عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم رسالت انجمنهاى اسلامى من نسبت به انجمنهاى اسلامى همۀ كشور، اعم از انجمنهاى اسلامى دبيرستانهاى سراسر كشور يا ساير انجمنهاى اسلامى، كه در همه جا بحمداللّه تحقق پيدا كرده است، چند كلمهاى صحبت دارم. يكى اينكه اين نامگذارى كه «انجمن اسلامى» در هر جا باشد، اين يك تعهدى است از طرف انجمنها نسبت به اسلام و آن تعهدِ اسلامى بودن و اسلامى كردن است. فقط اسم نيست كه گروهى دور هم جمع بشوند و اسم خودشان را انجمن اسلامى بگذارند. اين يك تعهد است كه شما براى خاطر اسلام، در سرتاسر كشور و در تمام جاهايى كه در آنجا از اسلام هست همه چيز، شما متعهديد كه اسلامى باشيد و اسلام را در آنجاها كه هستيد پياده كنيد. پس شما دو تعهد داريد: يكى اسلامى بودن خودتان، يكى اسلامى كردن آنجايى كه اين انجمنها در آنجا هست. راجع به اسلامى كردن خودتان دو تا مطلب هست: يكى اينكه توجه به اين معنا باشد كه در اين انجمنها اشخاص منحرف، غير متعهد به اسلام، بلكه دشمن اسلام، نباشد. آنهايى كه نمىخواهند اسلام در اين كشور تحقق پيدا بكند و از اسلام سيلى خوردهاند در همه جاهايى كه با اسم اسلام يك انجمنى هست، يك مساجدى هست و جاهاى ديگر، اينها كوشش دارند كه در آنجاها نفوذ كنند. تكليف انجمنهاى اسلامى، چه در مدارس و چه در ساير جاهاى كشور، كه بحمداللّه همه جا هست، تكليف اولى اين است كه اشخاصى كه در اين انجمنها وارد مىشوند شناسايى شده باشند؛ سابقۀ قبل از انقلابشان و در انقلاب چه كردند و چه بودند و قبل از انقلاب اينها داخل چه امرى بودند و چه كارهايى مىكردند، خانوادههاى اينها خانوادههاى متعهد به اسلام است؟ خود اين فرد قبل از انقلاب متعهد به اسلام بوده است و بعد از انقلاب هم به همان حال باقى مانده است، يا نه؟ ممكن است كه يك اكثريتى از اين انجمنها اشخاص متعهد، سالم، مؤمن به انقلاب و مؤمن به اسلام باشند، لكن اگر يك اقليت، ولو دو نفر هم در بين انجمنها، هر انجمنى، منحرف باشد، يك وقت مىبينيد كه همان دو نفر منحرف، انجمن اسلامى را به انحراف مىكشند و انجمن اسلامى آنجايى را كه مىخواهد اسلامى بكند رو به انحراف مىبرد. اين يكى از مهمات انجمنهاى اسلامى است. شايد مكرر اين مطلب به من گفته شده است كه در انجمنهاى اسلامى اشخاصى هستند كه اسلامى نيستند، اشخاصى هستند كه به اسم اسلام و صورت اسلام در اين انجمنها آمدند و مىخواهند انحراف ايجاد كنند. اين يكى از وظايف انجمنهاست كه بايد توجه داشته باشند اين اشخاصى كه در اين انجمنها وارد مىشوند چه جور اشخاصى هستند؛ سوابقشان را، لواحقشان را، خانوادهشان را، بايد بررسى بكنيد و آن وقت فرد را بپذيريد. اين طور نباشد كه شما بدون توجه، يك وقت اشخاصى كه انحراف دارند، اشخاصى كه تعهد به اسلام ندارند، اشخاصى كه با اسلام دشمن هستند، مخالف هستند، اينها وارد بشوند و ـ خداى نخواسته ـ اصل انجمن اسلامى