عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم سپاه و كميته دو نهاد جوشيده از متن ملت اول بايد تشكر كنم از آقايان كه آمدند اينجا و از نزديك با هم مواجه مىشويم. از ويژگيهايى كه انقلاب اسلامى ايران داشت اين كه به مجرد اينكه پيروز شد، تمام افرادى كه در اطراف اين كشور، جوانانى كه در اطراف اين كشور بودند، چه قشر روحانى و چه دانشگاهى و چه ساير قشرها براى خودشان يك احساس وظيفه كردند، بدون اينكه يك سازمان مركزى در اول باشد. هر گروهى در هر جا كه بودند به طور خودرو، از متن ملت كأنّه جوشيدند، و سازمانهايى را ايجاد كردند، مثل كميتهها كه آقايان از اجزاء و سرپرستان آن هستند، و مثل سپاه پاسداران. اينطور نبود كه از اول سپاه پاسداران يا كميتهها را يك مركزى باشد، كه آن مركز همه را دعوت كرده باشد و التيام داده باشد؛ بلكه احساس يك وظيفۀ انسانى ـ اسلامى بود كه همه براى اسلام و براى كشور اسلامى خدمتگزار باشند. اين يكى از ويژگيهايى است كه براى اين نهضت و براى اين انقلاب بود و از ويژگيهاى اسلام است. همۀ افرادْ خودشان را موظف ديدند كه به اين انقلاب خدمت بكنند، هر كس به يك ترتيبى؛ جوانهايى كه قدرت داشتند كه پاسدارى بكنند، مجهز شدند براى پاسدارى، آقايانى كه قدرت داشتند كه ايجاد كميتهها را بكنند، در سرتاسر ايران كميته ايجاد كردند، و هكذا ساير قشرهايى كه كأنّه خودرو و با تعليم اسلامى مشغول فعاليت شدند. و اين نهضت مرهون اين جوانهاى برومند، چه آنهايى كه در پاسدارى مشغولند و چه آنهايى كه در كميتهها هستند و اشتغال به كارهاى كميتهها را دارند، مرهون اين قشرها هستند. و خداوند انشاءاللّه همۀ آنها را براى اسلام نگه دارد و همه را پيروز كند در اين جهاد اسلامى. لزوم حفظ حيثيت انقلاب اسلامى لكن مسئلهاى كه بايد من عرض كنم و كراراً هم عرض كردهام، اين است كه اين انقلاب در اول كه واقع شد به طور سرعت و به طور غير مترقب، يكدفعه مثل يك جامى كه بتركد، يكدفعه هجوم كرد و قدرتهاى بزرگ را از بين برد؛ لكن بعد از آنكه اين پيروزى حاصل شد، كمكم يك سستيهاى مختصرى، يك چيزهاى كمى در همه جا، هم در كميتهها و هم در دادگاهها و هم در پاسداران و هم در قشرهاى ديگر يك كمبودهايى پيدا شد. من بايد به شما آقايان و همۀ ملت ايران، خصوصاً آنهايى كه مشغول فعاليتهايى براى نهضت و انقلاب هستند عرض كنم كه همان طور كه پيروزى انقلاب مرهون شماهاست، حفظ حيثيت انقلاب هم بسته به شماهاست. انقلاب، يكدفعه يك انقلاب ملى است، نه اسلامى، يك انقلاب حزبى است، نه اسلامى، آن يك وضعى دارد؛ يكوقت مثل انقلاب ايران كه انقلاب اسلامى است، و همه ديديم و ديديد كه جز فرياد اللّهاكبر و اينكه ما جمهورى اسلامى مىخواهيم، هيچ صداى ديگرى نبود. تمام ملت در سرتاسر كشور فرياد مىزدند كه «جمهورى اسلامى»، «نه شرقى، نه غربى، جمهورى اسلامى». اين يك مسئلۀ اسلامى است، و ملت ما عاشق اسلام بود كه در همۀ اطراف با دست تهى سينههاى خودشان را سپر كردند، جوانهاى خودشان رابردند در ميدان، زنها و مردها رفتند و مبارزه كردند و پيروز شدند؛ اين قدرت اسلام بود، و الاّ نه حزبى مىتوانست اين كار را بكند و نه مليتى مىتوانست اين كار را بكند. و اگر ملاحظه كنيد، جنبشهاى ملى و جنبشهاى حزبى، هيچ وقت اينطور نبوده است كه تمام ملت، بچه، بزرگ، زن، مرد، همه يكصدا دنبالش باشند. اين قدرت اسلام بود كه همه را با هم همصدا كرد و همه را با هم بسيج كرد، براى اينكه پيروز بشود و پيروز شد. ملت ما اسلام را مىخواهد و نه چيز ديگرى را؛ اگر مليت را مىخواهد، در پناه اسلام مىخواهد. خيال مىكنند كه اگر يكصد نفر، دويست