بسم اللّه الرحمن الرحيم معناى عدول از فتوا در بين فقها آنچه مهم است اين است كه مامىخواهيم مطابق شرع اسلام مسائل را پياده كنيم. پس اگر قبلاً اشتباه كرده باشيم بايد صريحاً بگوييم اشتباه نمودهايم. و عدول در بين فقها از فتوايى به فتواى ديگر درست همين معنا را دارد. وقتى فقيهى از فتواى خود برمىگردد يعنى من در اين مسئله اشتباه نمودهام و به اشتباهم اقرارمىكنم. فقهاى شوراى نگهبان و اعضاى شورايعالى قضائى هم بايد اين طور باشند كه اگر در مسئلهاى اشتباه كردند صريحاًبگويند اشتباه كرديم و حرف خود را پس بگيرند، ما كه معصوم نيستيم. پيش از انقلاب من خيالمىكردم وقتى انقلاب پيروز شد افراد صالحى هستند كه كارها را طبق اسلام عمل كنند، لذا بارها گفتم روحانيونمىروند كارهاى خودشان را انجاممىدهند. بعد ديدم خير، اكثر آنها افراد ناصالحى بودند و ديدم حرفى كه زدهام درست نبوده است، آمدم صريحاً اعلام كردم من اشتباه كردهام. اين براى اين است كه مامىخواهيم اسلام را پياده كنيم. پس در اين رابطه ممكن است من ديروز حرفى را زده باشم و امروز حرف ديگرى را و فردا حرف ديگرى را، اين معنا ندارد كه من بگويم چون ديروز حرفى زدهام بايد روى همان حرف باقى بمانم امروزمىگويم مادام كه احكام اسلام پياده نشده است و افراد صالحى نداشتيم تا طبق اسلام عمل كنند، علما بايد مشغول به كارهايشان باشند. اين شأنى براى علما نيست كه رياست جمهورى و يا پست ديگرى را داشته باشند. چون وظيفه است به اين كارهامىپردازند. خلاصه يك چيز را نبايد فراموش كنيم كه همه مىخواهيم اسلام پياده شود. نگرانى از تكرار مشروطه من حالا هيچ نگرانى ندارم چون اكثر افراد رامىشناسم و مىدانم كه اكثراً متعهد و متدين هستند، بلكه نگرانى من از اين است كه نكند سستى كنيم و در پياده كردن اسلام دقت لازم را ننماييم بعداً اشكال پيش بيايد. نكند مثل مشروطه شود كه آقايان تلاش كردند و مشروطه را بنا گذاشتند، آن وقت چند نفر از سياسيون مستبد، مشروطه خواه شدند و حكومت را گرفتند و هر دوره مجلس را بدتر از دوره قبل تشكيل دادند. امروز من هيچ ترسى ندارم، ولى ترسم از آن است كه مبادا ما مسائل را به صورتى محكم تحويل دستۀ بعد ندهيم، ترسم از آن است كه مبادا از حرفهاى خارجيها بترسيم و در پياده كردن احكام خدا سستى كنيم. ما بايد همه چيز را به همان قوّتى كه امروز دارد، تحويل دستۀ بعد دهيم، و آنها هم كوشش كنند كه به همان قوّت تحويل دستۀ بعد دهند. ما بايد بنيان را محكم كنيم و به دستۀ بعد دهيم تا پيش خدا مقصر نباشيم. بايد هيچ سستى نكنيم و از اين ترس نداشته باشيم كه فلان راديو يا دولت خارجى چه مىگويد، راديوهابايد بهما فحش بدهند. آن روزى را كه امريكا از ما تعريف كند بايد عزا گرفت. آن روز كه كارتر و ريگان 1
