Picture of the author
Comma
صحیفه
سخنرانى

بسم اللّه‌ الرحمن الرحيم جبران نقيصه‌ها با اتكال بخدا و اعتماد به نفس من از مشاهدۀ شما برادران كه در راه پيشبرد مقاصد اسلام و پيشبرد مقاصد ميهن مشغول جهاد هستيد تشكر مى‌كنم، و اميدوارم كه خداوند شما همۀ برادران را توفيق بدهد كه بيشتر براى كشور خودتان مفيد باشيد. شما مى‌دانيد كه در رژيم سابق بايد بگوييم كه رژيم بازدارنده بود نسبت به جوانهاى ما، آنها را نه اينكه نمى‌خواست رشد بدهد، آنها را مى‌خواست متوقف كند به نفع ابرقدرتها. و لهذا همۀ جهات اين كشور وابسته شد، و با چپاولهاى بسيار زياد، وابستگان به آن رژيم فرار كردند و يك كشورى كه ورشكسته بود تقريباً، به دست شما جوانان دادند، و شما جوانان برومند كشور هستيد كه بايد جبران آن نقيصه‌هايى كه در طول تاريخ اين دو جنايتكار، پدر و پسر جنايتكار به اين كشور وارد شد جبران كنيد. و عمده اين است كه شما دو جهت را در نظر بگيريد كه من كراراً عرض كردم، يكى اعتماد به خداى تبارك و تعالى، كه وقتى كه براى او بخواهيد كار بكنيد به شما كمك مى‌كند، راه را براى شما باز مى‌كند، در هر رشته كه هستيد راههاى هدايت را به شما الهام مى‌كند، و يكى اتكال به نفس، اعتماد به خودتان. شما خودتان جوان‌هايى هستيد كه مى‌توانيد همۀ كارها را انجام بدهيد. مخترعين ما مى‌توانند در سطح بالا اختراع بكنند. مبتكرين ما مى‌توانند در سطح بالا ابتكار كنند، به شرط اينكه اعتماد به نفس خودشان داشته باشند، و معتقد بشوند به اينكه «مى‌توانيم». در رژيم سابق «نمى‌توانيم» را در بين همۀ قشرها شايع كردند، به همه گفتند «ما نمى‌توانيم» و بايد تواناها بيايند و به ما تعليم بدهند، آنها هم كه مى‌آمدند تعليم نمى‌دادند، شماها را وابسته مى‌كردند. امروز كه دست همۀ آنها بحمداللّه‌ قطع شده است و ديگر براى آنها جايى در اين كشور باقى نمانده است، اين شما جوانهاى كشور هستيد كه در هر جا هستيد بايد به فكر آتيۀ كشور خودتان باشيد، حال كشور خودتان باشيد. و لازم است كه با اين دو خصيصه، اتكال به خداى تبارك و تعالى، اطمينان به نفس، بااين دو خصيصه به پيش برويد، و بعد از مدت كوتاهى خواهيد ديد كه راههاى سعادت بر شما باز مى‌شود، و قدرتهاى بزرگ طمعشان قطع مى‌شود. و ان‌شاءاللّه‌ اين كشور يك كشور نمونه مى‌شود براى كشورهاى ديگرى كه آنها هم گرفتار آن تبليغات ابرقدرتها هستند كه نمى‌گذارند آنها هم رشد بكنند. جهاد در راه خودكفايى كشور امروز شماييد كه بايد دامن به كمر بزنيد و در رشد صنايع اين كشور و در رشد توليد اين كشور دامن به كمر بزنيد و همت بگماريد و فعاليت بكنيد. فعاليت شما امروز براى كشور اسلامى يك عبادت است. شما امروز همه تان باايدۀ اسلامى‌در حال عبادت هستيد، چه در كارخانه‌ها و چه درمواردى كه به صنعت مشغول هستيد، و چه در كشاورزى هر كس هست و چه در ساير كارخانه‌ها كه هست. وقتى انسان براى خلق خدا خدمت بكند و براى اينكه اين خلق در طول تاريخ ستم ديدند، عقب نگه داشته شدند، نگذاشتند رشد معنوى بكنند، رشد مادى بكنند، وقتى با اين‌ايده شما خدمت بكنيد شما در خدمت اسلام هستيد