع نشود؛ براى اينكه ما براى خدا مىخواهيم انجام وظيفه كنيم، و خدا را همه در نظر داشته باشيد، او حاضر است، ناظر است، اعمالتان را مىبيند. و شما تنبه پيدا كنيد از آنهايى كه در اين مملكت آن قدرتها را به خرج دادند و آن فسادها را، الآن در بستر بيمارى افتادند، الآن برايشان مرگْ عروسى است. توجه داشته باشيد به اينكه يك عالَم ديگرى در كار است. ما مسئول هستيم پيش خداى تبارك و تعالى. ما امانتداريم الآن؛ اسلام و كشور اسلامى امانت پيش ما هست. اين امانت را هر يك از ما اگر بخواهيم در آن يك خلافى بكنيم خيانت است و جواب بايد بدهيم در پيش اسلام. اينطور نباشد كه هر كدام ديگرى را بشكنيم؛ هر كدام مفسدۀ ديگرى را، فساد ديگرى را بگوييم. بايد همۀ ما دست به دست هم بدهيم، هم پاكسازى با كمال قدرت و هم دوستى و مهربانى با كمال قدرت. انشاءاللّه خدا همۀ شما را حفظ كند و موفق باشيد و مؤید باشيد، تا اينكه مملكتتان را خودتان انشاءاللّه به پيش ببريد. و پيش خدا همهمان رو سفيد باشيم ان شاءاللّه. سلامت باشيد انشاءاللّه.
عنوان :
توطئه تضعیف ارتش انتقاد از برخوردهاى ناسالم
مرجع :
صحیفه امام (۱۳) صفحه ۷۷
مکان :
تهران، جماران
تاریخ :
۱۳۵۹-۰۵-۰۳
حضار :
فرماندهان نیروى سهگانه ارتش