از ما تعريف كنند معلوممىشود در ما اشكالى پيدا شده است، آنها بايد فحش دهند و ما هم بايد محكم كارمان را انجام دهيم. شوراى نگهبان بدون ملاحظه از هيچ كس فقط و فقط خدا را در نظر بگيرند. احكام اوليه بايد جارى شود و آن روز هم كه اضطرارى پيش آمد، احكام ثانويه كه آن هم حكم خداست را بايد جارى نمايند. بايد بنيان از امروز محكم شود. جلوگيرى از دخالت زورگويان در انتخابات شوراى نگهبان و شورايعالى قضايى و مجلس و دولت بايد به گونهاى عمل كنند كه بنيان محكمى را پايه گذارى نمايند. اگر بخواهيم به اسلام پايبند باشيم، بايد آينده را در نظر گرفته و درست نماييم. سعى كنيد مثل مشروطه سستى نشود. الحمدللّه امروز مثل زمان مشروطه نيست كه خوبها در اقليت بودند بلكه شما در اكثريت هستيد و قليلى هستند كه انحراف دارند. و من قبلاً در مورد انتخابات گفتم كه همه چيز ما بايد روى موازين اسلامى باشد. افرادى كه تعيين مىشوند بايد كسانى باشند كه به درد اسلام و جمهورى اسلامى بخورند، و عقيدهشان هم اين باشد كه اسلام خوب است. نه فقط اظهار كنند ولى عقيده نداشته باشند، كما اينكه در اول انقلاب خيلىها اظهار اسلام مىكردند. البته اقليتهاى رسمى غير مسلمان قانوناً انتخاب مىشوند پس مردم، افرادى را كه تعيين مىكنند بايد سعى در شناسايى آنها نموده و قبل و بعد از انقلابشان را در نظر بگيرند و بعد رأى دهند. پس مسئله خوب بودن خود شخص است نه اينكه از يك دستۀ خاصى باشد، نه اينكه اهل علم باشد، حزبى باشد، بازارى باشد، اينها ديگر شرط نيست، عمده موازين است كه قانون و اسلام تعيين كرده است. ما بايد مجلس را نگه داريم. دوره اول مجلس در مشروطه بد نبود و شايد هم خوب بود، ولى بعدها كم كم رسيد به جايى كه خودشان افرادى را انتخاب مىكردند. پس ما بايد سعى كنيم مرتبۀ دوم بهتر از اول باشد، مردم بهتر شركت كنند، مردم در صحنه حاضر باشند و تحت تأثير كسى واقع نشوند. مردم با علما و اشخاص مورد اعتمادشان مشورت كنند، بعد به هر كس كه خواستند رأى دهند. مردم نبايد كنار بروند، اگرمردم كنار بروند همه شكست مىخوريم. خود مردم نگذارند قلدرها دخالت كنند، افراد نالايق دخالت كنند. اگرعدهاى جمع شدند وافراد نالايق را انتخاب كردند، مردم بهآنها رأى ندهند، اگر مردم هم متوجه نشدند. مجلس آنها را قبول نكند. تمام مردم موظفند كه در انتخابات حاضر باشند و تحت تأثير هيچ كس قرار نگيرند. بعد از اينكه مشورت كردند كه براى اسلام مفيد است رأى دهند. اگر كسى مورد شك بود و يا اگر كسانى منحرف، خودشان را معرفى كردند، به آنها رأى ندهند. ما بايد مجلسمان را نگه داريم و كارى كنيم كه براى دولتى خوب اساس باشد. مردم اگر از من گِله دارند، از اسلام سرد نشوند. من خلاف كردهام، به اسلام چه. مردم اگر اسلام را، استقلال و آزادى را، نبودن تحت اسارت شرق و غرب رامىخواهند، همه در انتخابات شركت كنند و در صحنه حاضر باشند. اگر يك ظالم خلاف كرد، اسلام كه نكرده است. پس بايد كارى كنيم كه ظلم نباشد و ظالم از بين برود. اگر ديديم در اين دوره خلاف شده و به افرادى ظلم شده بايد تلاشمان را بيشتر كنيم تا خلاف و ظلم را از بين ببريم نه اينكه كنار رويم و از صحنه خارج شويم. زيرا اگر از صحنه خارج شويم ظلم بيشترمىشود. پس بايد اجتماعمان را بيشتر كنيم و بيشتر در صحنه حاضر باشيم. خداوند به شما قدرت و سعادت عنايت فرمايد. والسلام عليكم و رحمة اللّه
عنوان :
هدف اصلى، حاکمیت اسلام
مرجع :
صحیفه امام (۱۸) صفحه ۲۶۱
مکان :
تهران، جماران
تاریخ :
۱۳۶۲-۰۹-۲۰
حضار :
فقها و حقوق دانان شوراى نگهبان قانون اساسى