و شما مجاهد هستيد در پشت جبهه‌ها. همان طورى كه مجاهدين ما در جبهه‌ها مجاهدت مى‌كنند، و عبادت خدا را در آنجا مى‌كنند، شما هم در پشت جبهه‌ها هستيد و عبادت خداى تبارك و تعالى را با همين كارهايتان انجام مى‌دهيد. و من اميدوارم كه با فعاليت شما عزيزان، با فعاليت همۀ جوانهاى ايران، همۀ قشرهاى ملت، زن و مرد ملت، اين كشور ديگر از آسيب دهر مصون باشد و دست همۀ ابرقدرتها تا ابد از آن كوتاه باشد. شما مى‌بينيد كه امروز ما گرفتار به دسيسه‌ها و توطئه‌هاى ابرقدرتها هستيم. اينكه همه، قدرتهاى خودشان را روى هم گذاشتند و به كشور شما حمله كرده‌اند، چه حملۀ تبليغاتى و چه حملۀ تسليحاتى، براى اين است كه، آنها احساس مى‌كنند كه ايران است كه مى‌تواند خودش و ديگر كشورها را از قيد اسارت ابرقدرت‌ها و چپاولگريهاى آنها نجات بدهد. از اين جهت، ما بايد مهيا باشيم به اينكه اين ضربه‌اى كه زديم به آنها دنبالش را بگيريم. ما در بين راه هستيم. كارى كه شما جوانها كرديد در دنيا بى‌نظير است. هيچ كشورى را شما سراغ نداريد كه از ابرقدرتى بريده باشد و به ابرقدرت ديگرى اتصال پيدا نكرده باشد. بى استثنا تمام كشورهاى دنيا يا در تحت سلطۀ مستقيم يا غيرمستقيم اين ابرقدرت‌اند يا در تحت سلطۀ مستقيم يا غيرمستقيم آن ابرقدرت. و شما تنها هستيد در دنيا كه فاتحۀ هر دو را خوانديد و دست هر دو را كوتاه كرديد و مى‌خواهيد شما خودتان باشيد. مى‌خواهيد مستقل باشيد. مى‌خواهيد آزاد باشيد. مى‌خواهيد آن قيد و بندهايى كه براى كشور شما در زمان طاغوت درست شده بود از آنها همان طور كه رهايى پيدا كرديد، رها باشيد تا آخر، و اين با جديت خود شماست، با تلاش خود شماست براى همۀ كارها. هركس در هر كارى كه مشغول است، چه در دانشگاهها كه مشغول دانش هستند، و چه در صحراها و بيابانها كه مشغول كشاورزى هستند و چه در جبهه‌ها كه مشغول فعاليت هستند، و چه در كارخانه‌ها كه مشغول جهاد هستند، همه در جهاد در راه خدا هستند، و بايد اين جهاد را به آخر برسانند، و ان‌شاءاللّه‌ به آخر مى‌رسد. شما اراده كنيد خداى تبارك و تعالى عنايت مى‌كند به شما، و شما مصمم باشيد كه خودتان براى كشور خودتان باشيد و براى رفاه حال همه كشورهاى تحت سلطه ان‌شاءاللّه‌. تحمل مصائب براى حفظ ارزشها و شما مى‌دانيد كه مصيبت‌هايى كه به اين كشور وارد شده است، از اول انقلاب تاكنون، چه حجم زيادى داشته است. و در ازاى او اين پيروزيهايى كه براى شما حاصل شده است حجم بسيار افزون داشته است. ما در عين حالى كه جوانهاى بسيار لايق خودمان را، مردان كاردان خودمان را از دست داديم، لكن آن چيزى كه به دست آورديم ارزش‌اش بيشتر از اين معانى است. آنى است كه سيدالشهدا ـ سلام اللّه‌ عليه ـ زن و فرزند خودش را فداى او كرده، آنى است كه رسول اللّه‌ - صلى اللّه‌ عليه وآله وسلم- زندگانى خودش را در راه او صرف كرد، و ائمه معصومين ما در راه او آن همه رنج ديدند. ما هم كه مدعى هستيم، و اميدوارم كه اين ادعا صحيح باشد ـ مدعى اين هستيم كه شيعيان آنها و پيروان آنها هستيم ـ بايد همان طور كه آنها تحمل داشتند مصايب را، در مقابل ارزش