عنوان :
...
کتاب :
...
منبع :
...
تاریخ :
...
گوینده :
...
مکان :
...
بسم اللّه الرحمن الرحيم 1
انگيزه قيام 15 خرداد پانزده خرداد چرا به وجود آمد؟ و مبدأ وجود آن چه بود؟ و دنبالۀ آن در سابق چه بود؟ و الآن چيست؟ و بعدها چه خواهد بود؟ 15 خرداد را كى به وجود آورد؟ و دنبالۀ آن را كى تعقيب كرد؟ و الآن كى همان دنباله را تعقيب مىكند؟ و پس از اين اميد به كيست؟ 15 خرداد براى چه مقصدى بود؟ و تا كنون براى چه مقصدى است؟ و بعدها براى چه مقصدى خواهد بود؟ 15 خرداد را بشناسيد؛ و مقصد 15 خرداد را بشناسيد؛ و كسانى كه 15 خرداد را به وجود آوردند بشناسيد؛ و كسانى كه 15 خرداد را دنبال كردند بشناسيد؛ و كسانى كه از اين به بعد اميد تعقيب آنها هست بشناسيد؛ و مخالفين 15 خرداد، و مقصد 15 خرداد را بشناسيد. 15 خرداد از همين مدرسه شروع شد. عصر عاشورا در همين مدرسه اجتماع عظيم بود؛ و بعد از اينكه صحبتهايى و افشاگريهايى شد، دنبالۀ آن منتهى به 15 خرداد شد. 15 خرداد براى اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدأيت اسلام و راهنمايى روحانيت و همين جمعيتها كه الآن اينجا هستند. اينها بودند كه 15 خرداد را به وجود آوردند. همين سنخ جمعيت بودند كه 15 خرداد را به وجود آوردند. و همين سنخ جمعيت بودند كه كشته شدند. همين طبقه از افراد اسلامى بودند كه براى اسلام قيام كردند و هيچ نظرى جز اسلام نداشتند 15 خرداد را به وجود آوردند. همين جمعيتى كه مقصدى غير از اسلام ندارند در تعقيب 15 خرداد تا حالا دنبال كردند. از همين جمعيت كه مقصدى غير از اسلام ندارند اميد آن است كه تعقيب كنند و نهضت ما را به ثمر برسانند. آفرينندگان حماسۀ 15 خرداد بايد ديد اين جمعيت كى هستند. اينها كه 15 خرداد را به وجود آوردند و آنها كه در 15 خرداد، به طورى كه مشهور است، پانزده هزار فدايى دادند و آنهايى كه پس از 15 خرداد و 15 خردادها و پس از قتلعام 15 خرداد و قتلعامهاى ديگر در ميدانها آمدند چه قشرى از جمعيت بودند؟ آنهايى كه 15 خرداد را به وجود آوردند، آنهايى كه دنبالۀ 15 خرداد را تا كنون رساندند، آنهايى كه براى شكستن سد رژيم فعاليت كردند، آنهايى كه به خيابانها ريختند و فرياد «اللّهاكبر» كردند، همين قشر از جمعيت بودند. حق مال همين قشر از جمعيت است؛ ديگران هيچ حقى ندارند. الآن كى منحرف دارد مىكند مسير ملت ما را؟ چه گروههايى هستند كه ملت ما را از اين مسير مىخواهند منحرف كنند؟ چه جمعيتهايى هستند كه نهضت اسلامى را مىخواهند از اسلاميتش منحرف كنند؟ اينها گروههايى هستند كه عدهاى از آنها نمىدانند قضايا را، جاهلند؛ و عدهاى هستند عالماً عامداً با اسلام مخالفند. آنهايى كه جاهلند بايد هدايت كرد، بايد گفت به آنها كه اى آقايان! كه خيال مىكنيد به غير از اسلام در ايران مىتواند چيزى پيش ببرد، اى كسانى كه گمان مىكنيد [قدرتى] غير اسلام رژيم را ساقط كرده است، اى كسانى كه احتمال مىدهيد كه غير مسلمين و غير اسلام كس ديگر دخالت داشته است، شما مطالعه كنيد، بررسى كنيد اشخاصى كه در 15 خرداد جان دادند، سنگهاى قبرهاى