را به فساد بكشند و اصل آن ارگانى كه اين انجمنها براى اصلاح آنها تحقق پيدا كرده است. يك وقت رو به فساد برود. اين يكى از تكاليف شماهاست، كه همۀ آنهايى كه انجمنهاى اسلامى را به وجود مىآورند، اين را بايد بسيار توجه به آن بكنند. تعهد انجمنها به اسلام و احكام آن يك جهت ديگر، راجع به اسلامى بودن خود اين انجمنهاست. اسلام ابعاد مختلفى دارد كه اگر يك نفر يا يك جمع بخواهند واقعاً، مسلم باشند، بايد تمام ابعاد را در نظر بگيرند. يك بعد اسلام بعد عقايد است، عقايد اسلامى. بايد انجمنهاى اسلامى عقايد اسلامى را داشته باشند. اين طور نباشد كه يك فرد يا افرادى پايبند به عقايد اسلامى نباشند و انجمن اسلامى درست كرده باشند. اگر معتقد به تمام اصول اسلام نباشند، اينها نمىتوانند انجمن اسلامى تشكيل بدهند، يا اسلام را بخواهند پياده بكنند. و يك بعد ديگر اخلاق اسلامى است. چه بسا اشخاصى عقايد اسلامى را به حسب واقع هم تا حدودى دارند، لكن اخلاق اسلامى را ندارند. آن چيزى كه مهم است براى شما كه انجمن اسلامى تشكيل مىدهيد و خصوصاً، براى شما حاضرين كه انجمنهاى اسلامى دبيرستانها را متكفل هستيد و دوستان شما متكفل هستند، اين يك امر بسيار مهمى است كه شما عهدهدار شديد بايد شما از خودتان شروع كنيد و خودتان را به اخلاق اسلامى آرايش بدهيد و از اخلاقى كه بر خلاف اسلام است تحرز كنيد؛ براى اينكه شما مىخواهيد در دبيرستانهايى كه هستيد اسلام را در آنجا پياده كنيد، نمىخواهيد كه فقط يك اسمى باشد كه ديگران چون انجمن دارند پس ما هم انجمن داشته باشيم. شما مىخواهيد كه اسلام را در دبيرستانها كه بسيار اهميت دارد، پياده كنيد و اين تابع اين است كه خود شما هم عقايد اسلاميتان صحيح باشد و هم اخلاق اسلامى داشته باشيد. چنانچه يكى از بعدهاى ديگر، اعمال اسلامى است؛ تعهد به ظواهر اسلام، به اوامر و نواهى اسلام و عمل كردن به احكام اسلام است. چنانچه آن جمعيتى كه تشكيل انجمن اسلامى دادند ـ خداى نخواسته ـ در اعمال انحرافى داشته باشند، اينها نمىتوانند بگويند كه ما انجمن اسلامى هستيم و آمديم كه اسلام را در اينجا كه هستيم پياده بكنيم. اول بايد از خودتان شروع كنيد، هر كسى از خودش بايد شروع كند و عقايد و اخلاق و اعمالش را با اسلام تطبيق بدهد و بعد از اينكه خودش را اصلاح كرد، آن وقت دنبال اين باشد كه ديگران را اصلاح كند، خصوصاً، شما كه در دبيرستانها هستيد و همۀ آنهايى كه سرو كارشان با بچهها، نوباوگان، جوانان هست، اين يك عهدۀ بزرگى است براى شما كه در آنجاها هستيد و مىخواهيد كه دبيرستان را با هر چه در دبيرستان هست به صورت اسلامى در بياوريد. و اين يك تعهد بزرگى است. آنهايى كه در آنجا هستند، در دبيرستانها هستند، در دبستانها هستند، بعد هم در دانشگاهها وارد مىشوند، اينهايى هستند كه آتيۀ يك كشور در دست آنهاست و اگر آنها به طور تعهد اسلامى، اخلاق اسلامى، تربيت شدند و به جامعه