عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم خلاصۀ تعاليم اسلام؛ نه ظالم باشيد و نه مظلوم من تشكر مىكنم از آقايانى كه، سفراى محترمى كه امروز براى سالروز پيروزى ملت اسلام و انقلاب شكوهمند ايران اينجا تشريف آوردند. و من به همۀ ملتهاى مظلوم و همۀ مستضعفين جهان اين روز را ـ كه طليعۀ بيرون آمدن از زير يوغ ابر قدرتهاست و خارج شدن از تحت سلطۀ سلطهجويان ـ تبريك عرض مىكنم. ملت اسلام پيرو مكتبى است كه برنامۀ آن مكتب خلاصه مىشود در دو كلمۀ؛ لا تَظْلِمُونَ وَلا تُظْلَمُون 1
. ما در طول تاريخ تحت ظلم و ستم قدرتهاى داخلى و خارجى بوديم. خصوصاً در اين نيم قرن آخر كه با دست دولتهاى بزرگ اين رژيم را به روى كار آوردند. رضا خان را انگليسها؛ و محمدرضا را متفقين. در طول اين پنجاه سال ما از همۀ ابعاد، تحت فشار و ظلم بوديم. ظلم و تجاوز فرهنگى؛ ظلم و تجاوز نظامى؛ ظلم و تجاوز اقتصادى، و اجتماعى. ما در طول اين پنجاه سال حاضر بوديم در يك كشورى كه تحت سلطۀ خارجى به دست عمّال آنها كه از خود افراد داخلى بودند. شاهد ظلمهايى بوديم كه اگر در تاريخ ثبت بشود، كتابى بايد در آن باب نوشته بشود. آن ظلمهايى كه به مذهب كردند و آن ظلمهايى كه به ملت؛ به بانوان، به جوانان، به روشنفكران و به علماى اسلام كردند چيزهايى نيست كه بشود در يك روز و چند روز تفصيل آن را بيان كرد. ملت ما بعد از اينكه اين فشار آنها را به جان آورد و جان آنها به لب رسيد، قيام كردند. در اين قيام ـ كه تقريباً بيش از پانزده سال طول كشيد ـ قربانيان فراوان دادند؛ و با قيمت خونهاى جوانها و كشتارهاى دستجمعى كه از آنها شد، معلولينى كه براى ما به ارث رسيد شاهد آنقدر ظلم بودند تا جانشان به لب رسيد و قيام كردند، دست آن قدرت ظالم را و آن قدرت وابسته را از كشور خودشان دور كردند؛ و همين طور دست كسانى كه اين مملكت را به غارت مىبردند و به اسم خريد و فروش همه چيزهاى ما را برايگان مىبردند. ما تحت رهبرى پيغمبر اسلام اين دو كلمه را مىخواهيم اجرا كنيم؛ نه ظالم باشيم و نه مظلوم. ما در طول تاريخ مظلوم بوديم. از همه جهات مظلوم بوديم. و ما امروز مىخواهيم كه مظلوم نباشيم؛ و ظالم هم نباشيم. ما تعدى به هيچ كشورى به واسطۀ دستورى كه به ما رسيده است از اسلام، نخواهيم كرد؛ و تجاوز به هيچ فردى نخواهيم كرد، و نبايد بكنيم. تجاوز به هيچ كشورى نخواهيم كرد، و نبايد بكنيم. لكن از تجاوز ديگران هم بايد جلوگيرى كنيم. مردم ما امروز ـ از زن و مرد، صغير و كبير ـ عازم اين هستند كه در مقابل تجاوزهايى كه تاكنون به آنها شده است و امروز جلوگيرى شده است بايستند؛ و جان خودشان را فداى آزادى و استقلال و فداى بيرون رفتن از زير بار ظلم كنند. و ما از همۀ ملتها و از همۀ دولتها اين توقع انسانى را داريم. اگر دولتهاى اسلامى هستند و تَبَع اسلام هستند، دستور اسلام است كه نبايد ظلم بكنيد و نبايد تحت بار ظلم برويد. و اگر تابع عيساى مسيح هستند، عيساى مسيح، ظلم را به هيچ وجه روا نمىداشت. و اگر تابع موساى كليم هستند، موساى كليم هم ظلم را روا