بسم اللّه‌ الرحمن الرحيم روز دوازدهم فروردين، سالروز رسميت يافتن حكومت مستضعفين بر مستكبرين در ايران است؛ سالروز تحقق وعدۀ حق تعالى است. و منت خداى را كه ملت مستضعف ايران بر مستكبرين جهان ـ چه شرقى چه غربى ـ چيره و پيروز شد. دوازده فروردين، روز غلبۀ جنوداللّه‌ بر جنود شيطان و روز فتح و نصر خدا و بندگان مؤمن به اوست. ملت ايران اين روز را عيدى اسلامى ـ ملى تلقى مى‌كند. و آن روز فتح مطلق و نصر به تمام معناست كه همۀ مستضعفين جهان را اين نور سنت الهى و سايۀ پرچم نَصرٌ من‌اللّه‌ فرا گيرد. آن روزى كه مسلمين جهان با مدد غيبى در هر كشور و قُطْر ¹

دست جنايتكار ستمگران و چپاولچيان را از كشور خود قطع كنند و پرچم اسلام و آرم اللّه‌ اكبر را افراشته نمايند؛ آن روزى كه با قيام دلاورانه و بانگ «اللّه‌اكبر»، با امثال سادات ²

و هم مسلكان شاه مخلوع، آن كنند كه ملت شجاع ايران با محمدرضا پهلوى كرد. ملت بزرگ مصر كه از ننگ سادات خيانتكار به تنگ آمده بودند، اكنون مواجه با تحمل ننگ بزرگترى شده‌اند كه با دسيسه و توطئۀ شيطان بزرگ، بر آنان تحميل شده است. شيطان بزرگ براى رسيدن به چند سال مَسند جنايت، به هر وسيلۀ ممكن دستاويز و به هر نقشۀ شيطانى متشبث مى‌شود؛ محمدرضا را به مصر تحميل و خود را از آن بى‌خبر معرفى مى‌كند. غافل از آنكه ملتها بيدار شده‌اند و دست امثال او را خوب خوانده‌اند. او كه گاهى با اشغال نظامى و پياده كردن چتربازان در لانۀ جاسوسى و گاهى با محاصرۀ اقتصادى و منزوى كردن كشور، ما را تهديد مى‌كرد و از آن نتيجه نگرفت، اكنون دست به يك نقشۀ سياسى و يك نيرنگ شيطانى زده است و با نرمش و چاپلوسى مى‌خواهد ما را اغفال كند و قمار سياسى خود را از رقيبان خود با نيرنگ به ملت ما، ببرد. اين نيرنگ جديد كارتر شبيه همان نيرنگى است كه شاه مخلوع در اواخر عمر سلطنت ننگينش زد و در مقابل ملت و روحانيون به چاپلوسى و حيله‌گرى پرداخت و دسيسۀ او نقش بر آب شد. آقاى كارتر بايد بداند كه با فرستادن شاه مخلوع به مصر و عذرخواهى از اشتباهات گذشته و اعتراف به خيانتهاى امريكا به ملتهاى مظلوم ـ از آن جمله ايران ـ و راه حل لانۀ جاسوسى را از من كه يك نفر از ملت بزرگ ايران هستم خواستن، به بيراهه رفتن است. حل اين مسئله به دست هيچ‌كس جز ملت شريف ايران و مجلس شوراى اسلامى منبعث از آراى ملت نيست. و بايد بداند كه حمايت از شاه مخلوع بعد از آنهمه جنايات و خيانتهاى بزرگ و آن چپاولگريها مجالى براى حل به اصطلاح شرافتمندانه نگذاشته است. با سپردن شاه مخلوع ـ دشمن اسلام و ايران ـ به دست دشمنى كه با اعمال ننگين خود مسلمانان جهان را سخت آزرده است، راه حل را پيچيده‌تر نموده است. عجب آن است كه سادات نيز مثل كارتر مدعى است كه حس انسان‌دوستى، او را وادار به پذيرفتن شاه مخلوع نموده است اينان كه در هر