آنها را ببينيد كى بودند اينها. اگر يك سنگ قبر از اين قشرهاى ديگر غير اسلامى پيدا كرديد، آنها هم شركت داشتهاند. اگر در قشرهاى اسلامى يك سنگ قبر از آن درجههاى بالا پيدا كرديد، آنها هم شركت داشتهاند. ولى پيدا نمىكنيد. هر چه هست اين قشر پايين است، اين قشر كشاورز است، اين قشر كارگر است، اين تاجر مسْلم است؛ اين كاسب مسلم است؛ اين روحانى متعهد است. هر چه هست از اين قشر است. پس 15 خرداد را به تبع اسلام اينها بوجود آوردند و به تبع اسلام اينها حفظ كردند؛ و به تبع اسلام اينها نگهدارى مىكنند. كسانى كه گمان مىكنند غير قدرت اسلام مىتوانست يك همچو سدى را بشكند در خطا هستند. انقلابىنمايان فرصتطلب و اما آن قشرى كه به واسطۀ مخالفت با اسلام با ما مخالفت مىكنند،آنها بايد علاج به هدايت ـ اگر ممكن است علاج ـ كرد؛ والا با همان مشتى كه رژيم را از بين برديد اين وابستهها را هم از بين خواهيد برد. از 15 خرداد تا كنون آنچه شده است، آنچه تحقق پيدا كرده است، با فعاليت همين قشر و با جاننثارى همين جمعيت و با خون دادن همين طبقه بوده است. اينها حق دارند در همه چيزهايى كه بايد تحقق پيدا بكند رأى بدهند. آنهايى كه در خارج بودند و حالا آمدهاند و آنهايى كه در خارجِ صف بودهاند و حالا وارد صف شدهاند هيچ حقى در اين نهضت ندارند. و نظر آنها هيچ اعتبارى ندارد. نظر آن ملتى كه نهضت را به وجود آورد و قدرتهاى بزرگ را شكست، و بعد از اين هم دنبال همين قدرت خواهد بود، تمام حَظّ مال اينهاست. نظرهاى اينها ميزان است. نظرهاى ديگران اگر موافق با نظر اينهاست، اگر دنبالۀ اسلام است، اگر با حفظ اسلام و احكام است، اهلاً و مرحبا؛ و اگر انحراف است آنها بايد بروند آنجايى كه قبلاً بودهاند. انحرافات را از كجا بشناسيم؟ از كجا بدانيم كه [تفاوت] قشر نهضت به وجودآور، با قشرهاى مخالف نهضت چيست؟ از كجا بفهميم؟ از نوشتههاى آنها، از گفتار آنها، از اجتماعات آنها، از ميتينگهاى آنها. هر اجتماعى كه بر اساس اسلام و قوانين اسلام است، بر مسير اين ملت است. و هر اجتماع و هر نطق و هر خطابه و هر قلمفرسايى كه برخلاف مسير اسلام است، هر چه باشد خلاف اين نهضت است. مخالفين شما مىخواهند خون را شما داديد، استفاده را آنها ببرند. مخالفين شما مىخواهند زحمتها را شما كشيديد، ميوهها را آنها بچينند. مخالفين شما ملت ستمديده هيچ رنجى نبردند، در زمان طاغوت هم هيچ رنجى نبردند؛ براى اينكه تبع بودند؛ موافق بودند يا ساكت بودند. حالا كه شما سفره را پهن كرديد، اينها به دور سفره نشستهاند براى استفاده. كاش مىگفتند شما هم شريك، لكن مىگويند ما، و شما نه. و روحانيت نه. ما و قشرهاى ديگر نه. همه چيز را براى خودشان مىخواهند. ما و اسلام نه! سخنى با غربباوران بيگانه از 15 خرداد اى غربزدهها! اى اجنبىزدهها! اى انسانهاى ميان تهى! اى انسانهاى بىمحتوا! به خود آييد همه چيز خودتان را غربى نكنيد. ملاحظه كنيد چيزهايى كه در غرب است، چيزهاى خوبى كه در غرب است، ملاحظه كنيد جمعيت حقوق بشر كه در غرب است، ببينيد چه اشخاصى هستند و چه مقاصدى دارند. اينها حقوق بشر را مىخواهند ملاحظه كنند، يا حقوق ابرقدرتها را؟ اينها دنبال ابرقدرتها هستند و حقوق ابر قدرتها را مىخواهند تأمين كنند. شما اى حقوقدانهاى ما! اى جمعيت حقوق بشر! دنبالۀ اين حقوقدانها نرويد. شما مثل اين قشر، اين قشر زحمتكش، حقوق را اجرا كنيد. اينها جمعيت حقوق بشر هستند. اينها براى حقوق بشر زحمت مىكشند. اينها تأمين آسايش بشر را مىكنند. و شما صحبت مىكنيد! اينها عمل مىكنند. اين كارگرها، اين دهقانها، اينها جمعيت حقوق بشر و حقوقدان هستند. اينها عمل مىكنند، و شما مىنويسيد. هيچ يك از شما در راه رسيدن بشر به حقوق خودش فعاليت ندارد. آنكه فعاليت دارد همين جمعيتى هستند كه امروز قيام كرده و 15 خرداد قيام كرد. اينها براى بشر دلسوزند؛ براى اينكه مسْلمند. اينها مسْلمند. اسلام براى بشر دلسوز است. شما كه مسيرتان غير اسلام است براى بشر هيچ كارى نمىكنيد، مىنويسيد و مىخواهيد نهضت را منحرف كنيد، مىگوييد تا نهضت را منحرف كنيد. تواضع و تعظيم در برابر ملت از 15 خرداد تا حالا كه آمديم، خون داديم يعنى شما خون داديد، من كه نشستهام اينجا. من هم هيچ حقى ندارم. شما خون داديد. شماها به ميدان رفتيد؛ شماها مبارزه كرديد؛ ماها هيچ حقى نداريم. ما بايد براى شما خدمت كنيم. خودمان نبايد استفاده كنيم. نه استفادۀ عنوانى. خاك بر سر من كه بخواهم استفاده عنوانى از شما بكنم! خاك بر سر من كه بخواهم خون شما ريخته بشود و من استفادهاش را ببرم! [گريه و ابراز احساسات شديد جمعيت و شعار درود بر خمينى] طبقههاى بالا، آنهايى كه فعاليت هيچ نداشتند و مخالفت هم ندارند، حقى ندارند، و نبايد حقى داشته باشند؛ لكن اگر از حالا خدمت بكنند، صاحب حق مىشوند. و من مأيوسم كه خدمت بكنند. آنهايى كه نظر انحرافى دارند، آنهايى كه نظر خيانت به اسلام و اين ملت دارند، آنهايى كه اسلام 1400 ساله را كافى نمىدانند، آنها بايد حسابشان را از ملت جدا كنند. جدا هم هست. ما از اين به بعد احتياج به شما داريم. احتياج به همين طبقه؛ و بىنياز از آن طبقات. مخالفان اجراى اسلام امروز روزى است كه اسلام بايد تحقق پيدا كند. اين حرفها كه گفته مىشود نظير همان حرفها بود كه گفته شد كه «حالا زود است صبر كنيد.» ما اگر اسلام را در اين انقلاب، در اين نهضت احكام اسلام را پياده نكنيم، كى پياده خواهيم كرد؟ چه وقت همچو نهضتى تحقق پيدا مىكند؟ اگر اين نهضت خداى نخواسته بخوابد و به خاموشى بگرايد، كى مىتواند ديگر اسم اسلام را بياورد؟ اگر ما امروز قوانين اسلام را اجرا نكنيم، كى اجرا بكنيم؟ آقايانى كه مىگوييد نمىشود، پس كى مىشود؟ پس بگوييد هيچ وقت اسلام نه! بگوييد نهضت منهاى اسلام. همان طورى كه گفتيد اسلام منهاى روحانيت، حالا هم بگوييد نهضت منهاى اسلام. اگر با اين نهضت اسلام را متحقق نكنيد و احكام اسلام را مو به مو جارى نكنيد، مأيوس باشيد ديگر نخواهد شد. آنهايى كه به اسلام عقيده دارند، آنهايى كه دلشان براى قرآن مىتپد، امروز بايد فعاليت كنند. 15 خرداد براى همين بود. قبل از 15 خرداد براى اسلام بود قيام روحانيون؛ قيام 15 خرداد