عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم مردم ايران، بهترين مردم در طول تاريخ از آقايان متشكر هستم كه تشريف آوردند و از نزديك خدمتشان رسيديم و من كراراً گفتهام يكى از بركات انقلاب اين معناست كه ما با آقايان علماى بلاد بيشتر آشنا مىشويم و بيشتر خدمتشان مىرسيم و آنچه كه مىخواهم عرض كنم اين است كه شما مىبينيد كه مردم، تودههاى ميليونى مردم، چقدر خوبند. و من با جرأت مىتوانم عرض كنم كه در طول تاريخ يك همچه وضعى در هيچ جا نبوده است؛ يعنى، ايران با سى و چند ميليون جمعيت ـ به استثناى يك اقليت بسيار كم ـ متحول شدهاند به يك كشور اسلامى كه همه در فكر اين هستند كه اسلام در اينجا تحقق پيدا بكند و در همه چيزى كه براى دولت پيش مىآيد، مشكلاتى كه براى دولت پيش مىآيد، پيشقدم هستند و گمان نكنيد كه جاى ديگرى بلكه در عصرهاى ديگر، يك همچه مسئلهاى بوده. شما اگر ملاحظه بكنيد اين داوطلبى از براى رفتن به جبههها و اين با آغوش باز شهادت را پذيرفتن، اين در زمانهاى سابق حتى در زمان رسول اللّه و حتى زمان امير المؤمنين ـ سلام اللّه عليه ـ به اين شكل نبوده است. مىبينيم كه در قرآن از اين اشخاصى كه پيغمبر دعوت مىكرده است كه بياييد براى جنگ، عذر مىخواستند كه امروز نه فردا، حالا گرم است، حالا چطور است، قرآن آنها را ذكر مىكند كه اينها مردمى هستند يك وقتى بهانه مىگرفتند كه ما برگرديم، كار داريم، عايلهمان چطور است. قرآن مىفرمايد كه نه، اينها مىخواهند فرار كنند، فرار در كار بوده، عدم اطاعت زياد بوده است در كار. زمان حضرت امير كه بالاتر، زمان ائمه ديگر هم كه مىبينيد كه مردم آنطور نبودهاند. براى حضرت امير در كوفه هم ملاحظه كرديد كه آنطور اطاعتى كه بايد بكنند نداشتند و حضرت امير از آنها شكايت مىكند. امروز من معتقدم كه خداى تبارك و تعالى موفق كرده است اين كشور را كه اينطور باشد و اينطور تحول كه همۀ مردم، همۀ تودهها، خصوصاً، اين تودههاى مستضعف، اينهايى كه محروم بودند در طول تاريخ، اينها همه، در همه چيز حاضرند. اگر نبود اين همراهى تودهها، نمىتوانست حكومت برقرار باشد و نمىتوانستند ارتش اين جنگ را به اينطور كه الآن به پيروزى رساندهاند به پيروزى برسانند. اين اسباب تشكر است از همه. لزوم حفظ حيثيت روحانيت و اما ما هم بايد توجه زيادى داشته باشيم به اينكه در اين انقلاب حفظ حيثيت روحانيت، الآن بسته به وجود آقايان است و امروز با زمانهاى سابق خيلى فرق دارد. زمانهاى سابق در مقابل دولت ايران، در مقابل ايران، در مقابل اسلام، اشخاص زيادى نايستاده بودند، مختصر بود. امروز همه از هر جا كه ملاحظه مىكنيد حمله مىكنند، خصوصاً، به روحانيون؛ هى رژيم آخوندى چطور، رژيم آخوندى چطور. هر روز راجع به اين مسائل، آنها بدون اينكه يك دليلى داشته باشند حمله مىكنند. بايد ما فكر اين مطلب باشيم كه ـ خداى نخواسته ـ يك وقت بهانهاى دست اينها ندهيم. ما خدمت بكنيم؛ به ملت خدمت بكنيم، شما آقايان خدمت بكنيد به ملت. شماها ميل نداريد كه يك وقت ـ خداى نخواسته ـ خلافى پيش بيايد. اگر ـ فرض كنيد ـ در مركز يك خلافى پيش آمد مستقيماً دخالت نكنيد. همانطور كه آقا گفتند كه «نمىخواهم مستقيماً دخالت كنيم» مستقيماً دخالت نكنيد و به دولت و به آنجاهايى كه بايد مراجعه بشود، به مركز قضاوت و امثال اينها مراجعه بفرماييد. ارشاد كنيد مردم را، مردم را دلگرم كنيد به انقلاب. الآن از همه جا دارند آيۀ يأس مىخوانند كه خير، ايران ورشكسته شده، ايران نمىتواند ديگر اداره كند، ايران چطور شده. اين حرفهايى كه خوب دشمنان دارند مىزنند، شما آقايان بايد جبران كنيد اين تبليغات را. آنها البته در سطح دنيا دارند تبليغ مىكنند و ما دستمان از آن تبليغات وسيع كوتاه است. اسباب آن تبليغات وسيع را نداريم، لكن حتىالامكان بايد تبليغ كنيم و در نمازهاى جمعه، در جماعات، در اينها مردم را مطمئن كنيم به اينكه جمهورى اسلامى خير است براى شما، اسلام خير است براى شما و مطمئن بكنيد به اينكه نمىخواهد دولتى كه الآن در جمهورى اسلامى هست يا كسانى كه در بالا هستند