نمىداشت و زير بار ظلم هم نمىرفت. اين برنامۀ انبياست؛ برنامۀ الهى است كه به وسيلۀ انبيا به بشر ابلاغ شده است كه مردم نبايد ظالم باشند، حتى دو درهم، حتى يك تومان. و نبايد قبول ظلم بكنند. همين طور ما كه تلخى ظلم را چشيديم. و من از زمان رژيم اسبق شاهد ظلمهايى بودم كه به اين ملت شد. و در رژيم دوم و ما قبل اين رژيم، رژيم منحوس پهلوى، ما شاهد بوديم كه با اين ملت رفتار انسان با حيوانات هم نمىشد! حيواناتى بر ما مسلط شدند كه به هيچ چيز ما و به هيچ جهت شرفى كه انسان بايد داشته باشد احترام نمىگذاشتند. سَبُعهايى بر ما سلطه پيدا كردند كه جوانان ما را در تحت ظلم و سَبُعيّت خودشان و ستم خودشان در زندانها از بين مىبردند، و آنها را با فجيعترين صورت مىكشتند و شكنجه مىدادند.حتى شكنجهگر از اسرائيل مىآوردند تعليم بكنند شكنجه را! ما امروز غلبه كرديم بر آن ظلمها و ملت ماغلبه كرد بر آن رژيم، و غلبه كرد بر آن كسانى كه در داخل اين مملكت مىخواستند اين مملكت را از دست ما همه چيزش را بگيرند و تمام ثروت اين مملكت را، چه ثروت انسانى و چه ثروتهاى طبيعى و زيرزمينى و روى زمينى را، از ما مىخواستند برايگان بگيرند و از ما نعمت را سلب كنند. ملت ما قيام كرد و دست آنها را كوتاه كرد. و ما با هيچ قيمتى اين متاعى را كه به دست آورديم از دست نخواهيم داد. اگر سوابق امور را ملاحظه كنيد و چنانچه اين صدامى كه ادعاى پوچى دارد اگر سوابق امور را ملاحظه كند، و چنانچه توجه به تاريخ داشته باشيد، عراق جزء ايران است؛ مداين از ماست و از ايران است. و شواهد موجود است در خود مداين و در طاق كسرى 2
: آن بناى عظيم كسرى الآن در [نزديك] بغداد موجود است. لكن ما از باب اينكه تابع اسلام هستيم و قراردادهايى كه شده است محترم مىشماريم، هرگز بناى اين مطلب را نداريم كه حتى به يك وَجَب از مملكت عراق ـ كه به حسبْ حالا مال عراق است ـ تعدى كنيم. و حتى يك وَجَب از زمين خودمان را نخواهيم به ديگران داد. نه ظلم مىكنيم به آنها؛ و نه تحت ظلم واقع مىشويم. رفتار انسانى جمهورى اسلامى و جنايات صدام آقايان سفرا كه اينجا هستند و مُشاهِد اين ظلمهايى هستند كه از طرف رژيم صدام بر ما واقع شده است و هجوم او را در راديوها و در مطبوعات شنيدهاند و ديدهاند، بايد توجه داشته باشند كه اين رژيم بر ما تعدى كرده است، تجاوز كرده است. و بايد اين تعدى و تجاوز جبران بشود، بايد برگردد به محل خودشان، تا ما ببينيم با او بايد چه بكنيم؛ و در اين تجاوزات كه كرده است دنيا چه حكم مىكند. بر خلاف همۀ قراردادهاى بين المللى، بر خلاف همۀ اخلاقهاى انسانى، اين شخص تجاوز كرد بر ما و بر مملكت ما و به كشتار داد جمعيتهاى كثيرى از انسانها را، انسانهاى عزيزى كه ما داشتيم؛ جوانهاى ما را، پيرمردهاى ما را، اطفال ما را، پيرزنهاى ما را [آنها را] از خانمان خودشان دور كردند. و همين طور مدت كثيرى است كه دسته دسته و فوج فوج كسانى كه در مملكت عراق بودند و اهل آن مملكت بودند، براى اينكه در سابق اجداد آنها از ايران رفته آنجا و بعد هم آنجايى شده است، از