نفر، پانصد نفر را دور خودشان جمع كردند، و يك عده هم نشريات براى خودشان درست كردند، اينها مىتوانند يك كارى در مقابل ملت بكنند. ملت، اسلام را مىخواهد و اسلام و ملت، روحانيت را به رسميت شناخته است و مىخواهد. الآن حفظ آبروى اين نهضت بسته به روحانيت است، و بسته به پاسداران كه پاسدار اين نهضت هستند، و دادگاهها و همۀ نهادهايى كه در خدمت اين نهضت هستند، در خدمت اين انقلاب هستند. اسلام الآن نظر دوخته است به ايران، ببيند كه اينها با اسلام چه مىكنند. آيا وفادار هستند به اسلام و روى مصالح اسلامى كار مىكنند، چه در دادگاهها، چه در كميتهها و چه در پاسداران انقلاب و چه در قواى انتظامى ديگر و چه در شورا و چه در هر جا، در همۀ ادارات، اسلام الآن متوجه اين است، و نظر به اين دارد كه اينها چه مىكنند. اينها با قدرت اسلام پيروز شدند، امروز كه پيروز هستند با اسلام چه مىخواهند بكنند؟ آيا در خط اسلام هستند و اسلام را مىخواهند پيش ببرند، و احكام اسلام را در ايران جارى كنند. و انشاءاللّه در جاهاى ديگر هم احكام محقق بشود، و نهضت صادر بشود، و يا اينكه خداى نخواسته، يك راه ديگرى را پيش دارند؟ امروز، همۀ ما، همۀ شما، همۀ ملت، همۀ قشرها و خصوصاً قشرهايى كه در خدمت انقلاب هستند و مشغول فعاليت هستند، مسئوليت بزرگ دارند؛ مسئوليت حفظ انقلاب اسلامى و حفظ آبروى اسلام و آبروى انقلاب اسلامى. ضربه زدن به اسلام با شكستن حرمت روحانيت اگر خداى نخواسته در قشر روحانى، چه آنهايى كه در كميتهها هستند، و چه آنهايى كه در مدارس هستند، و چه آنهايى كه در شهرستانها هستند، اگر خداى نخواسته، يك كار اشتباهى واقع بشود، اينطور نيست كه بگويند فلان فرد اين كار را كرده است، به جامعۀ روحانيت نسبت مىدهند؛ مىگويند آخوندها اينطورند. آنهايى كه غرض دارند، آنهايى كه مىخواهند روحانيت را بشكنند و اصل هدفشان اسلام است و مىخواهند اسلام را بشكنند، و چون اينها را قشرى مىدانند كه خدمتگزار اسلامند و اينها نگهدار اسلامند، به اينها حمله مىكنند. اگر يك بهانهاى روحانيت دست اينها بدهد، اسباب اين مىشود كه يك مطلب كوچك را بزرگ بكنند، آن هم اگر از يك نفر صادر شده باشد، به مطلق روحانيين نسبت بدهند. اگر در اين كميتههاى شما خداى نخواسته، يك امرى واقع بشود كه برخلاف موازين اسلامى است، مىگويند كه آخوندها كميتهها را گرفتهاند و مشغول كارهاى مثلاً خلاف هستند، نمىگويند كه فلان آدم اينطورى است، مىگويند روحانيت اينطورى است. آنهايى كه مىخواهند بشكنند روحانيت را و نمىتوانند ببينند كه روحانيين مشغول اصلاح امور هستند، و ديدهاند كه تاكنون آنها بودهاند و هيچ كارى نتوانستهاند بكنند، حالا كه روحانيين آمدهاند، و سرتاسر ايران روحانى، و كسانى كه بسته به روحانيين هستند، مثل پاسدارها و امثال اينها و كميتهها و همۀ اينها، قشرهاى فعال، اين اشخاصى كه روشنفكر غربزده هستند، چون ديدند آنها نتوانستند هيچ وقت يك كار مثبت صحيح بكنند، حزبها نتوانستند يك كارى انجام بدهند، حالا كه اين قشرهاى اسلامى و روحانى، اين قشرهايى كه براى خدا بپا خاستند و جان خودشان را براى خدا دارند فدا مىكنند، اينها دارند حفاظت از اسلام مىكنند، اينها به واسطۀ اينكه براى خودشان يك كمبودى متوجه شدند، مشغول فعاليت شدند كه اين قشر را، چه روحانى، چه پاسدار، چه كميتهها و چه سايرين بشكنند، كه آن چيزى را كه خودشان نتوانستند و اينها توانستند، اينها را ناتوان عرضه بكنند. امروز روحانيت و ساير قشرهاى ملت مسئولند در مقابل خدا كه حفظ كنند آبروى اسلام را، حفظ كنند آبروى انقلاب را. حفظ كنند آبروى نهضت را و اين مسئوليت بزرگى است. خدمت