و قضاوت دارند، اينها نمىخواهند بر خلاف اسلام عمل كنند. اما مشكلات زياد است، مشكلات هر استانى، شما از محل خودتان اطلاع داريد، مشكلات زياد است. الآن نمىتواند دولت آنطورى كه بايد احاطه پيدا كند به همه جا و تصفيۀ عمومى حاصل بشود، براى دولت الآن ميسور نيست، براى هيچ كس ميسور نيست كه بتواند يك ـ فرض كنيد كه ـ مملكتى كه اينطور خراب شده، اينطور به دست آنها افتاده، اينطور تبليغات سوء شده است پنجاه سال، حالا سابق را گيريم كه بوده، پنجاه سال ما ديديم چه جور تبليغاتى بر ضد همه چيز شده است و چه جور فواحشى را ترويج كردهاند و چه جور مراكز فسادى را درست كردهاند و جوانهاى ما را چطور به فساد مىخواستند بكشند. لكن خوب، خدا به داد اين كشور رسيد و اين انقلاب حاصل شد و بحمداللّه رو به خوبى است همه چيز، همه چيز رو به رواج خوبى است. بايد مردم را بيدار كنيد كه امروز شما دشمن زياد داريد. همينها هم دشمنهاى اسلامند، منتهى با اسم آخوند، اسلام را مىخواهند چه [نابود] بكنند. نمىتوانند صاف بگويند اسلام، با اسم آخوند و با اسم ملاّ و اينطور چيزها اسلام را مىخواهند از بين ببرند. و مردم مطمئن باشند به اينكه اين دولت و اين كسانى كه در رأس هستند همه دارند كوشش مىكنند كه امور را اصلاح كنند، درست بكنند، اقتصاد را درست بكنند. فساد هم كه بحمداللّه نيست مگر توى خانهاش كسى برود بكند، آن را البته ما تفتيش نبايد بكنيم. اما الحمدللّه الآن مراكز فسادى نيست، آن طورى كه به من اطلاع مىدهند هيچ مراكز فسادى كه ظاهر باشد نيست و شما مىدانيد كه قبلاً، چه خبر بود ايران. اگر يك مدت كمى اين فرصت باز داده مىشد به اينها، خدا مىداند كه اينها چه مىخواستند بكنند و بعضى از نمونههايش در شيراز، در تهران، پيدا شد كه قابل گفتن نيست، لكن بحمداللّه جلويشان گرفته شد. لزوم برخورد برادرانه ائمه جمعه با جوانان و آن چيزى كه من از آقايان تقاضا مىكنم اين است كه آقايان ارشاد كنند مردم را، دعوت كنند مردم را. اگر ـ فرض كنيد ـ كه اين جوانها، اينها هم نه اينكه سوء قصد دارند، اينها هم يك اشتباهاتى دارند، يك خطاهايى دارند، البته ممكن است كه از گروههاى مختلفى كه همه منحرف هستند نفوذ كرده باشند در بين اينها، لكن شما نصيحتشان كنيد، با برادرى با آنها رفتار كنيد. وقتى نصيحت كرديد و آنها فهميدند راه چيست، اكثراً اينطور هستند كه تابع مىشوند و بايد با اينها با برادرى رفتار كرد و موعظه كرد و نصيحت كرد. و اگر فرض كنيد يك خطايى از اين گونه افراد مىشود، در نماز جمعه طرح نشود، چون اين اسرار را كه گفتند، بعضى وقتها در يك جاهايى ـ از مازندران نشنيدهام من، اما در بعضى جاها هست كه ـ يك مطلبى كه واقع مىشود آقاى امام جمعه مىروند و اظهار مىكنند كه كِيَكْ يك همچه كارى كرده است، فلانى اين كار را كرده؛ اين شأن امام جمعه نيست كه در محضر همه مردمى كه هستند ـ فرض كنيد ـ حيثيت يك آدمى را كه خطا كرده، اشتباه كرده، يا ـ فرضاً ـ تعمّد كرده، اين را از بين ببرند. بايد آقايان ارشاد كنند، دعوت كنند. همان طورى كه مأموريم به دعوت، ما دعوت كنيم و انشاءاللّه، امور اصلاح بشود و شما مطمئن باشيد كه هيچ انقلابى به اين آسانى نشده است. شوروى با آن يال و كوپالش و آن قدرتى كه دارد باز در كشور خودش با سرنيزه عمل مىكند، غير از آن نمىشود، نمىتواند كارى بكند، با سرنيزه دارد عمل مىكند و سرنيزهها هم همين طورهاست. هر جا انقلاب شده فساد زياد هستش، كشتار زياد هستش. و بحمداللّه ايران با همۀ ابتلائاتى كه همۀ قدرتها برايش پيش آوردند معذلك، راهش را دارد مىرود و بحمداللّه خوب هم دارد راه را مىرود. از خداى تبارك و تعالى من توفيق همۀ آقايان را از خدا مىخواهم و آن چيزى كه وظيفۀ من است دعا كردن به همۀ آقايان و همۀ ملت و ان شاءاللّه به اين وظيفه قائم خواهم شد. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
عنوان :
تحول درونى ملت ایران حفظ حیثیت روحانیت
مرجع :
صحیفه امام (۱۶) صفحه ۱۱۶
مکان :
تهران، جماران
تاریخ :
۱۳۶۰-۱۲-۱۹
حضار :
ائمه جمعه استان مازندران و دشت گرگان