آنجا بيرون كردند و آواره كردند. و ما آنها را به واسطۀ انسانيت و به واسطۀ اسلاميتى كه داريم، آنها را پذيرفتيم، و با آنها با آغوش باز به طورى كه با كشور خودمان و افراد كشور خودمان عمل مىكنيم عمل كرديم. ما در اين جنگى كه آنها هجوم آوردند و تحميل به ما كردند، اُسَراى بسيار از آنها داريم، پناهندگان بسيار از آنها داريم؛ لكن با اُسَرا عملى كرديم كه هيچ كس با اُسَراى خودش آن عمل را نمىكند. ما مثل برادرهاى خودمان با آنها عمل كرديم. در صورتى كه اُسَرايى كه از ما آنها گرفتند تحت شكنجه هستند. حتى وزير نفت 3
ما الآن تحت شكنجه است. آن طورى كه حتى در روزنامههاى اين دو روز نوشته بودند، به واسطۀ شكنجه در خطر است، و شايد خداى نخواسته از شكنجههايى كه مىكنند و كردند جان سالم به در نبرد. اين آن رژيمى است و آن شخصى است كه در طائف آن لا طايلها را مىگويد و اظهار مظلوميت مىكند؛ و نيست كسى كه بنشاند او را در يك محكمهاى و از او بازجويى كند كه آيا اين مظلوميتهايى كه اظهار مىكنيد، ظالمى هستيد كه به صورت مظلوم خودتان را جلوه مىدهيد و خائنى هستيد كه خودتان را امين ملت عرب مىدانيد، و آيا ملت عراق شما را قبول دارند، پذيرا هستند؟ شما دو روز اختناق را از ملت عراق برداريد تا معلوم بشود كه كى با شما موافق است. همان طورى كه شاه سابقِ معدوم ايران هم ادعا مىكرد كه ملت با من است! و ديديد كه ملت چه طور با او بود. ملت عراق هم همين طور است كه اگر سرنيزه از روى آنها برداشته بشود، خواهند ديد كه چه طور موافقاند با اين آدم و اين مطلب كه «عُروبَت» 4
را من مىخواهم تقويت كنم؛ اين برخلاف اسلام است. ما عَرَبيت را و عَجَميت را و تُركيّت را و همه نژادها را پذيرا هستيم، لكن نه به آن معنايى كه «حزب بعث» عراق قائلند كه بايد عرب باشد، و نه عجم و نه ترك و نه ديگران. همان مطلبى است كه هيتلر مىگفت، آن مملكت خودش را و نژاد خودش را نژاد برتر مىدانست؛ و بر مردم و بر جهان آن كرد كه همه شنيديد يا ديديد. ما نه ظلم خواهيم كرد؛ و نه مظلوم خواهيم واقع شد. اين مطلبى كه اينها در بوق كردند كه ما خيال تجاوز داريم به همۀ ملتها و همۀ دولتهاى دنيا يك مسئلۀ فاسدى است و يك تهمتى است و يك افترايى است كه اين مرد جنايتكار و اين حزب جنايتكار به ما زده است. ما كراراً گفتهايم كه ما به حسب دستور اسلام، نه ظالم هستيم و نه مظلوم. نه مىتوانيم زير بار ظلم برويم، و نه خود ظلم مىكنيم. نه يك وَجَب از خاك ديگران را طمع به آن داريم، اگر قدرت هم داشته باشيم، اگر قدرت گرفتن همۀ دنيا هم داشته باشيم، بنا بر اين نيست. دستور اين نيست و برنامۀ اسلام اين نيست كه تجاوز كنيم. لكن يك وَجَب از مملكت خودمان هم نخواهيم به ديگران داد. صدام را به جاى خود نشانديم، و بعد هم بيشتر مىنشانيم. والسلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته
عنوان :
ظلم ناپذیرى و مبارزه با ظلم
مرجع :
صحیفه امام (۱۴) صفحه ۱۰۱
مکان :
تهران، جماران
تاریخ :
۱۳۵۹-۱۱-۲۲
حضار :
سفیران و دیپلماتها و وابستگان نظامى کشورهاى خارجى مقیم ایران