بسم اللّه الرحمن الرحيم تفاوت اعمال انبيا با مردم من هم متقابلاً به همۀ آقايان، به همۀ امت مسلمان دنيا و مستضعفين، اين عيد سعيد را تبريك عرض مىكنم. و اميدوارم خداى تبارك و تعالى به بركت اين عيد و ساير اعياد شريفه، ما را و همۀ ملتهاى مسلمان را هدايت كند كه به راه مستقيم اسلام سير كنيم. و به مقاصد اسلامى فكر كنيم و بتوانيم بين مسلمين يك آشتى، يك وحدتى ايجاد كنيم. حضرت ابراهيم كه اين عيد منتسب به او هست و بنيانگذار ايثار است، صورت عمل، يك معناست و معنا و محتواى عمل، يك باب ديگر. اينجا صورت عمل هم يك مشكلى است براى حلّش و يك امرى است كه فوق طاقت نوع بشر است. اما آن چيزى كه ابراهيم را ابراهيم مىكند، مسئلۀ اين صورت نيست، مسئله آن سيرى است كه فرموده است و منتهى به اين مسائل شده است. ابراهيم كه به حسب روايات شريفه ما، در آن وقتى كه طرف آتش داشت مىرفت، ملائكۀ آسمان به او گفتند كه حاجت داريد؟ گفت به شماها نه. آن يك باب ديگرى از معارف را داشته است. و ما صورت عمل را مىبينيم و از آن هم اعجاب مىكنيم و اعجاب آور هم هست. لكن آنهايى كه اهل معارف الهى هستند، باطن اين صورت را ملاحظه مىكنند. اصل اعمال انبيا مطلقاً به حسب صورت، با اعمال ما به حسب نوع موافق است. آنها نماز مىخوانند ما هم نماز مىخوانيم، آنها روزه مىگيرند ما هم روزه مىگيريم، آنها حج مىروند ما هم حج مىرويم، آنها قربانى مىكنند ما هم قربانى مىكنيم، وقوف مىكنند ما هم وقوف مىكنيم، اين صورت را همه با هم مشتركيم. لكن ـ تفاوت ـ آن چيزى كه اعمال ما را با آنها متفاوت مىكند و اعمال انبيا را بعضيها با بعضى ديگر متفاوت مىكند، آن مغز عمل است. آن چيزى است كه آنها از آن مبدأ الهام مىگيرند و اين اعمال را با الهام از آنجا عمل مىكنند. مسئلۀ وحى و گرفتن وحى كه در انبيا هست ـ و آنها هم متفاوت هست ـ يكى از امور مهمى است كهانسان تصورش را نمىتواند بكند كه مسئله چى هست و از چى بوده است. واسطه، جبرئيل است، جبرئيل چه جور واسطه بوده است؟ آيا پيغمبر نازل كرده است جبرئيل را و به ولايت او نازل شده است؟ با جبرئيل نازل شده است و آن وحى را رسانده است؟ مسائلى كه در آن صحبت است. معناى عيد از نظر پيامبران مسئلۀ قربانى فرزند يك باب است كه به حسب البته ديد نوع بشر، مسئلۀ مهمى است، لكن آن چيزى كه مبدأ اين عمل مىشود، آن چيزى كه مقابله مابين پدر و پسر را در آن جا متحقق مىكند، اين يك مسائل قلبى و روحى و معنوى است، فوق اين مسائلى كه ماها مىفهميم. ما همين مىگوييم كه ايثار كرد، قربانى كرد و واقعاً اين طور بوده است، مهم هم هست. لكن آيا درنظر ابراهيم هم ايثار بوده است؟ ابراهيم هم در نظرش اين بوده است كه حالا يك چيزى، تحفهاى مىبرد پيش خدا؟ اسماعيل هم ـ سلام اللّه عليه ـ در نظرش بوده كه يك جانفشانى دارد مىكند براى خدا؟ يا مسئله اين نيست. اين مسئلهاى است كه تا نفسانيت انسان هست، خوديت انسان هست، ايثار اسمش هست. من ايثار مىكنم در راه خدا فرزندم را، من ايثار مىكنم در راه خدا جان خودم را. اين، براى مامهم است و زياد مهم است، براى ابراهيم نيست مسئله اين، ايثار نيست. ابراهيم خودى نمىبيند تا ايثارى كرده باشد، اسماعيل خودى نمىبيند تا ايثار كرده باشد. ايثار اين است كه من هستم و تو هستى و عمل من و براى تو و ايثار. اين، در نظر بزرگان اهل معرفت و اولياى خدا شرك است، در عين حالى كه در نظر ما كمال بزرگى است، ايثار بزرگى است. عيد براى ما يك معنا دارد، براى ابراهيم و براى پيغمبرها يك معناى ديگرى دارد، ما هم عيد مىكنيم، آنها هم عيد مىگيرند، لكن آنهايى كه عيد مىگيرند عيد لقاست، آنها عود مىكنند به آن جايى كه از آنجا ظاهر شدند و عيد مىگيرند براى اين امر، البته بعد از ارجاع به ـ باز از آن معناى سيرالهى ـ بعد از ارجاع اسمش عيد مىشود. و بعدهاى معنوىاش بسيار زياد است و دست ما از آن كوتاه است و بعدهاى سياسى و اجتماعيش هم زياد است و زياد بوده است و اميدواريم كه زياد بشود. جهاد اكبر اميدواريم كه مسلمانها به خود بيايند و از همين عباداتى كه خداى تبارك و تعالى براى آنها مقرّر فرموده است، از همينها، هم سير معنوى بكنند و هم برداشتهاى سياسى و هم عمل. اين طور نباشد كه نماز را ما همان جهت تقرب الى اللّه آن را ملاحظه كنيم. البته آن بالاترين چيز است، لكن بعد از اينكه انسان نمازگزار شد ايثارگر خواهد شد، بعد از آن كه ايثارگر شد، براى اسلام خدمت خواهد كرد. و حج كه در او جهات اجتماعى و سياسى بيشتر ظاهر است، اين بحمداللّه امسال تاكنونش خوب برگزار شده است و اميدواريم كه از اين به بعدش هم خوب برگزار بشود و بعدها هم افزوده بشود مسلمين را بيدار بكنند اين حجاجى كه دربيت اللّه الحرام هستند. گرچه معالأسف بعضى از آخوندهاى بسيار نافهم يا بسيار موذى در همين مقطع از زمان شروع كردند به چيزهايى نوشتن و رسالههايى پخش كردند و نسبت به شيعه و نسبت به ائمۀ شيعه و نسبت به طريقۀ شيعه جسارت كردند و اين در يك همچو مقطعى كه عقلاى طرفين، عقلاى مذاهب با هم جمع شدند و علماى مذاهب با هم جمع شدند و مىخواهند فكر بكنند براى مصالح اسلام، در يك همچو مقطع يك همچو رسالههايى منتشر مىشود، كأنّه خطر براى امريكا ديدند و واويلا بلند كردند. آن آخوند احمقى كه در يك همچو مقطع از زمان به بعض مقدسات شيعه جسارت مىكند، درصدد اين است كه در مقابل او هم يك كسى پيدا بشود، آن هم يك چيزى بگويد و موجب بشود كه بين مسلمين در يك همچو مقطع از زمانى كه دارد وحدت ايجاد مىكند، اختلاف ايجاد بشود. واقعاً اسلام چه كند با اين طرز فكرها، با اين طرز عملها؟ اسلام چه كند با اين آخوندهايى كه خودشان را به صورت يك روحانى درآوردند و در بين مردم پخش هستند؟ اين گرفتارى است كه در يك همچو موقعى كه مسلمين دارند فكر مىكنند، او به عنوان اينكه من ديدم كه بعض از جوانها متمايل به اين اجتماع شدند، متمايل به اين ايران شدند، تكليف ديدم به اينكه بگويم اينها مشتركاند، اينها مجوساند اينها چطورند و به بعض مقدسات جسارت كردند. اين، جز اينكه خدمت به استعمار است، خدمت به قدرتهاى بزرگ است و كارشكنى براى اسلام و مسلمين است؟ ما بايد فكر كنيم براى اين مسائل . مسلمانها بايد فكر كنند براى اين مسائل و اين اشخاصى كه اين طور در صدد شكستن وحدت مسلميناند. و بالجمله من اميدوارم كه ايران با اين راهى كه به پيش گرفته است فقط ملاحظۀ آن جهات صورى را نكند و ملاحظۀ جهات معنوى را هم بكند. تمام مسائل براى معنويّات است. پيغمبرها هم كه آمدند و احكام را منتشر كردند براى اين است كه تزكيه، بكنند: مردم را يُزَكّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابْ 1