شماها خدمت بزرگى است و مسئوليتتان بزرگتر، بايد متوجه باشيد. مورد نظر نبودن جهات مادى در انقلاب خداى تبارك و تعالى حاضر است همهجا، شما بايد حاضر بدانيد او را. در حضور خداى تبارك و تعالى خداى نخواسته چيزى كه برخلاف مشيت اوست، برخلاف دستور اوست عمل نكنيد. به راه اسلام باشيد، براى اسلام خدمت بكنيد، تا اگر خداى نخواسته، شكست خورديم، به شهادت رسيديم، براى اسلام باشد و شهيد باشيم. و اگر انشاءاللّه پيروز شديم، اسلام را پيروز كرده باشيم و سرفراز باشيم در همه جا، و اسلام را در همه جاى دنيا، در همۀ كشورها، اسلام را پياده كنيم و بيرق اسلام را به اهتزاز درآوريم. آقايان عزيز من! متوجه جهات مادى نباشيد. شما نهضت كه كرديد براى شكم نهضت نكرديد، شما خون داديد، نه براى اينكه پُستى پيدا بكنيد. در ذهن شما اينها نبود. شما آن وقت كه در ميدانها مىرفتيد و در خيابانها مىرفتيد و با توپ و تانك مواجه مىشديد، اصلاً در فكر اين نبوديد كه ما پيش ببريم تا بشويم رئيس يك چيزى، تا بشويم داراى كذا، شما براى خدا بود و پيش برديد، براى خدا باشد و به پيش برويداگر يك كمبود مادى براى شما باشد، اعتنا به آن نكنيد، براى اينكه شما براى ماديات قيام نكرديد و براى ماديات عمل نمىكنيد. همان طورى كه در صدر اسلام آنهايى كه سربازان اسلام بودند براى خدا كار مىكردند؛ با يك خرما در شب و روز، گاهى با يك دانه خرما شب و روز گاهى زندگى مىكردند و براى اسلام خدمت مىكردند، و بعد هم كه پيروز مىشدند درصدد اين نبودند كه رئيس يك جايى باشند و يك پستى براى آنها باشد. عبادت بودن خدمت خالصانه به انقلاب شما قصدهاى خودتان را براى خدا خالص كنيد. براى خداى تبارك و تعالى عمل كنيد، اين عبادت است، خالص باشيد در اين عبادت. اين نهضت تمامش عبادت بود، اين انقلاب تمامش عبادت است و شما خالص باشيد در اين عبادت. خداوند همراه شماست. چنانچه مسائلى داريد، البته بايد رسيدگى بشود، و به نظر من تمام اين مسائل در مجلس شوراى اسلامى بايد حل بشود. و انشاءاللّه موافق ميلهاى شما كه همان ميل اسلام است، و خواستهاى همه كه خواست اسلام است، تمام كارها انشاءاللّه درست بشود و اصلاح بشود. اميدوارم كه تا زمانى كه مجلس به كار خودش ادامه بدهد و باز بشود مجلس، ديگر وقت زيادى نمانده باشد. و طرحهايى كه شما مىدهيد طرحها در مجلس باشد، كه يك امر ثابت مستدام باشد. و بحمداللّه افرادى كه در مجلس انتخاب شدهاند به حسب غالب، اكثريت قاطع، اكثريت اسلامى و متعهد است. و من اميدوارم كه همۀ ما موفق بشويم به اينكه با قصد خالص براى اسلام خدمت بكنيم. و همان طورى كه خداى تبارك و تعالى، هر چه ما داريم از اوست، ما هيچ نداريم، الاّ از جانب خداى تبارك و تعالى، ما هيچ هستيم، آنچه هست اوست، و ما هيچها بايد ـ ما اشخاصى كه نيستيم و به ارادۀ او چيز پيدا كرديم و باز همه مال اوست ـ جديت كنيم كه اين امانتى كه خداى تبارك و تعالى به ما سپرده است، و آن امانت روح است، امانت زندگى است، امانت حيات است، امانت اسلام است، امانت قرآن است، اينها را پاسدارى كنيم از آن. و وقتى كه وارد مىشويم در محضر خداى تبارك و تعالى، با روى سفيد وارد بشويم. خداوند تعالى همۀ شما را نصرت بدهد، و خداى تبارك و تعالى دشمنان اسلام را يا هدايت كند، و اگر نمىشود شكست بدهد و نابود كند. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
عنوان :
جوشش کمیتهها و سپاه پاسداران از متن ملت حفظ حیثیت اسلام و انقلاب
مرجع :
صحیفه امام (۱۲) صفحه ۳۲۷
مکان :
تهران، حسینیه جماران
تاریخ :
۱۳۵۹-۰۲-۲۹
حضار :
فرماندهان کمیتههاى انقلاب اسلامى تهران و شهرستانها