تحويل داده آنها مىتوانند يك كشور را اصلاح كنند و از استقلال كشور دفاع كنند. تمام اين امورى كه فاسد است، چه امورى كه در رژيم سابق واقع مىشد از حيث وابستگى به قدرتهاى اجنبى و چه آنهايى كه خودشان طرفدار بودند كه وابسته كنند اين ملت را و اين كشور را به كشورهاى ابرقدرت، اينها تمام براى اين است كه تعهدهاى اسلامى اينها نداشتند. چنانچه يك فرد يا افرادى اسلام را بدانند چه است، اسلام را بفهمند [و اينكه] نسبت به قدرتهاى ديگر چه جور بايد معامله كنند، استقلال كه در اسلام بايد باشد توجه به آن بكنند، با تعهد به اسلام امكان ندارد كه بروند و وابسته به غير بشوند، آن هم غيرى كه بر خلاف اسلام است و دشمن اسلام است. تمام گرفتاريهاى ما براى همين است كه رجال ما در سابق، چه آنهايى كه در مجلس بودند و چه آنهايى كه دولت را در دست داشتند و چه آنهايى كه ارتش را در دست داشتند در سابق، قضيۀ اسلام پيش آنها مطرح نبود اكثراً، چون مطرح نبود، آنهايى كه در تربيت بچهها وارد بودند اصلاً كارى [نداشتند] به اينكه اين بچه تربيت اسلامى بشود تا يك روح بزرگ پيدا بكند كه تحت سلطۀ اجانب واقع نشود و تحت سلطۀ داخل هم واقع نشود. وقتى آنها خودشان تعهد اسلامى نداشتند، بچههاى ما هم همانطور تربيت مىشوند. گروه گروه در دانشگاهها مىرفتند و گروه گروه از دانشگاهها بيرون مىآمدند و از اسلام خبرى نبود و از تعهد اسلامى و اخلاق اسلامى خبرى نبود. الگو بودن اعضاى انجمنهاى اسلامى بايد شماها كه انجمن اسلامى در دبيرستانها تشكيل مىدهيد بعد از اينكه خودتان توجه داشته باشيد به اسلام و تعهد داشته باشيد به احكام اسلام و اخلاق اسلام و اعمال اسلامى. بايد خود شما الگو باشيد براى اينكه بچهها، با عمل شما تربيت بشوند و شما دعوت كنيد آنها را با اعمال خودتان به اسلام و اخلاق و اعمال اسلامى. اگر اين خدمت بزرگ را شما بكنيد و تمام كسانى كه سر و كارشان با جوانها هست، سرو كارشان با كودكها هست، اينها متعهد به اسلام باشند و متعهد به احكام اسلام باشند ـ كه در احكام اسلام تمام چيزهايى كه در ادارۀ يك كشور احتياج به آن هست، هست در اسلام. اسلام را اگر كسى تعهد به آن داشته باشد، امكان ندارد كه او زير بار ظلم برود، زير بار وابستگى به كفار برود، خودش را تابع كفار قرار بدهد. تمام اين فسادها براى اين است كه اسلام در اين كشورها به آن معنايى كه هست تحقق پيدا نكرده و آنهايى كه تربيت جوانها و بچهها و بزرگها و آنهايى كه در دبستان يا بالاتر هستند تربيت صحيح نشدند و بعد در جامعه كه آمدند و كشور را در تحت سيطرۀ خودشان در آوردند، يك اشخاص غير متعهد بودند و ابايى از اين نداشتند كه كشور خودشان وابسته به غير باشد و احتياج به خارج داشته باشد. شما حالا بايد از اول شروع كنيد و قصدتان اين باشد كه خودتان مستقل در همه چيز باشيد؛ در فرهنگ مستقل باشيد، در صفت مستقل باشيد، در زراعت مستقل باشيد. وقتى كه بناى بر اين