. همه براى اين آمدند كه مردم را با مبدأ وحى آشنا كنند، سير إلىاللّه بدهند، صراط مستقيم، هدايت را به صراط مستقيم بكنند. و ما ايرانيها و مسلمانها علاوه بر اينكه جهاد در راه اسلام مىكنيم، بايد از جهاداكبر هم غافل نباشيم، از جهاد به نفس هم غافل نباشيم كه مبدأ همۀ امور است. و بايد اين اعياد را همان طورى كه عيد مىدانيم براى مسلمين، و ذخر و شرف مىدانيم براى پيغمبر اكرم بايد ما خودمان مهيا بشويم كه براى پيغمبر اكرم، ذخر 2
و شرف باشيم. طورى عمل بكنيم در مكه، در مدينه، در همه جا و با همۀ مسلمين در هر جا، طورى رفتار بكنيم كه اين اسباب شرافت اسلام بشود. اسباب اين بشود كه مردم بفهمند كه اسلام چه جور تربيت مىخواهد بكند، از تربيت اسلامىمردم ملتفت بشوند كه اسلام آمده است براى چى. قرآن شريف آمده است براى چى. توجه به خدا هدف اساسى انبيا تمام مسائلى كه هست ما مىخواهيم دست ظالمها را كوتاه كنيم انشاءاللّه و مىخواهيم كه قدرتها را سركوب كنيم و پايشان را از اين بلاد مسلمين كوتاه كنيم انشاءاللّه. همه اينها مقدّمۀ اين است كه يك آرامشى در اين بلاد پيدا بشود و دنبال اين آرامش يك سير روحى پيدا بشود، يك هدايت به سوى خدا پيدا بشود. آن چيزى كه اساس است سيرالى اللّه است، توجه به خداست، همۀ عبادات براى اوست. همۀ زحمات انبيا از آدم تا خاتم براى اين معنا هست كه سيرالى اللّهباشد. شكستن بت نفس كه بالاترين بتهاست دنبال او شكستن بتهاى ديگر. بحمداللّه امسال در مكه با اين تظاهرات عظيم و با اين شعارهاى كوبنده يك مقدارى از صولت بتها شكسته شد و انشاءاللّه بعدها هم خواهد شد. و اميدواريم كه هر سال بر اين مسائل اضافه بشود و مسلمانها متصل بشوند به هم و همراه هم فرياد بكشند در جايى كه جاى فرياد است. و از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه همۀ ما را بيدار كند و همۀ مسلمين را بيدار كند، و توجه آنها را به مصالح اسلام و به مصالح مسلمين بيشتر بكند. و اميدوارم كه دولتهاى منطقه هم به خود بيايند و از تبليغات سوئى كه اين آخوندها مىكنند، خودشان را كنار بكشند، و از تبليغات سوئى كه امريكا و عمال او مىكنند خودشان را كنار بكشند و با يك وحدت كلمه بروند تا اينكه اسلام را از دست اين خونخوارها نجات بدهند، و بلاد مسلمين را از دست اين اشخاصى كه مىخواهند ببلعند همه بلاد مسلمين را، نجات بدهند. خداى تبارك و تعالى به همه ما و به همه شما توفيق عنايت كند كه اين اعياد را با آشنايى به اسلام و احكام اسلام عيد بگيريم. والسلام عليكم و رحمة اللّه
عنوان :
ظاهر و باطن اعمال در منظر اهل دنیا و اهل معرفت
مرجع :
صحیفه امام (۱۹) صفحه ۶۷
مکان :
تهران، حسینیه جماران
تاریخ :
۱۳۶۳-۰۶-۱۵
حضار :
مسئولین جمهورى اسلامى، مقامات لشکرى و کشورى و اقشار مختلف مردم