فرصت، ملتهاى بزرگ را كه جرمى جز حق طلبى ندارند، از پا درمى‌آورند، با ادعاى احساس انسان‌دوستى يك نفر جنايتكار را كه در ظرف قريب به چهل سال، ملتى بزرگ را به تباهى كشيد و دهها هزار انسان بيگناه را به خاك و خون كشيد، و نزديك به صدهزار نفر را مجروح و معلول نمود، و اموال يك ملت فقير را به يغما برد، پناه داده و از او حمايت نموده و مى‌نمايند و اين را احساس انسان‌دوستى مى‌نامند و ملت ما و ملت خودشان را به بازى سياسى مى‌گيرند. اكنون كه ما گرفتار اشخاصى هستيم كه از هيچ امرى و ارتكاب هيچ جرمى براى رسيدن به مَسند چند ساله روگردان نيستند و از دروغگويى و ياوه‌سرايى و گفتن و حاشا كردن اِبا ندارند و مع‌الأسف داراى قدرت شيطانى نيز مى‌باشند، بر همۀ مستضعفين و خصوص مسلمانان جهان است كه به خود آيند و از حق و حقيقت دفاع كنند و كشورهاى خودشان را از لوث وجود اين اشخاص پاك كنند. و بر ملت شريف ايران است كه در هر مسلكى و با هر گروهى هستند، از اختلاف و نفاق و كارشكنى براى يكديگر دست بردارند و دشمنان را با وحدت كلمه و اعتصام به «حبل‌اللّه‌» درهم كوبند، و نزاعهاى شخصى و گروهى را كه جز از هواى نفس برنمى‌خيزد و در صورت رشد همه را به تباهى مى‌كشد و كشوررا به خرابى سوق مى‌دهد كنار گذارند، و گويندگان و روشنفكران و متفكران و دانشگاهيان و دانشمندان، همۀ توان خود را صرف قطع اميد دشمن اصلى ما امريكا كنند كه با سلطۀ دشمن قدرتمند، براى هيچ يك چيزى باقى نخواهد ماند. من از برادران و خواهران كردستانى مى‌خواهم كه برادرانه با ساير برادران مسلمان خود و در كنار هم از كشور خود دفاع كنيد، و ارتش و سايرقواى انتظامى را كه خدمتگزاران به كشور و براى امنيت و رفاه ملت تحمل زحمت و مشقت مى‌كنند، چون برادران خود پذيرا شويد، و به منحرفين كه به اسم كرد و ملت كرد مى‌خواهند كشور شما را به دامن قدرتهاى شيطانى بيندازند و گرفتاريها و رنجهاى سابق را اعاده كنند و از اسلام عزيز و احكام آن اطلاعى ندارند و با آن دشمن هستند، گوش فرا ندهيد كه با استقرار حكومت اسلامى همۀ قشرهاى ملت در كنار يكديگر با امن و امان و رفاه، به خواست خداى متعال ادامۀ زندگى مى‌دهند. برادران و خواهران من، اگر خداى نخواسته نهضت اسلامى به شكست گرايد، نه كردستان باقى مى‌ماند و نه خوزستانى و نه استانهاى ديگرى. بياييد براى رضاى خداوند دست از اختلاف برداريد و با برادران ديگر خود با صلح و صفا رفتار كنيد، و با تمسك به قدرت الهى از كشور خودتان دفاع نماييد كه در اين صورت خدا با شماست و هيچ قدرتى نخواهد توانست بر شما غلبه كند. از خداوند متعال پيروزى اسلام و مسلمين و هدايت منحرفين را خواستارم. والسلام على عباداللّه‌ الصالحين.12 فروردين 59 روح‌اللّه‌ الموسوى الخمينى

1. - ناحيه، خطه، سرزمين.
2. - محمدانورالسادات، رئيس حاكم بر كشور مصر.