معنا گذاشتيد و با اين عزم وارد ميدان شديد، مىتوانيد كه كشور خودتان را نجات بدهيد و كشور خودتان را مستقل كنيد و بيمه كنيد استقلال كشور خودتان را براى هميشه. الآن ما اول كارمان هست، ما به يك كشورى وارد شديم كه همه چيزش وابسته به اجانب بود. تمام كارهايى كه در اينجا مىشد تقليد از خارج بود. اگر مدرسه تأسيس مىكردند، يك مدرسه وابسته بود و اگر نظامى تربيت مىكردند، يك نظامى وابسته بود. مىگويند در آن وقتى كه كندى 1
را ترور كردند، در مدرسههاى ما براى اين بچههاى كوچك يك شعر عزا درست كردند! عزا براى كندى گرفتند! و امروز كه يك برادر ديگر او 2
را ترور كردند، حالا چه اين ترور موفق باشد يا نباشد و به حال ما هم فرقى نمىكند، حالا اين طور نيست كه ديگر برايش عزا بگيرند. در هر صورت، شما بايد متحول بشويد از آن رژيم و آن ريشههايى كه دوانده بود در همه جا؛ همه جاى كشور را آنها منقلب كرده بودند به يك اخلاق وابسته. بايد كوشش كند ملت ايران و كوشش كنند آنهايى كه با جوانها و با نيمسالها و با خردسالها سر و كار دارند، كوشش كنند كه اينها را مستقل از حيث افكار و مستقل از حيث فرهنگ بار بياورند، اينها هستند كه بعدها اين كشور را در دست مىگيرند. اگر شما اينها را تربيت خوب بكنيد، هر كارى كه آنها بكنند براى شما ثواب دارد. مسئوليت خطير انجمنها به جهت اسلامى بودن آنها در هر صورت، شما يك تكليف بزرگى به عهده داريد. انجمنهاى اسلامى در هر جا كه هستند، اين اسمى كه روى خودشان گذاشتند تكليف مىآورد براى آنها. يك روز از شما سؤال مىشود كه شما، انجمن اسلامى اسم خودتان را گذاشتيد، لكن به اسلام تعهد نداشتيد. اگر ـ خداى نخواسته ـ انحرافى در شما باشد، يا بگذاريد انحرافى در انجمنها باشد، يا بگذاريد انحرافى در تعليماتى كه مىخواهد بشود، انجام بشود، بشود، شما به واسطۀ همين اسمى كه روى خودتان گذاشتيد مسئول هستيد؛ سؤال مىشود كه تو كه گفتى من داخل انجمن اسلامى هستم، چرا خودت اسلامى نبودى. و چرا بچههايى كه با تربيت معلمينى كه شما بوديد تربيت شدند، اسلامى نشدند و چرا انحراف در اين انجمنهاى اسلامى بوده است. ما همه مكلف هستيم. همه بايد اين بار سنگين و امانت بزرگى را كه به عهدۀ ما هست، و آن اسلام است و آن كشور اسلامى، به مقصد برسانيم و ما بايد تماممان، چه دولت و چه ملت، و خصوصاً، كسانى كه سرو كارشان با جوانها و بچهها هست، اين يك امانت بزرگى است به عهدۀ همه شماها و همۀ ما كه ما اين امانت را به آنجايى كه بايد برسد برسانيم، و اسلام را ان شاءاللّه در تمام نواحى اين مملكت پياده كنيم. و از خودمان شروع كنيم و ديگران را هم ان شاءاللّه، دعوت كنيم. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
عنوان :
بیان وظایف و رسالت انجمنهاى اسلامى
مرجع :
صحیفه امام (۱۴) صفحه ۲۶۲
مکان :
تهران، جماران
تاریخ :
۱۳۶۰-۰۱-۱۱
حضار :
نمایندگان انجمنهاى اسلامى دانش آموزان سراسر کشور