انسانى، در مقابل ارزشهاى اسلامى، ما هم مصيبت‌ها را تحمل كنيم، و در مقابل همۀ مصيبت‌ها بايستيم، براى اينكه آن ارزش انسانى را به دست بياوريم. اسلام را كه رأس همۀ ارزش هاست در كشور خودمان و ساير كشورها پياده كنيم. رجزخوانى‌هاى صدام و شما مى‌دانيد كه امروز در جبهه‌ها چه پيروزيهاى چشمگيرى به وسيلۀ همين جوانهاى عزيز رزمندۀ ما به دست آمده است، كه قدرتهاى بزرگ الآن در فكر اين هستند كه براى شكست خوردن، تقريباً شكست آخر صدام، فكرى بكنند كه بلكه بتوانند اين را حفظش بكنند. صدام هم كه مى‌بينيد كه وضع روحى اش يك وضع جنون آميزى شده است كه هر وقت شكست مى‌خورد در ميدان از دور مى‌ايستد و كشور ما را، جوانهاى ما را، بچه‌هاى ما را مورد موشكهاى دوربرد مى‌كند. و ديديد كه با دزفول، سابق و حالا همين ديروز و امروز چه كرده است، و با مسجد سليمان چه كرده است، و با مريوان و بانه چه كرده است. ما در جنگ بر او غلبه كرديم و او نمى‌تواند مقابله كند. و او با شرارت به مردم عادى، به مردم بى‌پناه، به اينها تجاوز مى‌كند. و عجب اين است كه در يكى دو سه روز پيش از اين، قبل از اين جنايت، گفت كه ما ـ به يكى از مسئولين آنها گفتند كه، يا شايد خود صدام هم بودكه ـ ما به سازمان بين المللى يا يكى از همين سازمان‌ها گفتيم كه ما حق خودمان را براى اينكه همۀ نقاط ايران را بكوبيم حفظ كرديم و ما اين كار را مى‌كنيم. و سازمان بين المللى هم كه باصطلاح براى حفظ حقوق بشر است سكوت كرد و با اين سكوت او را تشويق كرد به يك همچو جنايتى. او نمى‌تواند به نظاميهاى ما صدمه بزند، لكن از دور مى‌تواند كه موشك بيندازد! موشك‌هاى دوربرد را بيندازد. همان موشك‌هايى كه قدرت‌هاى بزرگ به او دادند، قدرت امريكا و شوروى به او دادند، او را از دور بيندازد و خانه‌هاى مظلومين را به سر خود و بچه‌هاشان خراب كند، و رجز خوانى كند كه ما چه كرديم و چه كرديم، چقدر كشتيم. اين رجز خوانى ندارد كه يك دسته مظلومى‌كه، زن و بچه‌اى كه در خانه‌هاى خودشان خوابيده‌اند، شما با موشكى كه از خارج ايران مى‌اندازيد آنها را بكشيد. از آن طرف هم عربده مى‌كشد كه خاك عراق هيچ از دست نرفته و يك وجبش ايرانيها وارد نشدند، در صورتى كه 700 كيلومترش را الآن وارد شده‌اند و ان‌شاءاللّه‌ بعدها هم اميد است كه تتميم بشود. و من بايد از اين جوانهاى عزيزى كه‌جان خودشان را در دست گرفته‌اند و براى اسلام در اين جبهه‌ها فعاليت مى‌كنند، اين قواى مسلحۀ ما از هر طايفه‌اى كه هستند، و اين جهادسازندگى كه آنها هم بسيار فعاليت مى‌كنند، من بايد از آنها تشكر كنم. و انصافاً ما رهين منت براى آنها هستيم كه آنها دارند در جبهه‌ها با آن وضعى كه هست فعاليت مى‌كنند، و براى شما پيروزى مى‌آفرينند، سرفرازى مى‌آفرينند. مدال شجاعت بخاطر شكست و ما در عين حالى كه الآن بسيارى از شهرهاى آنجا زير نظر ما هست، و رزمندگان ما مى‌توانند آنها را بمباران كنند، ابداً همچو كارى نكردند و نبايد هم بكنند، براى اينكه مردم شهرها گناهى ندارند. ما در جنگ بايد جلوى او را بگيريم، در جنگ بايد صدمات را به او وارد بكنيم و او را محطوم 1