براى همين بود؛ بعد از آن هم دنبالۀ همين بود. اسلام بود لَيْسَ اِلاّ. ما غير اسلام نمىخواهيم. و اسلام در همه وقت و خصوصاً حالا قابل اجراست. هشدار و اخطار آقايان! توجه كنيد به گفتههاى خودتان، توجه كنيد به نوشتههاى خودتان، توجه كنيد كه شما را اسلام از قيد و بند آزاد كرد. توجه كنيد كه شما را اسلام از بلاد خارج به داخل كشاند. توجه كنيد كه اسلام شما را از زاويهها بيرون كشيد؛ از كنج خانهها بيرون كشيد. توجه كنيد كه اسلام قلم شما را آزاد كرد. توجه كنيد كه اسلام بيان شما را آزاد كرد. حالا بر ضد اسلام؟! مسلمين مىتوانند تحمل كنند كه اسلام و خون مسلمين شما را آزاد كرد، و حالا بر ضد اسلام قيام مىكنيد؟ چيز مىنويسيد؟ اين كفران نعمت است . خداوند اين نعمت را به شما داد. شكرانۀ اين نعمت اين است كه تبعيت كنيد از اسلام. توبه كنيد از حرفهايى كه مىزنيد. توبه كنيد از نوشتههايى كه مىنويسيد. گرايش كنيد به اسلام. گرايش كنيد به طبقات پايينى كه شما پايين مىدانيد و از شما بالاترند. اينها چهرۀ نورانى اسلام و مسلمينند. اينها چهرههايى هستند كه رسول خدا آنها را مىپذيرد. اينها چهرههايى هستند كه محبوب خدا هستند. شما هم وارد اينها بشويد؛ چهرۀ خودتان را با اينها منطبق كنيد؛ آراء خودتان را با اينها منطبق كنيد. هى دم از غرب چقدر مىزنيد! چقدر ميان تهى شديد! بايد احكام اسلام را با احكام غرب بسنجيم! چه غلطى است! شكر نعمت اين است كه به اسلام وفادار باشيد. من به شما اخطار مىكنم كه به اسلام وفادار باشيد، من شما را نصيحت مىكنم. من در همين مدرسه شاه را نصيحت كردم و نشنيد، شما كه چيزى نيستيد. عصر عاشورا من گفتم كارى نكن كه ملت تو را بيرون كند. نشنيد و كارى كرد كه ملت بيرونش كرد.[تأييد حضار و سپس شعار درود بر خمينى جمعيت ]برادرهاى من! از هر قشرى كه هستيد، وقت نگذشته است؛ وقت توبه باقى است. بياييد با اين ملت برادروار در اين راه راهپيمايى كنيد. يكى از شما توى اين جمعيت نيست! يك دانه از شما توى اين جمعيت نيست! بياييد با اين مردم هم رأى باشيد؛ هم صدا باشيد. بياييد [به سوى ]اسلام كه همۀ شما را نجات داد. به شكرانۀ نعمت از اسلام وفادارى كنيد. براى اسلام باشيد. برادرهاى من! آنچه مىخواهيد در اسلام است. آنچه مىخواهيد در اين كنج مدرسههاست. زندگى آنها را ببينيد، و مقايسه كنيد با آنهايى كه براى بشر دلشان مىتپد! يعنى با قلم، يعنى با بيان! ببينيد اينها در چه حال هستند. ببينيد زندگى روحانيت چه است. ببينيد زندگى اين طبقۀ كارگر چه است. ببينيد زندگى اين كشاورز چه است. زندگى اين كاسبكار چه است. براى اينها فكر كنيد. دلسوزى اين نيست كه قلم برداريد بر ضد اسلام چيز بنويسيد؛ به اسم حقوق بشر و به اسم حقوقدان با اينها همراهى كنيد. شماها تا حالا براى اين ملت از جيبتان چيزى خرج كرديد؟ به وجدان خودتان من ارجاعتان مىكنم. آنهايى كه دلشان براى اين مستمندان و اين بشر مىسوزد؛ اين زنهاى اطراف شهر قم و زنهاى جنوب تهران و زنهاى جنوب همۀ شهرستانها. جنوب به معناى اينكه شما مىگوييد اينها پايين هستند. اينها حقوق بشر را مىدانند و عمل مىكنند. اينها طلاهايشان كه ذخيرۀ يك پنجاه سال، بيست سال، سىسالشان بود آمدند براى مستمندان دادند. شما چه كرديد؟ شماها چه كرديد؟ بگوييد. شما هم همراهى كنيد با اين مستمندان. شما با اين طبقه همراه بشويد. نمىگويم پول بدهيد؛ مىگويم قلمتان موافق باشد؛ قدمتان موافق باشد؛ رأيتان موافق باشد؛ اسلام را حفظ كنيد. اسلام براى شما خوب است. براى دنيايتان خوب است. اگر آخرت را هم قبول نداريد، براى دنيايتان خوب است. با روحانيين مخالفت نكنيد؛ براى دنيايتان خوب است. اينها هستند، اين قشر روحانى متعهد، اين قشر روحانى كه توى اين حجرههاى كوچك دو تا سه تا زندگى مىكنند كه بيرونشان كردند، اين جمعيت زاغه نشينهاى اطراف شهرها كه هر هفت نفر، هشت نفر آنها در يك سوراخى زندگى مىكنند، اينها حقوق بشر را بهتر از ما مىدانند. اينها جمعيت دلسوزى براى بشرند. اينها جمعيت حقوق بشرند، نه من و شما. بياييد براى اينها فكرى بكنيد، براى اينها. دولت و ملت براى اين طبقه فكر كنند. اينها حق دارند. حق اينها را ادا كنيد. و همينها حق بشر را دارند ادا مىكنند. پند و اندرز به روشنفكرمآبها من به شما جمعيتها، جمعيتهايى كه هر چند روز دور هم مىنشينيد، نصيحت مىكنم. من علاقه دارم كه همه سعادتمند باشيد. من نصيحت مىكنم كه مسير خودتان را از اسلام جدا نكنيد. مسير خودتان را از روحانيت جدا نكنيد. اين قدرت الهى را. اين قدرت روحانيت كه يك قدرت الهى است، از دست ندهيد. اگر اين قدرت از دست برود، شما هيچ خواهيد بود. اين قدرت روحانى است كه مردم را به كوچهها مىكشد. قدرت اسلام است كه از حلقوم روحانيت بيرون مىآيد. اينها را نشكنيد. خدايا، تو مىدانى كه من براى اينكه معمم هستم از روحانيت طرفدارى نمىكنم. براى اينكه مىدانم اين قشرند، اين قشرند كه مىتوانند ملت را نجات بدهند؛ اين قشرند كه مردم آنها را مىخواهند. اين مساجد است كه اين بساط را درست كرد. اين مساجد است كه نهضت را درست كرد. در عهد رسولاللّه هم، و بعد از آن هم تا مدتها، مسجد مركز اجتماع سياسى بود؛ مركز تجييش جيوش بود. «محراب» يعنى مكان حرب؛ مكان جنگ: هم جنگ با شيطان، و هم جنگ با طاغوت. از محرابها بايد جنگ پيدا بشود؛ چنانكه پيشتر از محرابها پيدا مىشد از مسجدها پيدا مىشد. اى ملت! مسجدهاى خودتان را حفظ كنيد. اى روشنفكران مسجدها را حفظ كنيد، روشنفكر غربى نباشيد. روشنفكر وارداتى نباشيد! اى حقوقدانها! مسجدها را حفظ كنيد. برويد به مسجد؛ نمىرويد! اين مسجدها را حفظ كنيد تا اين نهضت به ثمر برسد؛ تا مملكت شما نجات پيدا كند. خداوند انشاءاللّه اين مسجدها را براى ما حفظ كند. خداوند انشاءاللّه روحانيون را براى ما حفظ كند. خداوند انشاءاللّه مخالفين را هدايت كند. خداوند انشاءاللّه ملت ما را سعادتمند كند. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
عنوان :
تشریح انگیزهها و اهداف قیام 15 خرداد نکاتى پیرامون روشنفکرمآبان غربزده
مرجع :
صحیفه امام (۸) صفحه ۸۱
مکان :
قم
تاریخ :
۱۳۵۸-۰۳-۱۵
حضار :
جمعى از مراجع و روحانیون و گروههاى مختلف