بكنيم و محكوم بكنيم و معدوم بكنيم ان‌شاءاللّه‌ و من اميدوارم كه اين جنگ ديگر همين روزهاى آخرش باشد ان‌شاءاللّه‌. اين رژيم ساقط بشود و كشور عراق به دست خود ملت عراق اداره بشود، و به وجهش اسلامى و شايسته براى اسلام اداره بشود. و از مطالبى كه امروز به من اطلاع دادند اين بود كه صدام به يكى‌از فرماندهان خودش كه در جبهه گفته است يك پيروزيى انجام داده است مدال داده است و اين دأب اوست. همان وقت هم كه خرمشهر را گرفتند و بيرون كردند اينها را، مدال شجاعت به بعضى‌ها داده، حالا هم كه با افتضاح اينها را بيرون كردند و قريب هفتصد نفر از آنها را در پشت جبهه آوردند و اسير كردند و قريب سه هزار و پانصد نفر آنها را يا كشته يا مجروح كردند كه بسيارى از فرماندهان آنها هم در بين آنها بوده، به حسب آن طورى كه گزارش داده‌اند ايشان باز مدال داده است، و بهتر اين است كه يك مدالى به خودش بدهند و آن مدال شجاعت. براى اينكه، اين آدم در عين حالى كه اين سبعيت را دارد، اين وضع روحى را هم دارد كه از آن طرف به اين طرف و آن طرف متشبث مى‌شود به اينكه بياييد و مرا رها كنيد از اين گرفتارى كه پيدا كردم، از آن طرف هم عربده مى‌خواند، از آن طرف هم اين بيچاره‌هايى كه فرستاده به جبهه اگر يك قصورى بكنند اعدام مى‌كند آنها را. همين دو سه روز باز به حسب آن طورى كه گفتند يك دادگاه صحرايى درست كرده و بسيارى از اين فرماندهان را كه سستى كردند در اين امر، اعدام كرده است. اين وضع روحى است كه او پيدا كرده، يعنى يك وضعى الآن پيدا كرده است كه به هر طرف مى‌زند و هرجنايتى را حاضر است انجام بدهد. و من اميدوارم كه خود عراقى‌ها و ارتش عراق بيش از اين تحمل نكنند اين جنايات اين را، و اين حزب بعث را به جاى خودش بنشانند تا كشور عراق، تا ان‌شاءاللّه‌ كشور عراق با سرافرازى و آسودگى بتواند به زندگى اسلامى‌خودش ان‌شاءاللّه‌ ادامه بدهد. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و توفيق همۀ جوان‌هاى جبهه و پشت جبهه و شما جوان‌هاى عزيزى كه در جبهۀ داخل مشغول جهاد هستيد از خداى تبارك و تعالى مى‌خواهم و اميدوارم كه همه سالم و سعادتمند باشيد و با قدرت و قوت مشغول كار باشيد، مشغول جهاد باشيد و به طور شايسته به كشور خودتان خدمت بكنيد و ما هم دعاگوى شما هستيم ان‌شاءاللّه‌. والسلام عليكم و رحمة اللّه‌

  1. ـ محطوم: كوبيده شده؛ لِه شده؛ از بين رفته.

عنوان :

تلاش براى خودکفایى و رهایى از وابستگى تقدیر از پیروزیهاى رزمندگان

مرجع :

صحیفه امام (۱۸) صفحه ۲۰۹

مکان :

تهران، حسینیه جماران

تاریخ :

۱۳۶۲-۰۸-۰۱

حضار :

نبوى، بهزاد (وزیر صنایع سنگین) کارکنان واحدهاى تولیدى وابسته به وزارت صنایع‌‌ مخترعان و مبتکران وابسته به سازمان پژوهشهاى علمى کشور